تحلیل رفتار رأیدهی روسیه در شورای امنیت نیازمند فهم منطق تصمیم گیری در سیاست خارجی میباشد. گذار از عقلانیت ایدئولوژیک عصر شوروی و رأیدهی وتویی به عنوان منطق رفتاری مسلط کرملین در شورای امنیت ...
بیشتر
تحلیل رفتار رأیدهی روسیه در شورای امنیت نیازمند فهم منطق تصمیم گیری در سیاست خارجی میباشد. گذار از عقلانیت ایدئولوژیک عصر شوروی و رأیدهی وتویی به عنوان منطق رفتاری مسلط کرملین در شورای امنیت به عملگرایی واقع بینانه عصر پساشوروی و رفتار رأیدهی ائتلافی، غیرائتلافی و موازنهگرا، فهم گشت و بازگشت رأیدهی مسکو در شورای امنیت سازمان ملل را به معمای اصلی نگاشته جاری تبدیل ساخته است. مقاله حاضر بر این باور است که هستی شناسی مادهگرایی دکترین واقعگرایی سیاسی و عملگرایی اقتصادی به دلیل عدم درک مفهوم متغیر ژئوپلیتیک در سیاست خارجی و تغییر انتخاب استراتژیک روسیه، کفایت جامع برای تحلیل رفتار رأیدهی کرملین در شورای امنیت را ندارد؛ بلکه همنشینی رویکردهای کلاسیک با دکترین ژئوپلیتیک انتقادی، فهم رفتار رأیدهی کرملین در شورای امنیت را آشکارتر می سازد. در حقیقت، درک داروینیستی و فایده گرا از یک سو و تلقی سیاست به مثابه کنش اجتماعی، فرهنگی و گفتمانی از سوی دیگر، پاسخگوی پرسش اصلی این نگاشته میباشد. روش شناسی این مقاله، تحلیلی- تطبیقی میباشد که با مطالعات اسنادی، کتابخانهای و تحلیل کیفی سخنرانی نمایندگان روسیه در سازمان ملل و اجلاس منطقهی و بین المللی به تجمیع اطلاعات پرداخته است. همچنین، فرضیه مقاله اساس تز تغییر قدرت، رهیافتهای نهاد گرا و دکترین مسئولیت حفاظت نظریهپردازی میشود.