مهدی هدایتی شهیدانی؛ امید رحیمی
دوره 26، شماره 112 ، اسفند 1399، ، صفحه 143-167
چکیده
اقتصاد بخشی جداییناپذیر از مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوده است. در این مدت مناسبات تجاری دو کشور رشد چشمگیری داشته و تعداد قابل توجهی ...
بیشتر
اقتصاد بخشی جداییناپذیر از مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوده است. در این مدت مناسبات تجاری دو کشور رشد چشمگیری داشته و تعداد قابل توجهی از اسناد حقوقی با هدف تسهیل تعاملات تجاری میان دو کشور به امضا رسیده است. با این حال پس از سال 2000 روند مبادلات تجاری متناسب با روند رشد بازرگانی دو کشور پیش نرفته و شاهد فراز و نشیبهایی در مبادلات تجاری دوجانبه بودهایم که متاثر از عوامل اقتصاد سیاسی روی داده است. در پاسخ به این شرایط، دو کشور تلاشهایی را برای باثباتسازی مناسبات مبتنی بر سازوکارهای سیاسی و اقتصادی صورت دادهاند. براین اساس، سوال اصلی مقاله آن است که باتوجه به ناپایداری در روند رشد مبادلات تجاری ایران و قزاقستان در پی بروز چالشهای اقتصادی-سیاسی، دو کشور در بازه سالهای 2010 تا 2020 از چه الگویی در حوزه اقتصاد سیاسی برای باثباتسازی مناسبات و تعاملات اقتصادی استفاده کردهاند؟ فرضیه نویسندگان آن است که در پاسخ به ناپایداری روند رشد مبادلات تجاری، ایران و قزاقستان از سال 2010 روندهای چندجانبه همگرایی سیاسی را با محوریت اهداف ژئواکونومیک در پیش گرفتهاند. در نتیجه این رویکرد، دو کشور در چارچوبهای چندجانبه مختلفی از جمله اتحادیههای اقتصادی، بسترهای حقوقی مشترک و طرحهای ترانزیتی بینالمللی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. یک برونداد این رویکرد نیز که با حضور دو بازیگر کلیدی از جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی روی داده، زمینهسازی برای مشارکت ایران در فرایند «همگرایی اوراسیایی» بوده است.