per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
1
24
30525
Research Paper
منافع روسیه در خارج نزدیک با تاکید بر ارمنستان
Russia’s Interests in Near Abroad
Case study: Armenia
مصطفی خیری
khirimostafa@yahoo.com
1
رجب ایزدی
2
دانشآموخته دکتری روابط بینالملل، دانشگاه اصفهان
استادیار علومسیاسی دانشگاه تبریز
تلاش برای بازیافت موقعیت قدرت روسیه بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی عرصه نظام بین الملل را می توان ویژگی عمده سیاست خارجی روسیه بعد از به قدرت رسیدن پوتین در این کشور دانست. استراتژی سیاست خارجی کرملین در رابطه با احیا قدرت امپراطوری روسیه و موقعیت ژئوپلیتیک آسیبپذیر و انزوای سیاسی جمهوری ارمنستان زمینه ساز همکاریهای بیشتر کرملین- ایروان بوده و باعث ارتقا روابط به سطح شراکت استراتژیک گردیده است. شراکت استراتژیک و همکاریهای باثباتی که دو کشور بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشتهاند، تامین کننده منافع استراتژیک کرملین در منطقه قفقاز بوده است. با توجه به مطالب مذکور، نوشتار حاضر با هدف بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی-نظامی نفوذ روسیه در جمهوری ارمنستان به رشته تحریر درآمده است. در این میان مولفین با مطرح کردن این سوال که اتحاد روسیه با جمهوری ارمنستان چه منافعی برای کرملین داشته است؟ این فرضیه را مطرح میکنند، تامین منافع سیاسی و امنیتی روسیه از جمله دور کردن زیرساختهای سیاسی و نظامی غرب (اتحادیه اروپا و ناتو) از منطقه در کنار منافع اقتصادی هدف عمده روسیه از همکاری و اتحاد با ارمنستان بوده است. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نظریه موازنه تهدید استفان والت، منافع روسیه در اتحاد با ارمنستان مورد بررسی قرار گیرد.
The attempt to retrieve Russia's position as one of the key actors in the international arena can be considered as a major feature of Russian foreign policy after Putin's rise to power. The Kremlin's foreign policy strategy in relation to the revival of the Russian empire and the vulnerable geopolitical situation and the political isolation of the Republic of Armenia have provided the basis for further Kremlin-Yerevan cooperation and promoted relations to the level of strategic partnership. The strategic partnership and the sustained cooperation that the two countries have had after the collapse of the Soviet Union have provided the Kremlin's strategic interests in the Caucasus region. According to the above matters, the present article aims to study the political, economic and military-security dimensions of Russian influence in the Republic of Armenia. The main question of this article refers to the interests of Russia towards unification with Armenia. Providing Russia's political and security benefits, including dismantling the Western-European political and military infrastructure (EU-NATO) from the region, along with economic interests, has been the main aim of Russia from cooperation and unity with Armenia. In this paper, it has been attempted to examine Russia's interests in unity with Armenia in a descriptive and analytical way, using the balance of threat theory offered by Stephen Walt
http://ca.ipisjournals.ir/article_30525_da1b18c3dbbbbfc0abdc19f79a51b49d.pdf
روسیه
ارمنستان
ناتو
اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی
اوراسیا
Russia
Armenia
NATO
EU
Eurasian Economic Union
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
25
52
30526
Research Paper
راهبرد ضدتروریسم چین و آمریکا در آسیای مرکزی
China and US Antiterrorism Strategy in Central Asia
قاسم ترابی
ghasemtoraby@yahoo.com
1
مژگان رضایی
2
دانشیار روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته روابطبینالملل دانشگاه مازندران
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مقایسهای سیاست چین و آمریکا در قبال تروریسم در آسیای مرکزی است. در همین راستا، پرسش اصلی مقاله این است که چین و آمریکا چگونه سیاستی نسبت به گسترش تروریسم در آسیای مرکزی اتخاذ کردهاند؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه مقاله این گونه مطرح میشودکه چین و آمریکا به رغم رقابت کلان در آسیای مرکزی، سیاست تعامل و همکاری را برای مبارزه با تروریسم در پیش گرفتهاند. البته در مقایسه با آمریکا، حفظ امنیت و ثبات آسیای مرکزی برای چین اهمیت بیشتری دارد. در نتیجه این امر، رهبران چین ملاحظات امنیتی بیشتری در برابر رشد تروریسم دارند که این امر باعث توجه چین به چندجانبهگرایی و تلاش برای مقابله با ریشههای تروریسم شده است. در مقابل آمریکا برای مقابله با تروریسم تمایل کمتری به چندجانبهگرایی دارد. تفاوت دیگر این است که در سیاست آمریکا در مبارزه با تروریسم رویکرد نظامی اولویت را به خود اختصاص داده است. در حالی که چین بر راهکارهای سیاسی و اقتصادی برای حل و فصل مساله تروریسم تاکید دارد. مقاله حاضر قصد دارد سوال و فرضیه فوق را به روش مقایسهای مورد بحث و بررسی قرار دهد.
The present article mainly attempts to deliver a comparison between China and US policies in combating terrorism in Central Asia. Therefore it addresses the following question: Which policies have been used by US and China for preventing the expansion of terrorism in Central Asia? The hypothesis is that these two actors have chosen a cooperative and interactive policy for combating terrorism. Central Asia’s security and stability has a greater importance for China. That is why China has some security considerations that have led this country to multilateralism while the United Sates is less inclined to it. The other differentiation is that US approach towards combating terrorism is military – based, while China emphasizes on political and economic methods.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30526_ec38629faee50c11489702d9c38b6d9a.pdf
آسیای مرکزی
تروریسم
رویکرد نظامی
رویکرد اقتصادی - سیاسی
آمریکا و چین
Central Asia
Terrorism
Military approach
political and economic approach
The United States
China
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
53
88
30527
Research Paper
جنگ سرد جدید در روابط اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه
A New Cold War between the European Union and the Russian Federation
علیرضا ثمودی پیله رود
arsamoudi@mofidu.ac.ir
1
اﺳﺘﺎدﯾﺎر داﻧﺸﮕﺎه ﻣﻔﯿﺪ ﻗﻢ
روابط اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه در سه دهه اخیر با نوسانهای مختلفی همراه بوده است. در دو دوره نخست ریاست جمهوری پوتین و همچنین دیمیتری مدودیف، دورههای تنشآمیزی از جمله حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 به وجود آمد. با این حال در دوره سوم ریاست جمهوری پوتین که در سال 2012 آغاز شد، رویارویی و تنش میان بروکسل و مسکو به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است.بحران اوکراین در سال 2014 نگرانیها را پیرامون شکلگیری یک جنگ سرد جدید در اروپا افزایش داده است. پس از وقوع بحران اوکراین، روابط میان روسیه و اتحادیه اروپا تا حدود زیادی با نوعی انجماد مواجه شده است. در واقع، دوگانه همکاری-ستیزه جای خود را به ستیزه داده است.پرسش اصلی مقاله عبارت است از «چه مولفههایی موجب شکلگیری جنگ سرد جدید در روابط میان اتحادیه اروپا و روسیه شده است؟» فرضیه مطرح شده نیز عبارت است از جنگ گرجستان، اجرای برنامه شراکت شرقی از سوی اتحادیه اروپا و شکلگیری بحران اوکراین و منضم شدن کریمه به روسیه موجب تغییر پندار اتحادیه اروپا و روسیه از یکدیگر از یک شریک به رقیب ژئوپلیتیک، شروع جنگ هیبریدی توسط روسیه بر ضد اتحادیه اروپا و در نتیجه شروع دوره جدیدی از جنگ سرد میان این دو کنشگر شده است. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ.
Relations between the European Union and the Russian Federation have been fluctuating over the past three decades. Tension emerged during the first two terms of Putin's and Medvedev’s presidency, as well as Russian invasion of Georgia in 2008. However, during the third term of Putin's presidency, which began in 2012, the confrontation and tension between Brussels and Moscow was dramatically increased. The Ukraine crisis (2014) has raised concerns about the formation of a new Cold War in Europe. After the crisis in Ukraine, relations between Russia and the European Union have been largely frozen. In fact, the cooperation-conflict dichotomy was replaced by conflict. The main question of the present article is "What factors have led to the formation of a new cold war in relations between the European Union and Russian Federation? The hypothesis is "Russo-Georgian War, Eastern Partnership Program, Ukraine Crisis and Crimea Annexation to Russia have changed the way the European Union and Russia perceive each other as a geopolitical rival; and the ignite of a hybrid war by Russia against the European Union, as well as the start of a new Cold War era between the two actors". The research method used in this paper is descriptive-analytical method.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30527_8ed22dc681ea7ff0dd118160d7d26234.pdf
اتحادیه اروپا
رویکرد هنجاری
روسیه
جنگ هیبریدی و خروج بریتانیا
European Union
Normative Approach
Russian Federation
Hybrid War
Brexit
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
89
118
30530
Research Paper
بحران آب در آسیای مرکزی و ضرورت مداخله نهادهای بین المللی
Water Crisis in Central Asia and the Necessity of Intervention by International Institutions
معصومه راد گودرزی
1
عسگر صفری
khiyav2013@gmail.com
2
استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه گیلان
اکوسیستم آسیای مرکزی وابسته به آب رودها و دریاچههای منطقه است. به دلیل واقعشدن در یک محیط ناپایدار، منازعات بر سر آب به عنوان یک تهدید بالقوه باقی مانده و منطقه آسیای مرکزی را با بحران روبهرو ساخته است. این نوشتار با تکیه بر مفاهیم بحران آب و همگرایی و واگرایی به دنبال آن است تا ریشههای بحران آب در آسیای مرکزی را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به شرایط موجود و سیاستهای اتخاذ شده توسط حاکمان کشورهای منطقه، بحران آب در نهایت این کشورها را به سمت همگرایی سوق خواهد داد یا موجب واگرایی بیشتر خواهد شد؟ و با توجه به سوابق تاریخی، سیاسی و اقتصادی موجود در منطقه چه سازوکار یا نهاد بینالمللی میتواند زمینههای همگرایی کشورهای آسیای مرکزی در مورد منابع آبی را تسهیل نماید. به عنوان یک پاسخ احتمالی به نظر میرسد با توجه به میراث مدیریت آب اتحاد جماهیر شوروی، عدمتوازن در دسترسی به منابع انرژی، عدم شفافیت قوانین بینالمللی و نیز استفاده نادرست از منابع آب، بحران آب در آسیای مرکزی بیشتر به نزاع و درگیری نزدیک است تا شکلگیری همکاریهای گسترده منطقهای. بنابراین افزایش همکاری کشورهای منطقه در مورد مسئله آب نیازمند ورود نهادهای بینالمللی است. در این راستا مرکز منطقهای سازمان ملل متحد برای دیپلماسی پیشگیرانه در آسیای مرکزی که یکی از عمدهترین فعالیتهای آن کمک به حل بحرانهای زیست محیطی و به ویژه بحران آب در منطقه است میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.
Central Asia’s ecosystem is reliant on region’s rivers and lakes. The conflicts over water resources still remain as a potential threat due to the unstable environment. The present article tries to explain the root causes of water crisis in Central Asia through answering the following question: The water crisis in Central Asia is leading towards divergence or integration? The elements such as USSR water management heritage, lack of access to energy resources, ambiguity in international rules, etc. the water crisis in Central Asia seems to lead to a conflict. Therefore international institutions are to strengthen regional integration for water resources.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30530_0b3fb67fd777d862b838f0187a393ccc.pdf
آسیای مرکزی
بحران آب
واگرایی
امنیت و سازمان ملل متحد
Central Asia
Water Crisis
Divergence
Security
United Nations
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
119
146
30531
Research Paper
چالش های سیاسی و امنیتی راهبرد چین برای جمهوری اسلامی ایران
Political and Security Challenges of China’s Strategy for Iran
پریسا شاه محمدی
1
دکترای روابط بین الملل
ابتکار کمربند – راه که به عنوان راهبرد بزرگ چین در عرصه سیاست خارجی در سال 2013 توسط شی جین پینگ، رئیس جمهور چین پیشنهاد شد اکنون به عنوان طلایه دار سیاست خارجی این کشور مطرح است و به دلیل درگیر ساختن کشورهای متعدد در منطقه به یک موضوع فراگیر منطقه ای تبدیل شده و کنشگرهای مطرح در این ابتکار، خط مشی های لازم را برای حداکثر بهره مندی و به حداقل رساندن چالشهای ناشی از آن در سیاست خارجی خود مورد توجه قرار داده اند. در این مقاله سعی شده است که چالش های این راهبرد کلان برای جمهوری اسلامی ایران تبیین گردد. نگارنده در مقاله حاضر به طرح این پرسش می پردازد که چالش های ابتکار کمربند - راه برای ایران چگونه ارزیابی می شوند؟ چالشهای ابتکار کمربند – راه برای ایران در این نوشتار از دو منظر 1) کم توجهی به ظرفیت های داخلی ایران (به عنوان مؤلفه های کاهنده تأثیرگذاری)؛ و 2) تهدیدهای خارجی (به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر ایران) مورد توجه قرار گرفته اند. مقاله پیش رو بر پایه این فرضیه استوار است که بهرغم آنکه چین همواره رونق و همگراییاقتصادی راتنها هدف ابتکارکمربند – راه اعلام کرده است، رویکرد این کشور در عرصه عمل پیامدهای سیاسی و امنیتی را به همراه خواهد داشت. نظریه نوواقع گرایی به عنوان چارچوب نظری این مقاله مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
Belt- Road Initiative as China’s foreign policy great strategy was proposed in 2013 by President Xi Jinping, and is known as China’s foreign policy spearhead. Since it includes many regional countries, the initiative has made its relevant actors design policies for optimizing its benefits and reducing its challenges. The author tries to define possible challenges of the Belt – Road Initiative for Iran. Therefore she tries to answer the following question: How the challenges of the Belt – Road Initiative are assessed? The challenges are addressed through two prisms: 1. negligence to Iran’s potentialities (as the factors of its effectiveness reduction); 2. foreign threats (as the factors that influence on Iran). The present literature argues that although China always claims prosperity and economic integration as the goals of its Belt and Road Initiative, its approach is practically reflecting political and security consequences. Neorealism theory is used as the theoretical framework in this article.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30531_0228a0ecc1666734fd393d9edfe88698.pdf
ابتکار کمربند – راه
ایران
کریدور بینالمللی شمال – جنوب
بندر چابهار و بندر گوادر
Belt – Road Initiative
Iran
North – south International corridor
Chabahar Port
Gwadar Port
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-02-20
23
100
147
172
30533
Research Paper
راهبرد انرژی روسیه : ضرورت همکاری با اوپک
Russia‘s Energy Strategy: Necessity of Cooperation with OPEC
سید مهدی مرادی
meh.moradi@gmail.com
1
فرشته بهرامی پور
f.bahramipoor73@gmail.com
2
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه رازی
در عرصه بینالملل تسلط و کنترل بر منابع انرژی مؤلفه عمده قدرت محسوب میشود. روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی جهانی در حوزههای تولید، صادرات و ترانزیت، دارای نقش موثری است. با نگاهی به راهبرد انرژی روسیه برای سال 2035 و در نظر داشتن تحولات بازار انرژی، ثبات بازار و حفظ بالاترین قیمت نفت از اولویتهای سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. بهنظر میرسد، فدراسیون روسیه به دنبال آن است تا از انرژی به عنوان ابزاری سیاسی برای بازسازی قدرت و بازیابی اعتبار بینالمللی خود بهره برداری نماید. در دیگر سو، اوپک به عنوان مهمترین سازمان بین المللی صادرکننده نفت، همواره نقش مهمی در بازار انژری جهانی داشته، لیکن تحت تاثیر متغییرهای مختلفی از جمله سیاستهای انرژی کشورهای تولیدکننده غیر عضو بوده است. رقابت یا همکاری؟ درک روسیه از اوپک نسبت به چند سال گذشته متفاوت شده و به جای رقابت بر سر فروش نفت به همکاری در چارچوب سازوکارهای دسته جمعی از جمله کاهش تولید با هدف کنترل قیمت جهانی روی آورده است. از اینرو، مقاله حاضر به این پرسش پاسخ میدهد که راهبرد انرژی روسیه در قبال اوپک چگونه است و چه تأثیری بر الگوی تعامل خود با اوپک گذارده است؟ در پاسخ به نظر میرسد، روسیه با آگاهی از ظرفیتهای انرژی خود قادر به تاثیرگذاری بر جایگاه اوپک در بازار جهانی انرژی بوده به گونهای که ضرورت همکاری دو بازیگر بیش از پیش آشکار گردیده و الگوی تعامل جدیدی میان دو بازیگر شکل گرفته است. در تحلیل فرضیه حاضر از مضامین و مفروضات نظریه بازیها مبتنی بر حاصل جمع غیر صفر بهره بردهایم. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و فضای مجازی است.
Russia is a main actor in global energy market of production, exportation and transit. Russia’s energy strategy for 2035 and evolutions in energy market indicate that the market stability and preserving oil’s highest price are known as a priority for Russia’s foreign policy. Russia tries to use energy as a political instrument for reviving its power and international credit. OPEC as one of the most important international organizations of oil exportation has always had an important role in global energy market, but it has been influenced by different variables such as energy policies of not – member producing countries. The present article attempts to answer the following question: How Russia’s energy policy towards OPEC is assessed and how it has influenced on Russia’s interaction model towards OPEC? It seems that recognizing its energy resources Russia has been capable of having an impact on OPEC’s position in global energy market so that a new interacting model is emerged between the two actors.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30533_a68851e4f7c6182ee351580f7cff1a3c.pdf
اوپک
بازار جهانی انرژی
سیاست انرژی روسیه و واقعگرایی اقتصادی
OPEC
global energy market
Russia’s energy policy
economic realism