به دلیل تجزیه بخشی از خاک ایران توسط روسیه در قرن نوزدهم و اساساً روابط استعماری ایران با قدرتهای بزرگ در قرن نوزدهم و اشغال ایران در دو جنگ جهانی اول و دوم، دیدگاه ...
بیشتر
به دلیل تجزیه بخشی از خاک ایران توسط روسیه در قرن نوزدهم و اساساً روابط استعماری ایران با قدرتهای بزرگ در قرن نوزدهم و اشغال ایران در دو جنگ جهانی اول و دوم، دیدگاه ایرانیان به قدرتهای بزرگ، خصوصاً نسبت به روسیه منفی است. اما این ذهنیت منفی صرفاً ناشی از رویدادهای تاریخی نیست، بلکه یکی از دلایل چنین ایستار ذهنی متأثر از فرهنگ سیاسی و سبک تاریخنگاری در ایران است که پدیدههای سیاسی و تاریخی به صورت تک عاملی و با صبغه فرهنگی ایرانیان مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و بخش زیادی از قصورات داخلی و کاستیهای فرهنگی فرافکنی میگردد. با توجه به روانشناسی انسانها که همیشه حوادث منفی را برجسته تر از حوادث مثبت ارزیابی میکنند، این قضیه در روابط ایران و روسیه نیز صدق میکند و تاریخنگاری غالب در ایران سعی در اغماض و در حاشیه قرار دادن حوادث مثبت روابط دو کشور دارد. در شکل گیری ذهنیت یک ملت نسبت به دیگران، فقط رویدادها نقش ندارند، بلکه نوع روایت نیز بسیار حایز اهمیت است. ذهنیت ایرانیان به روسیه هر چه که باشد، این کشور یک واقعیت ژئوپلیتیک برای ایران است و داشتن رابطه اصولی و دراز مدت با این همسایه اجتناب ناپذیر است. برای رسیدن به این هدف، بستر سازی فرهنگی و تجدید نظر در سبک تاریخنگاری اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش از طریق تحلیل محتوای کتاب تاریخ دبیرستان، نقل قول نخبگان و نظرسنجی از دانشجویان، اولاً دیدگاه کلی ایرانیان نسبت به روسیه ارزیابی میگردد؛ ثانیاً در تبیین چرایی این دیدگاه، یکی از علل آن فرهنگ سیاسی غالب و سبک تاریخنگاری جستجو میشود.