علی علی حسینی؛ حسن آئینه وند
دوره 21، شماره 92 ، اسفند 1394، ، صفحه 131-165
چکیده
در سالهای اخیر تفکر اوراسیاگرایی بیش از هر اندیشه دیگری به سیاست خارجی روسیه بهویژه در مناطق خارج نزدیک جهت میدهد. این اندیشه بر این باور است که باید در برابر جهان تکقطبی ایستاد. به عقیده ولادیمیر ...
بیشتر
در سالهای اخیر تفکر اوراسیاگرایی بیش از هر اندیشه دیگری به سیاست خارجی روسیه بهویژه در مناطق خارج نزدیک جهت میدهد. این اندیشه بر این باور است که باید در برابر جهان تکقطبی ایستاد. به عقیده ولادیمیر پوتین در عصر حاضر، «بهار روسیه» رسیده است و این کشور میبایست با دنبال کردن تفکر اوراسیایی، هویت از دسترفته خود را احیا کند و یک بار دیگر مناطق از دسترفته را به زیر پرچم بزرگ و باشکوه روسیه درآورد. وی در دوره جدید آشکارا و رادیکالتر از گذشته از تقابل با غرب و حفاظت از مناطق نفوذ خود استقبال میکند؛ مسئلهای که در جریان بحران اوکراین در سال 2014 بهخوبی آشکار شد. بحران اوکراین نشان داد که نظریه اوراسیاگرایی به مرحله عملیاتی شدن، رسیده است و روسیه مسیر بازگشت به شکوه و عظمت دوران تزاری و اتحاد جماهیر شوروی را در پیشگرفته است.
این مقاله به دنبال بررسی تأثیر اندیشه اوراسیاگرایی و ژئوپلیتیک به مسائل بینالمللی در جریان بحران اوکراین است لذا سوال اصلی مقاله این است که رویکرد نئواوراسیاگرایی روسیه چه تأثیری بر مواجهه این کشور با بحران اوکراین گذاشت؟ و این مواجهه تا چه اندازه متأثر از تفکرات نئواوراسیاگرایی و ژئوپلیتیک است؟ فرضیهای نیز طرح میگردد که الزامات ژئوپلیتیک روسیه، هویت متمایز روسی، تفکر نئواوراسیاگرایی و محاصره ژئوپلیتیک مسکو توسط ناتو، عوامل اصلی اتخاذ رویکرد سختگیرانه روسیه در قبال بحران اوکراین میباشد که موجب اجتنابناپذیری این بحران شده است.