چین و کشورهای آسیای مرکزی پیوندهای تاریخی قابل توجهی با یکدیگر داشته و دارند. پس از خاتمه جنگ سرد، مناسبات میان چین با جمهوریهای آسیای مرکزی در عرصههای گوناگون رشد چشمگیری داشته است. این مقاله با رویکردی ...
بیشتر
چین و کشورهای آسیای مرکزی پیوندهای تاریخی قابل توجهی با یکدیگر داشته و دارند. پس از خاتمه جنگ سرد، مناسبات میان چین با جمهوریهای آسیای مرکزی در عرصههای گوناگون رشد چشمگیری داشته است. این مقاله با رویکردی واقع گرایانه، بر این فرض استوار شده است که امنیت، مهمترین پایه روابط چین با کشورهای آسیای مرکزی میباشد و سایر اهداف این کشور در منطقه تحت تاثیر این عامل قرار دارند.
بر این اساس، نوشتار حاضر میکوشد تا نقش مؤلفههایی چون امنیت مرزی و تروریسم را در مناسبات میان چین و دولتهای آسیای مرکزی مورد کاوش قرار داده و راهبردهای پکن را برای فایق آمدن بر چالشهای امنیت منطقهای و گسترش تعاملات امنیتی با کشورهای همسایه، بررسی نماید.
قرن گذشته از نظر منابع استراتژیک، قرن نفت لقب گرفت و قرن کنونی احتمالاً قرن آب خواهد بود. با عنایت به تحولات اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان، تا اواسط قرن حاضر اکثر کشورهای جهان از این دیدگاه با ...
بیشتر
قرن گذشته از نظر منابع استراتژیک، قرن نفت لقب گرفت و قرن کنونی احتمالاً قرن آب خواهد بود. با عنایت به تحولات اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان، تا اواسط قرن حاضر اکثر کشورهای جهان از این دیدگاه با بحران مواجه خواهند شد. در قرن گذشته نیز نزاع بر سر آب در بسیاری از مناطق جهان جزئی جدایی ناپذیر از دیپلماسی کشورها بوده است. این موضوع در تمامی مناطق پیرامون ایران از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. این مقاله در نظر دارد تا به این سوالها پاسخ دهد: چشم انداز جهانی بحران آب در دهههای آتی چگونه خواهد بود؟ مهمترین دلایل وقوع بحران آب در جهان چیست؟ بحران آب از چه جنبههایی برای ایران اهمیت دارد؟ دلایل وقوع بحران آب در آسیای مرکزی چیست؟چه راهکارهایی را میتوان برای برون رفت از این بحران ارائه نمود؟ بنابراین تلاش خواهد شد تا با استناد به گزارشهای نهادهای بین المللی ضمن بررسی چشمانداز جهانی بحران آب و بررسی علل این پدیده در سطح جهانی، به طور خاص ریشهها و دلایل این بحران در منطقه آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گرفته و ضمن پاسخ به پرسشهای فوق راه کارهای برون رفت از این بحران نیز مد نظر قرار خواهد گرفت. فرض اصلی این نوشتار این است که با عنایت به تحولات در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک، بحران آب در دهههای آینده اهمیت بیشتری یافته و تاثیر تعیین کنندهای در دیپلماسی اغلب کشورهای جهان و به ویژه مناطق پیرامونی ایران خواهد داشت.
همجواری و هم مرز بودن چین با کشورهای منطقه آسیای مرکزی توام با رشد سریع اقتصادی این کشور، شرایط خاصی را بر روابط این کشورها با چین موجب شده است. به طور کلی روابط دوجانبه چین و کشورهای این منطقه از روند ...
بیشتر
همجواری و هم مرز بودن چین با کشورهای منطقه آسیای مرکزی توام با رشد سریع اقتصادی این کشور، شرایط خاصی را بر روابط این کشورها با چین موجب شده است. به طور کلی روابط دوجانبه چین و کشورهای این منطقه از روند جهان شمول دیپلماسی اقتصادی پکن مستثنی نیست. علاوه بر همجواری ژئوپلیتیک و اهمیت خاص این منطقه برای چین، پکن تداوم و گسترش روابط خود با کشورهای این منطقه در عرصه اقتصادی با هدف حفظ ثبات سیاسی و اجتماعی در داخل و به خصوص مناطق مرزی چون سین کیانگ را در سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده است. نفوذ آمریکا در منطقه آسیای مرکزی پس از یازده سپتامبر 2001 یک حادثه و واقعیت دور از ذهن برای چینیها، و استراتژی کلی این کشور در قبال مناطق و کشورهای مجاور و همسایه بوده است. مجموعه این عوامل سیاست خارجی چین و طبعاً اهداف و منافع این کشور در آسیای مرکزی را دستخوش ملاحظات و اتخاذ استراتژیهای خاصی کرده است. در این مقاله سعی بر این است تا زوایای گوناگون سیاست خارجی چین در منطقه آسیای مرکزی تشریح و تبیین شود.
آسیای مرکزی علاوه بر آنکه میراثدار اقتصاد بزرگ جاده ابریشم و پلی ارتباطی میان اروپا و آسیای شرقی و همچنین شمال و جنوب قاره آسیا به شمار میآید، امروزه به سبب کشف منابع غنی انرژی نیز به عنوان منطقهای ...
بیشتر
آسیای مرکزی علاوه بر آنکه میراثدار اقتصاد بزرگ جاده ابریشم و پلی ارتباطی میان اروپا و آسیای شرقی و همچنین شمال و جنوب قاره آسیا به شمار میآید، امروزه به سبب کشف منابع غنی انرژی نیز به عنوان منطقهای مهم محسوب میشود. در واقع منطقه آسیای مرکزی در فضای پسا شوروی دارای ابعاد ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک میباشد و همین مسئله موجب اهمیت یافتن روندهای منطقهگرایی در آسیای مرکزی شده است. از این رو در شرایطی که آسیای مرکزی دارای شرایط اطلاق نمودن نام «منطقه» است و همچنین از سوی سایر کشورهای جهان نیز به عنوان یک منطقه مورد شناسایی قرار گرفته است، با این حال تاکنون مباحث مرتبط با منطقهگرایی در آسیای مرکزی مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. در مقاله حاضر سعی شده زوایای گوناگون چالشها و موانع منطقهگرایی در آسیای مرکزی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
کشف نفت و گاز و بهرهبرداری متنوع از آن نقش تعیینکنندهای در تحول صنایع داشته و به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه جوامع بشری مطرح بوده است. در چنین شرایطی، توجه به آینده منابع انرژی و چگونگی ساماندهی ...
بیشتر
کشف نفت و گاز و بهرهبرداری متنوع از آن نقش تعیینکنندهای در تحول صنایع داشته و به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه جوامع بشری مطرح بوده است. در چنین شرایطی، توجه به آینده منابع انرژی و چگونگی ساماندهی تولید، انتقال و مصرف آن از مهمترین اهداف و نیز چالشهای پیش روی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی بوده و موجب شکلگیری همکاریهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی در میان این کشورها شده است. در دهه گذشته موضوع امنیت انرژی باعث افزایش اهمیت استراتژیک این کالای سیاسی در روابط کشورهای مصرف کننده، تولید کننده و مسیر ترانزیت شده است. در میان مناطق برخوردار از منابع انرژی، منطقه خزر و قفقاز به عنوان تأمین کننده بخشی از انرژی مورد نیاز جهان در سالهای اخیر از ظرفیت مناسبی برخوردار است و در صورت شکلگیری همکاریهای منطقهای امکان افزایش این ظرفیتها نیز وجود دارد. این مقاله با مبنا قرار دادن دو مقوله منابع انرژی و همکاری منطقهای، این فرضیه را مطرح میکند که پس از بحران گرجستان در اوت ٢٠٠٨ و با توجه به تغییر برخی از روندهای جهانی و منطقهای، شرایط جدیدی در قفقاز به وجود آمده است که مهمترین مؤلفه آن تضعیف رویکردهای تقابلی و رقابتی و تقویت رویکردهای تعاملی و همکاری جویانه میباشد. بر این اساس و با توجه به تغییر نگاه رهبران کشورهای منطقه، مقوله انرژی میتواند زمینه مناسبی برای پیوند میان کشورهای تولید کننده، انتقال دهنده و مصرف کننده انرژی ایجاد نماید. این نوشتار این نکته را مطرح می سازد که تحقق این امر جز با اتخاذ یک سیاست هماهنگ و مناسب در زمینه همکاریهای منطقهای برای بهرهبرداری بهینه از منابع و خطوط انتقال انرژی و برتری دادن منافع بلند مدت به منافع زودگذر و کوتاه مدت امکانپذیر نخواهد بود.
منطقه آسیایمرکزی در حال حاضر کانون دو نیروی مخالف از سوی شرق با محوریت روسیه و همکاری چین و از سوی غرب با محوریت آمریکا و همراهی اتحادیه اروپایی میباشد. اگرچه ...
بیشتر
منطقه آسیایمرکزی در حال حاضر کانون دو نیروی مخالف از سوی شرق با محوریت روسیه و همکاری چین و از سوی غرب با محوریت آمریکا و همراهی اتحادیه اروپایی میباشد. اگرچه برآیند نیروهای وارده بر این منطقه در حال حاضر موازنه را به سود روسیه تغییر داده اما نمیتوان تاثیر نیروی وارده از غرب را نیز بر این کشورها نادیده انگاشت. با توجه به وضع موجود منطقه و توسعه همکاریهای سازمانی در بین کشورهای آسیای مرکزی و با محوریت و هدایت روسیه و همراهی چین، منافع جمهوری اسلامیایران نیز در آسیای مرکزی مستلزم قرار گرفتن در فرآیندهای سازمانی این منطقه از طریق تکمیل عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای است.
این مقاله با هدف بررسی روابط تهران و مسکو در دو دهه کنونی و نگاه دو دولت به یکدیگر، همکاریهای آنها را در عرصههای اقتصادی، فنی، نظامی، منطقهای و بین المللی و سرانجام، ...
بیشتر
این مقاله با هدف بررسی روابط تهران و مسکو در دو دهه کنونی و نگاه دو دولت به یکدیگر، همکاریهای آنها را در عرصههای اقتصادی، فنی، نظامی، منطقهای و بین المللی و سرانجام، سفر پوتین به تهران به عنوان نقطه اوج تعاملات می پردازد. مطالب مورد مطالعه این نوشته نشان می دهد که روابط دو دولت ایران و روسیه در دوره پساهمسایگی، به دلیل درک دو طرف از وضعیت ژئوپلتیک نوین و نیز مجموعهای از نیازهای داخلی متقابل و فشارهای ناشی از نظام بین المللی، بستر مناسبی برای همکاری پیدا کرده، اما هنوز بخاطر ذهنیتهای تاریخی و ناکارآمدیهای بوروکراتیک٬ آنچنان که شایسته است،گسترش نیافته است.
تسلطروسیه تزاری، اتحاد شوروی و بعد فروپاشی اتحاد شوروی تاثیرات عمیقی بر اقتصاد منطقه آسیای مرکزی داشته است. بطوری که کشورهای این حوزه ابتدا از یک اقتصاد شبانی به اقتصاد متمرکز و برنامه ریزی شده و سپس ...
بیشتر
تسلطروسیه تزاری، اتحاد شوروی و بعد فروپاشی اتحاد شوروی تاثیرات عمیقی بر اقتصاد منطقه آسیای مرکزی داشته است. بطوری که کشورهای این حوزه ابتدا از یک اقتصاد شبانی به اقتصاد متمرکز و برنامه ریزی شده و سپس طی یک دوره انتقالی به طرف یک اقتصاد بازار آزاد حرکت کردند. در راستای این تحولات شبکههای مافیایی که از حمایتهای دولتی نیز استفاده میکردند جهت کسب سود به انواع تجارتهای غیر قانونی و پر سود مانند مواد مخدر و فحشاء روی آوردند.
از سوی دیگر ضعف داخلی دولتهای آسیای مرکزی در کنترل مرزها، فقر فزآینده و مجاورت با افغانستان به عنوان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر باعثگردید علاوه بر اینکه این کشورها به عنوان یک مسیر امن جهت انتقال مواد مخدر قرارگیرند، اقتصاد آنان بشدت تحت تاثیر این تجارت غیر قانونی ولی پرسود واقع شود.
مقاله زیر سعی دارد ابعاد و اثرات این بحران را بر اقتصاد کشورهای آسیای مرکزی بررسی نماید.