در این مقاله فرایند دولتسازی در جمهوریهای قفقاز جنوبی پس از استقلال آنها در سال 1991، تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این کشورها افزون بر حل مسائلی که در فرایند سخت و پیچیده دولتسازی پیش می آید، ناگزیر ...
بیشتر
در این مقاله فرایند دولتسازی در جمهوریهای قفقاز جنوبی پس از استقلال آنها در سال 1991، تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این کشورها افزون بر حل مسائلی که در فرایند سخت و پیچیده دولتسازی پیش می آید، ناگزیر هستند با مشکلات به جای مانده از دوره کمونیستی مثل اقتصاد متمرکز و ناکارآمد و مسائل قومی و مرزی مبارزه کنند، از این نظر، مسئولیت مضاعفی بر عهده رهبران آنها است؛ در حالی که در دو دهه اخیر این جمهوریها موفقیت قابل توجهی در این زمینه به دست نیاوردهاند و از نفوذ سرزمینی ناقص، جدایی طلبی، عدم یکپارچی، حل نشدن بحران هویت و ساختار نهادی نامناسب رنج بردهاند. با وجود تجربه مشترک کشورهای منطقه در ناتوانی از پشت سر گذاشتن مطلوب فرایند دولتسازی، با این حال هر کدام از این کشورها پیشرفت متفاوتی در این زمینه داشتهاند؛ در شرایطی که جمهوری ارمنستان با بهره مندی از مزایایی مثل هویت یک پارچهتر و حمایت خارجی، عملکرد بهتری داشته است، گرجستان با مشکلات قومی، جنگ و جدایی 20 درصد از خاک آن ضعیفترین عملکرد را در زمینه دولتسازی از خود نشان داده است. دولت آذربایجان هرچند بحرانهای متعددی را تجربه کرده و همچنان از ضعف نهادهای دموکراتیک رنج میبرد ولی به دلیل وسعت بیشتر، امکانات، منابع و جمعیت بیشتر ظرفیتهای بیشتری در این عرصه خواهد داشت.