محمدحسن شیخ الاسلامی؛ صارم شیراوند
دوره 23، شماره 99 ، آذر 1396، ، صفحه 89-123
چکیده
گرایشهای سیاسی جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی، پس از فروپاشی در سه دسته « گرایش به مرکز و پیگیری سیاستهای همسو با روسیه مثل بلاروس»، «پیگیری سیاست بینابین» و «سیاستهای ضدروسی ...
بیشتر
گرایشهای سیاسی جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی، پس از فروپاشی در سه دسته « گرایش به مرکز و پیگیری سیاستهای همسو با روسیه مثل بلاروس»، «پیگیری سیاست بینابین» و «سیاستهای ضدروسی و همسو و نزدیک به غرب» قابل تقسیم است. اوکراین در دوران پساشوروی نظربه اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک آن به یک حوزه کشمکش میان غرب و روسیه مبدل شده است. درگیری و کشمکشی که شکافهای هویتی اوکراین بسترساز ورود قدرتهای بزرگ فرامنطقهای به آن شده است و معمای امنیتی و عدمقطعیت در روابط قدرتهای بزرگ نیز بهعنوان پیامد ساختار آنارشیک نظام بینالمللی بر پیچیدگیهای آن افزوده است. سوال مقاله این است که چرا و چگونه اوکراین در بینش ژئوپلیتیک و سیاست امنیتی فدراسیون روسیه دارای نقشی مهم است؟ و اساسا چرا امنیت روسیه متأثر از تحولات ژئوپلیتیک اوکراین است؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه روسیه در سیاستگذاری امنیتی خود در جهان پساتاریخی، همچنان بر دو عنصر ذهنیت تاریخی و ژئوپلیتیک تأکید دارد بههمین دلیل کدهای ژئوپلیتیک مناطق پیرامونی (خارج نزدیک)را با منافع خود تعریف میکند و امنیت خود را طبق نظم ژئوپلیتیک مطلوب خود تعریف میکند، لذا روسها به اوکراین نگاه محوری دارند، انتخاب کدهای ژئوپلیتیک غربگرا، باعث کاهش قدرت و تنزل جایگاه بینالمللی روسیه در نظام بینالملل و ورود غرب به حوزه سنتی ژئوپلیتیک این کشور و در نهایت تهدید جدی برای امنیت ملی آن میگردد و ازطرفی دیگر، قرارگیری اوکراین در مدار ژئوپلیتیک روسیه بهمعنای وجود یک منطقه حائل جهت جلوگیری از گسترش تهدیدهای امنیتی با محوریت غرب، علیه جایگاه و نفوذ منطقهای و بینالمللی این کشور است.