امین کوشکی؛ علی بصیری نیا
دوره 25، شماره 105 ، اردیبهشت 1398، ، صفحه 161-190
چکیده
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آنکارا امید زیادی به ایجاد یک جهان ترک متحد داشت. انتظارات ترکیه در این خصوص به طور عمده بر فرض استقبال جمهوری های آسیای مرکزی از این ایده و درعین حال نامحتمل دانستن ...
بیشتر
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آنکارا امید زیادی به ایجاد یک جهان ترک متحد داشت. انتظارات ترکیه در این خصوص به طور عمده بر فرض استقبال جمهوری های آسیای مرکزی از این ایده و درعین حال نامحتمل دانستن فرض احیای قدرت روسیه استوار بود. با این همه نه ایدئولوژی پان ترکیسم و نه نوعثمان گری پیروزی آرمان های این کشور بر واقعیت های منطقه و نظام بین الملل را باعث نشدند. هدف اصلی مقاله، واکاوی زمینه ها و انگیزه های مؤثر بر تغییر راهبرد سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی است. از این رو، مقاله حاضر حول محور این پرسش شکل گرفته است که «راهنمای سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی طی سده بیستویکم چه تحولاتی داشته است، زمینه ها و انگیزه های مؤثر بر این تحولات کدام هستند؟» پاسخ اولیه نویسندگان به این پرسش با توجه به شواهد اولیه موجود این بوده است که «راهنمای سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی طی سده بیست و یکم تحت تأثیر عدم موفقیت این کشور در کسب دستاوردهای ملموس از حضور در آسیای مرکزی، رد ایدئولوژی پان ترکیسم از سوی جوامع آسیای مرکزی، حضور مستقیم غربی ها در منطقه و شکست ائتلاف نانوشته دولت ترکیه با گولنیست های سردمدار نفوذ مذهبی- ایدئولوژیک ترکیه در آسیای مرکزی به تدریج از آرمان های ملی گرایانه و فعالیت نیابتی از جانب غرب به سمت تعقیب سیاست های واقع گرایانه مستقل سوق یافته است».