بیش از یک دهه از ورود مفهوم قدرت هوشمند به ادبیات سیاسی و مطالعات بینالمللی میگذرد. اگرچه این مفهوم ابتدا در محافل سیاسی و دیپلماتیک آمریکایی رایج گردید، اما در چند سال اخیر قدرت هوشمند به واسطه محتوای ...
بیشتر
بیش از یک دهه از ورود مفهوم قدرت هوشمند به ادبیات سیاسی و مطالعات بینالمللی میگذرد. اگرچه این مفهوم ابتدا در محافل سیاسی و دیپلماتیک آمریکایی رایج گردید، اما در چند سال اخیر قدرت هوشمند به واسطه محتوای جامع در دستورکار سایر قدرتها همچون روسیه نیز قرار گرفته است. اهمیت مفهوم قدرت هوشمند به نوعی بازتاب تحول در روابط قدرت در سطوح جهانی میباشد. حضور فعال روسیه در بسیاری از موضوعات بینالمللی موجب شده است تا در این مقاله براساس اصول مبنایی قدرت هوشمندانه به ارزیابی راهبردهای مسکو و انطباق آنها با این اصول پرداخته شود. براین اساس، سوال اصلی مقاله آن است که آیا تلاش روسیه برای استفاده از قدرت هوشمند در راستا تأمین اولویتها و اهداف سیاست خارجی این کشور مؤثر واقع شده است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله بیانگر آن است که براساس ماهیت ترکیبی (قدرت نرم و قدرت سخت) در الگوی قدرت هوشمند، اگرچه ابعاد نرمافزارانه قدرت روسیه در حوزه پیرامونی با چالشهای جدی همراه بوده است، اما نقطه تکیه قدرت هوشمند این کشور مبتنی بر قدرت سخت میباشد. براین اساس، مسکو با ایجاد فرصت از درون تهدید تلاش دارد تا به ایجاد مشروعیت برای کنشهای بینالمللی خود بپردازد. این رهیافت به نوعی نشاندهنده عدم توازن در مولفههای ترکیبی قدرت هوشمند روسیه است. یافتههای مقاله نشان میدهد استفاده از هوشمندی محیطی، واکنش سریع، انعطافپذیری عقلانی و همچنین بهرهبرداری از منابع قدرت برای استمرار فرآیند رشد مهمترین ویژگی موجود در راهبرد قدرت هوشمند روسیه طی سالهای 2014 تا 2019 بوده است.