با تداوم منازعات اوکراین در سال ۲۰۱۴، روسیه با این احساس که غرب از طریق حمایت از تغییر رژیم در کییف به چارچوبهای مشارکت در امور بینالمللی خیانت کرده برای محافظت از منافع خود قدم برداشت؛ و این موضوع ...
بیشتر
با تداوم منازعات اوکراین در سال ۲۰۱۴، روسیه با این احساس که غرب از طریق حمایت از تغییر رژیم در کییف به چارچوبهای مشارکت در امور بینالمللی خیانت کرده برای محافظت از منافع خود قدم برداشت؛ و این موضوع در نگاه غرب به مثابه تجاوز یک قدرت تجدیدنظرطلب تلقی گردید. عدم اطمینان از رفتار رقیب در جغرافیایی به نام اوکراین بر ضرورت بررسی آن افزوده است. اوکراین کشوری با هویتی دوقطبی است که بستر آمادهای را برای بسط تمایزات اجتماعی در خود مستتر دارد. چارچوب شکننده جوامعی همچون اوکراین همواره در روند اثرگذاری بازیگران اصلی سیاست بینالملل واقع میشود که اولین و اصلیترین ابزار اثرگذاریشان استفاده از منابع نرمافزاری قدرت میباشد. البته اندازهگیری قدرت نرم به دلیل آن که با منابع نامحسوسی همچون فرهنگ، ایدئولوژی و نیز توانایی استفاده از آنها به طرز ماهرانهای همراه شده است، بسیار دشوار میباشد.
روسیه به عنوان یکی از مهمترین کشورهای عرصه سیاست جهانی کمتر از یک دهه است که به استفاده از این منبع قدرت در جغرافیای به جامانده از دوران اتحاد جماهیرشوروی از جمله اوکراین، ترغیب شده است. برای بازیگران غربی - ایالات متحده و اتحادیه اروپایی- نیز نفوذ بر اوکراین یک ضرورت وجودی و از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی در آینده به شمار میرود. این مقاله از طریق اسنادی- تاریخی به توصیف چارچوبهای اجتماعی اوکراین پرداخته و به این سوال پاسخ خواهد داد که ابزار قدرت نرم غرب و روسیه چگونه بر تحولات این کشور تاثیرگذاشتهاند؟ فرضیه مقاله آن است که زمینههای اجتماعی شکننده در اوکراین موجب افزایش تاثیر بازیگران اصلی بر جدالهای سیاسی داخلیاش شده است.