بحران اوکراین با وجود آنکه زمینههایی منطقهای دارد، پای قدرتهای فرامنطقهای را به مجاورت روسیه باز کرده است. روسیه به عنوان قدرتی منطقهای، خواستار حفظ و تقویت نقش خود در قلمرو شوروی سابق است؛ خواستهای ...
بیشتر
بحران اوکراین با وجود آنکه زمینههایی منطقهای دارد، پای قدرتهای فرامنطقهای را به مجاورت روسیه باز کرده است. روسیه به عنوان قدرتی منطقهای، خواستار حفظ و تقویت نقش خود در قلمرو شوروی سابق است؛ خواستهای که با مقاومت و مخالفت بازیگرانی مانند اوکراین مواجه شده است. از طرف دیگر، غرب بدون وجود زمینههای ملی و منطقهای، قادر به دخالت در منطقه و به چالش کشیدن بازیگری روسیه نبود. در عین حال، واکنش غرب به عملکرد روسیهدر اوکراین، هزینههایی را بر مسکو تحمیل کرده است. مسکو به موازات تداوم بیثباتی در اوکراین در پی امتیازگیری از غرب و گوشزد کردن نقش پر اهمیت خود در دیگر مناطق بحرانی است. سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا تنش موجود در روابط روسیه و غرب بر سر اوکراین، منجر به تقابلی بین المللی بین این بازیگران میشود و بحران اوکراین به بحرانی فرامنطقهای تبدیل میگردد؟ در این مقاله استدلال میشود که با وجود پیامدهای فرامنطقهای اختلاف بر سر اوکراین، بحران اوکراین در اساس، منطقهای است و میتوان انتظار داشت که ابعاد آن در سطح منطقه مدیریت شود؛ همچنین بهرغم تقابل منافع روسیه و غرب در مساله اوکراین، نیاز کرملین به غرب برای تحقق لوازم بازگشت به موقعیت قدرت بزرگ بین المللی به همراه عملگرایی مسکو مانع بروز تنش دیرپا و جنگ سرد جدید میان روسیه و غرب و تبدیل بحرانی منطقهای به نزاعی فرامنطقهای میشود.