جهانگیر کرمی؛ رقیه کرامتی نیا
دوره 21، شماره 91 ، آذر 1394، ، صفحه 135-163
چکیده
نوسازی مدتها است که دغدغه بسیاری از دولتهای در حال توسعه میباشد، کشورهایی که تمایل دارند با اقتباس و الگوبرداری از جوامع غربی در مسیر توسعه و نوسازی گام بردارند. در روسیه نیز این فرآیند از زمان ...
بیشتر
نوسازی مدتها است که دغدغه بسیاری از دولتهای در حال توسعه میباشد، کشورهایی که تمایل دارند با اقتباس و الگوبرداری از جوامع غربی در مسیر توسعه و نوسازی گام بردارند. در روسیه نیز این فرآیند از زمان پتر کبیر آغاز شد و تا امروز همچنان به عنوان یکی از مسائل کلیدی در این کشور ادامه دارد. این مقاله یک پژوهش توصیفی– تحلیلی است که با استناد به منابع و دادههای روسی به بررسی سیر تاریخی نوسازی سیاسی و اقتصادی در روسیه و تأثیر متقابل هرکدام از آنها بر دیگری میپردازد. همچنین این نوشتار ضمن ارائه تعاریف و نقطهنظرات گوناگون درباره نوسازی به شدت و ضعف اقدامات و سیاستهای حاکمیت روسی در راستای نوسازی سیاسی و اقتصادی اشاره مینماید این مقاله به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که چرا نوسازی سیاسی و اقتصادی در روسیه روند معکوسی داشتهاند؟ در پاسخ به این پرسش اصلی این فرضیه مطرح میشود که نوسازی در روسیه به خاطر دولتی بودن هیچگاه نتوانسته است عمق اجتماعی بیابد و در نتیجه لاجرم همچنان سطحی و آسیبپذیر مانده است. هدف اصلیدراینمقالهدر جهت بسط این ایده،تبارشناسیوروندتکویننوسازی در روسیه معاصر است. لذا این مطالعه، تلاش دارد ضمن بیان ضرورتهای تاریخی برای ایجاد نوسازی اقتصادی در روسیه به ریشهبسیاریازمشکلات و موانع نوسازی سیاسی در روسیهامروز بپردازد.