آرزو روانستان؛ نوذر شفیعی
دوره 28، شماره 117 ، خرداد 1401، ، صفحه 25-48
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عملکرد سازمان ملل متحد در حلوفصل بحران افغانستان از سال ۱۹۷۹ تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی است که با کاربست شیوه کیفی و مبتنی بر گردآوری اطلاعات از طریق بررسی منابع آرشیو شده ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عملکرد سازمان ملل متحد در حلوفصل بحران افغانستان از سال ۱۹۷۹ تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی است که با کاربست شیوه کیفی و مبتنی بر گردآوری اطلاعات از طریق بررسی منابع آرشیو شده در سازمان ملل متحد و به روش توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که عملکرد سازمان ملل متحد در فرآیند حلوفصل بحران افغانستان چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش مبین آن است که اگرچه سازمان ملل متحد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین سازمانهای بینالمللی دولتی از طریق نهادهای اصلی خود نظیر شورای امنیت، مجمع عمومی و دبیرکل، با پیادهسازی و اجرای اقدامات حقوقی ذیل قطعنامههای ششم و هفتم منشور سازمان ملل، سیاسی نظیر اقدامات دبیرکل و نماینده ویژه و نهادسازی از طریق نظارت بر اجرای قطعنامهها و اقدامات در جهت حلوفصل بحران افغانستان، تلاشهای مضاعفی داشته است؛ ولی با این وجود در رسیدن به این اهداف، کاملاً موفق نبوده است. یافتههای این پژوهش با توجه به قواعد و اصول مدل تحلیلی بحرانهای بینالمللی مایکل برچر بررسی شده است و حاکی از آن است که سازمان ملل متحد با وجود برخورداری از سطوح بالای استقلال و مشروعیت در سطح بینالمللی، به دلیل ضعف ساختاری و وابستگی ماهوی، در حلوفصل بحران افغانستان عملکرد موفقی نداشته و انفعالی و غیراستراتژیک عمل کرده است.