علی کرمی؛ محمدرضا اقارب پرست
دوره 28، شماره 118 ، شهریور 1401، ، صفحه 139-165
چکیده
وقوع جنگها و منازعات در سطوح مختلف در روابط بینالملل را میتوان از منظر ادراک تهدید تحلیل و بازشناسی کرد. ادراک تهدید، به عنوان یک عامل مداخلهگر در انتخاب کشورها برای ورود به جنگ، بازدارندگی، اجبار، ...
بیشتر
وقوع جنگها و منازعات در سطوح مختلف در روابط بینالملل را میتوان از منظر ادراک تهدید تحلیل و بازشناسی کرد. ادراک تهدید، به عنوان یک عامل مداخلهگر در انتخاب کشورها برای ورود به جنگ، بازدارندگی، اجبار، اتحاد و هر شکل دیگریست. روابط دو کشورِ ایران و عربستان، به عنوان دو قدرت مهم خاورمیانه و جنوب غرب آسیا، که به ویژه پس از وقوع انقلاب اسلامی دچار دگردیسی جدی شده و از حالت همکاری به منازعه تغییر شکل داده است، نیز میتواند از این منظر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. پرسش تحقیق حاضر آن است که ادراک تهدید چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی دو کشور ایران و عربستان(بویژه در دو منطقه خاورمیانه و آسیای میانه) در قبال همدیگر تاثیرگذار بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی و مراجعه به منابع و نیز خبرگزاریهاست. این مطالعه به یکی از متأخرترین بحرانها در روابط خارجی دو کشور، یعنی مخاصمات ایجاد شده در پی اعدام شیخ نمر توسط خاندانِ سعودی و قطع روابط دیپلماتیک دو کشور در سال 2016، می پردازد. از طریق تمرکز بر این بحران که از حیث گستردگی متفاوت از بحرانهای پیشین در روابط خارجی دو کشور است، این پژوهش درصدد است تا جایگاه ادراک تهدید در روابط خارجی دو کشور طی این بازه زمانی را بررسی کند. با اتکا به چارچوب نظری ادراک تهدید و شاخصهای موردنظر کوهن از ادراک تهدید، یعنی گفتار تصمیمسازان و رهبران و واکنش آنها به تهدیدات و نیز فرایندهای مقابلهجویانه آنها در برابر درک تهدید، نشان داده میشود که این عامل در این دوره نقشی برجسته و غیرقابل انکار در شکلدهی به سیاست خارجی دو کشور و منازعات رهبران دو کشور در دو منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی ایفا کرده است.