@article { author = {Samoudi Pilehroud, Alireza}, title = {Areas of Disagreement between Russia and West During Putin's Fourth Presidential Term}, journal = {‍Central Asia and The Caucasus Journal}, volume = {25}, number = {105}, pages = {39-68}, year = {2019}, publisher = {The Ministry of foreign Affairs of Islamic Republic of Iran}, issn = {2322-3766}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {With Putin's reelection on March 2018, a new era of relations started between Russia and the West. During the period of Putin's presence in the Kremlin, relations between West and Russia have experienced some periods of tension and peaceful concords. In early 1990s, there were prospects about Russia’s becoming a democratic state and becoming part of the normative framework of the West. After the end of the Cold War, Russia sought an equal status in international system and it also was against Western values and normative imposition. The main question of the article is "how the areas of disagreement between the Russian Federation and the West can be assessed?" The author believes that there has been a divergence between Russia and the West’s attitude towards the international system after the end of the Cold War. Russia tries to stabilize its position as a global power ​​and the rejects the existence of its specific spheres of influence that is claimed by the West.}, keywords = {Russia,Balkan,Arctic,NATO,Hybrid War,Ukraine Crisis,Arms Control and Putin}, title_fa = {حوزه های اختلاف میان روسیه و غرب در دوره چهارم ریاست جمهوری پوتین}, abstract_fa = {با انتخاب مجدد پوتین در 19 مارس 2018، دوره جدیدی از روابط میان روسیه و غرب آغاز شده است. همزمان با دوره چهارم ریاست جمهوری پوتین، روسیه پیغام‌های متضادی را در مورد روابط با اتحادیه اروپا و آمریکا ارسال می‌کند. با توجه به این که پوتین از سال 1999 به عنوان نخست­وزیر در ساختار قدرت حضور داشته است در پایان دوره چهارم ریاست جمهوری خود به اندازه برژنف در قدرت حضور خواهد داشت. در دوره حضور پوتین در کرملین، روابط میان غرب و روسیه، مقاطعی از تنش و همزیستی مسالمت­ آمیز را تجربه کرده است. در اوایل دهه 90 میلادی  این خوش­ بینی وجود داشت که روسیه به حکومتی دموکراتیک تبدیل خواهد شد و بخشی از چارچوب ارزشی و هنجاری غرب خواهد بود. روسیه پس از پایان جنگ سرد با توجه به تلقی خود به عنوان قدرت بزرگ به دنبال آن بود تا عضوی برابر با سایر کنشگران در نظام بین ­الملل باشد و مخالف دیکته­شدن دستورالعمل از سوی کشورهای غربی و اجبار برای پذیرفتن چارچوب ارزشی و هنجاری آنها بود. با این حال به ویژه از اوایل هزاره سوم برخی موضوع ­ها و اختلاف نظرها موجب دور شدن دو طرف از یکدیگر و ایجاد تنش در روابط روسیه و غرب شده است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از «حوزه­ های اختلاف میان فدراسیون روسیه و غرب چگونه قابل ارزیابی است؟» فرضیه مطرح­ شده نیز عبارت است از پندار متفاوت روسیه و غرب نسبت به نظام بین ­الملل پس از پایان جنگ سرد، تلاش روسیه برای تثبیت جایگاه خود به عنوان قدرتی فراگیر، عدم اعتقاد نخبگان جدید روس به ارزش‌های بنیادین سنتی غربی و عدم پذیرش وجود حوزه ­های خاص نفوذ روسیه از سوی غرب و مغایرت داشتن رفتار روسیه موجب دور شدن روسیه و غرب از یکدیگر و در نتیجه بروز بحران ­های مختلف میان دو طرف شده است. }, keywords_fa = {روسیه,بالکان,قطب شمال,ناتو,جنگ هیبریدی,بحران اوکراین,کنترل تسلیحات و پوتین}, url = {http://ca.ipisjournals.ir/article_36190.html}, eprint = {http://ca.ipisjournals.ir/article_36190_bf6264b0ba93e7ada2f5cdbc9b97eaa6.pdf} }