در نگاه نخست، همکاری مسکو و پکن در زمینه توسعه منابع انرژی و زیرساختهای حملونقل دریایی و ریلی در بخش روسی شمالگان همچون هدفی است که روسیه و چین میتوانند برای تحقق آن بهطور نزدیک با یکدیگر همکاری ...
بیشتر
در نگاه نخست، همکاری مسکو و پکن در زمینه توسعه منابع انرژی و زیرساختهای حملونقل دریایی و ریلی در بخش روسی شمالگان همچون هدفی است که روسیه و چین میتوانند برای تحقق آن بهطور نزدیک با یکدیگر همکاری داشته باشند و در اینخصوص منافع مکمل دارند. اما واقعیت این است که همکاری این دو کشور در شمالگان پیشرفت چندانی نداشته است و بهجز همکاری در طرح گاز طبیعی مایع در شبه جزیره یامال، هنوز نتایج واقعی چندانی برای عرضه وجود ندارد. بر این اساس، مقاله پیشرو در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است که «چرا روسیه و چین بهرغم داشتن اهداف و منافع مشترک و نزدیک بههم در بهرهبرداری از منابع بخش روسی شمالگان، تاکنون نتوانستهاند به سطح پیشرفتهای از مشارکت و همکاری در اینخصوص دست یابند؟» تحلیل موقعیت و اهداف منطقهای و جهانی روسیه و چین بهمثابه دو قدرت بزرگ جهانی و شرایط حاکم بر سیاست بینالملل، نشان میدهد که دولتها و بهویژه قدرتهای بزرگ بهرغم برقراری روابط همکاریجویانه با یکدیگر، همواره نگران سهم خود از همکاری در مقایسه با سهم شرکایشان که عملا رقبایشان نیز محسوب میشوند، هستند. یافتههای مقاله نیز که از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با روش تجزیهوتحلیل عّلی در چارچوب نظری واقعگرایی تدافعی انجام شده است، نشان میدهد که اصلیترین مانع در توسعه همکاری میان چین و روسیه در شمالگان، نگرانی متقابل این دو کشور از دستاوردهای بیشتر طرف مقابل است. راه غلبه بر این مانع نیز توسعه همکاری چین-روسیه در آسیای مرکزی و استفاده از ظرفیتهای دوستان مشترک همچون ایران خواهد بود.