per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
1
28
31758
Research Paper
نقش همکاریهای اقتصادی در روابط استراتژیک چین و روسیه
The Role of Economic Cooperation in Sino –Russian Strategic Relationship
سید محمد کاظم سجادپور
1
الهام خلیلی
2
استاد روابط بینالملل دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات آسیای شرقی، دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه
بیش از دو دهه است که روابط چین و روسیه وارد مرحله همکاری استراتژیک شده است. این روابط حوزههای گوناگونی را در برمیگیرد که یکی از آنها همکاری در حوزه اقتصاد است. همکارهای دوکشور در حوزه اقتصاد شامل تجارت کالا، انرژی و سرمایه گذاری بوده است. این همکارها که از سطح پایینی در دهه ۹۰ میلادی آغاز گردید در سالهای پس از آن بهرغم برخی نوسانات بهطور عمده روندی صعودی داشته و مقامات دو کشور همواره در جهت گسترش آن تلاش کردهاند. امروزه استراتژیک بودن روابط چین و روسیه هم مورد تاکید مقامات دو کشور و هم مورد تایید پژوهشگران سیاسی است. ازاین رو در این مقاله تلاش میشود تا به این پرسش پاسخ داده شود که همکاریهای اقتصادی چین و روسیه از چه میزان اهمیت استراتژیک در چارچوب روابط دو کشور برخوردار بوده است؟ از آنجا که روابط استراتژیک فاقد تعریفی روشن است در این مقاله تلاش میشود تا با به کارگیری رویکردی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر ویژگیهای مورد تاکید یک رابطه استراتژیک در پیشینههای پژوهشی، ابتدا تعریفی از این رابطه به دست آید و سپس بر مبنای این تعریف اهمیت استراتژیک همکاریهای اقتصادی دو کشور مورد ارزیابی قرارگیرد. برای پاسخگویی به این پرسش فرض نویسندگان این است که همکاریهای اقتصادی چین و روسیه از اهمیت استراتژیک چندان بالایی برخوردار نبوده است.
Sino-Russian relationship has been in the stage of strategic cooperation for more than two decades. This cooperation covers different areas including economic cooperation. Trade of goods, energy transportation and foreign investment are components of Sino-Russian economic relationship. Starting from a very low level in 1990s, economic cooperation between the two countries has traversed a rising trajectory despite some fluctuations, and officials from both sides have always tried to expand this cooperation. Strategic nature of the relationship between China and Russia is emphasized by political experts and officials from both countries. Given the strategic nature of Sino-Russian relationship, our primary research question is as the following: what is the strategic significance of the economic cooperation between China and Russia, within the overall framework of their relationship? The authors firstly define the concept of strategic relationship based on the emphasized characteristics of such a relationship. Then, the strategic significance of economic cooperation between China and Russia is assessed using this definition. The hypothesis of the authors is that the economic cooperation between China and Russia lacks a high level of strategic significance.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31758_c207027d1aaa643d639304a4eed0aeb2.pdf
رابطه استراتژیک
همکاری اقتصادی
چین
روسیه
اوراسیا
آسیایمرکزی و انرژی
Strategic Relationship
Economic Cooperation
China
Russia
Central Asia
Eurasia and Energy
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
29
56
31759
Research Paper
جایگاه کلیسا و دیپلماسی مذهبی در سیاست خارجی روسیه، مطالعه موردی: اوکراین و گرجستان
Exploring the Impact of Church and Religious Diplomacy on Russia Foreign Policy,
Case Study: Georgia and Ukraine
نوذر شفیعی
shafiee2@hotmail.com
1
احسان فلاحی
eh.fallahi@gmail.com
2
استادیار روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه اصفهان
مذهب مقولهای فراتر از سرزمین و مبنایی برای هویت فراملی محسوب میشود. ازاینرو، منبعی برای قدرت نرم در میان کشورهای همکیش و عموما همجوار است. جمهوری فدارتیو روسیه و تعدادی از کشورهای حوزه خارج نزدیک ارتدوکس مذهب هستند که در گذشتهای نه چندان دور تحت یک واحد سیاسی مشترک به نام اتحاد جماهیر شوروی قرار داشتند. در آن زمان همه سیاستها در چارچوب ایدئولوژی کمونیستی طراحی و از جانب مسکو به سایر مناطق کشور دیکته میشد. اما از 1991 به بعد شرایط دگرگون شد. اگرچه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به معنای پایان تعامل داخلی جمهوریها با یکدیگر و تبدیل روابط داخلی آنها به سیاست خارجی بود، اما روسیه کماکان کشوری صاحب نفوذ در خارج نزدیک است. بهطوریکه باقیماندن کشورهای منطقه در مدار مسکو، یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی کرملین است. اما، در فقدان ایدئولوژی کمونیسم روسیه با نوعی خلاء ایدئولوژیک در رابطه با جمهوریهای بازمانده مواجه گردیده است. ازاینرو، مسیحیت یکی از گزینههای جایگزین مسکو برای پر کردن خلا مذکور است. پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسشها است که جایگاه کلیسا در سیاست خارجی روسیه چیست؟ و کارایی دیپلماسی مذهبی در قبال گرجستان و اوکراین چگونه بوده است؟ «اگرچه نقش کلیسا در سیاست خارجی مسکو در قالب قدرت نرم تفسیر میشود، اما دیپلماسی مذهبی روسیه بیش از آنکه در خدمت قدرت نرم باشد، ابزاری برای قدرت سخت در اوکراین و گرجستان بوده است.» این فرضیه در چارچوب نظریه قدرت نرم جوزف نای بررسی شده است.
As not confined to lands and borders, religion is a basis for transnational identity. Therefore it is assessed as a source of soft power among neighboring and coreligionist countries. During the USSR era all policies were designed in the framework of communist ideology and dictated from Moscow to other parts of the country. But after the Collapse of the Soviet Union, the internal ties were ended. However, Russia remains an influential country in near abroad. But, the absence of communism led to an ideological vacuum in Russia's relations towards its new neighbors. Therefore Christianity is one of Russia's alternatives to eliminate the mentioned vacuum. The present article tries to answer the following questions: How is the role of church assessed in Russian foreign policy? How is the effectiveness of religious diplomacy assessed in Georgia and Ukraine? Although the role of the church in Moscow's foreign policy is interpreted as a soft power, Russian religious diplomacy was used as a hard power instrument in Ukraine and Georgia, rather than serving as a soft power. This hypothesis is examined in the context of Joseph Nye's soft power theory.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31759_8be5d684190c9d09acb5df712c0c8e84.pdf
دیپلماسی مذهبی
روسیه
کلیسا
سیاست خارجی و قدرت نرم
Religious Diplomacy
Russia
Church
Foreign Policy and Soft Power
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
57
85
31760
Research Paper
چالش های سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی
Russia Foreign Policy Challenges in Central Asia: Putin’s Second Presidency
رضا سیمبر
rezasimbar@hotmail.com
1
مهدی پادروند
padervand.mahdi@gmail.com
2
استاد روابط بین الملل دانشگاه گیلان
دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان
به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشور روسیه به دلیل مشکلات داخلی برای مدت کوتاهی از توجه جدی به مسائل آسیای مرکزی و قفقاز بازماند. این موضوع که سبب خلاء ژئوپلیتیک در این منطقه شد، فعالیت گسترده بازیگران منطقهای مانند ایران، ترکیه و رژیم صهیونیستی و نیز بازیگران جهانی مانند ناتو و آمریکا را به دنبال داشت. با تعریف رهبران روسیه از آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان«خارج نزدیک» در سند امنیت ملی این کشور در سال 2015 و همچنین پیوندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فدراسیون روسیه با جمهوریهای جدید این مناطق باعث حساسیت و توجه جدی دوباره روسیه به این مناطق شد و به دنبال آن روسیه منطقه آسیای مرکزی را بخشی از «حیات خلوت» و یا«منطقه نفوذ» خود میداند و در صدد گسترش نفوذ و همکاری خود با جمهوریهای تازه استقلال یافته این منطقه میباشد. این مقاله با هدف بررسی مهمترین چالشهای سیاستخارجی روسیه و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مهمترین چالشهای سیاست خارجی روسیه با توجه به سند امنیت ملی این کشور در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین در آسیای مرکزی برای توسعه همکاری و نفوذ خود با این جمهوریها چه عواملی میباشند؟ فرضیه مقاله که با استفاده از واقعگرایی تدافعی انجام شده است، بیان میدارد، گسترش ناتو به شرق، قاچاق مواد مخدر، توسعه و گسترش فعالیت گروههای تروریستی در این منطقه و همچنین یکجانبهگرایی آمریکا از جمله مهمترین چالشهای سیاست خارجی روسیه برای رسیدن به هدف مذکور میتواند باشد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانهای و فضای مجازی سعی در بررسی این موضوع دارد.
Following the collapse of USSR, Russia was neglected from a serious attention towards Central Asia and Caucasus countries due to its own internal issues. Therefore a geopolitical vacuum emerged in this region and was followed by the activities of both regional players (including Iran, Turkey and the Zionist Regime); and transregional ones (the US and NATO). The conceptualization of “Near Abroad” in Russia’s national security document in 2015 and Putin’s second presidency, as well as Russia’s political, economic and social ties with Central Asian Republics, all led to Russia’s serious attention once again towards the mentioned Republics, afterward referred to as Russia’s “backyard” or “sphere of influence”. In order to scrutinize Russia’s most important foreign policy challenges, using explanatory – analytical method, the present article attempts to answer the following question: Which factors are within Russia’s most important foreign policy challenges for expanding its cooperation in Central Asia according to national security document and during Putin’s second presidency? Using defensive realism, the author believes that NATO’s expansion to East, terrorist activities in the region and United States unilateralism are Russia’s most important foreign policy challenges in Central Asia.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31760_0ad29290e414c97c26f3400ca8fa4ce9.pdf
سیاست خارجی روسیه
آسیای مرکزی
ناتو
آمریکا و گروه های تروریستی
Russian Foreign Policy
Central Asia
NATO
US and Terrorist Groups
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
87
115
31761
Research Paper
تأثیر عامل انرژی بر روابط ترکمنستان و چین
The Impact of Energy on Turkmenistan – China Relations
مرتضی نورمحمدی
mnourmohammadi@atu.ac.ir
1
مهناز زارع
mahnaz_zare2012@yahoo.com
2
استادیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات منطقهای، دانشگاه علامه طباطبائی
رشد مصرف انرژی طی دو دهه گذشته در چین و چشمانداز استمرار این روند، موضوع تأمین سوختهای فسیلی را در این کشور به مقولهای مهم و حیاتی تبدیل نموده است. دستیابی به منابع مطمئن انرژی عامل مهمی در تضمین تداوم نوسازی به مثابه انتخاب استراتژیک چین میباشد. بر این اساس دستیابی به ذخایر انرژی ارزان قیمت و تنوعسازی مسیرهای واردات آن و توسعه مناسبات با کشورهای دارای منابع غنی هیدروکربنی به خصوص در حوزه دریای خزر و سرمایهگذاریها در این بخش در متن دستگاه دیپلماسی این کشور قرار گرفته است. از سوی دیگر، برنامه راهبردی ترکمنستان با توجه به ذخایر چشمگیر گاز طبیعی آن، تبدیل شدن به یک بازیگر استراتژیک در حوزه انرژی است. از این رو در زمان ریاستجمهوری بردیمحمداف، رفع انزواطلبی، جذب سرمایهگذاری خارجی و دستیابی به بازارهای متنوع خارجی از طریق توسعه مسیرهای انتقال گاز طبیعی در دستور کار این کشور قرار گرفت و زمینه جهت تعاملات گسترده بینالمللی فراهم شد. مقاله حاضر درصدد ارزیابی این پرسش است که در عرصه سیاست خارجی عامل انرژی چه تأثیری بر روابط و مناسبات دو کشور داشته است؟ لذا فرض ما بر این قرار خواهد گرفت که عامل انرژی شرایط را جهت توسعه روابط میان دو کشور ترکمنستان و چین فراهم نموده و نگرانیهای چین در مورد تأمین و عرضه انرژی و اولویت استراتژیک آن برای این کشور و تمایلات ترکمنستان جهت کاهش وابستگی به روسیه جهت صادرات گاز طبیعی همکاریها را بعد بیشتری داده است و خط لوله گاز آسیایمرکزی_ چین نقطه عطف این همکاریها بوده است. روش نگارش این نوشتار توصیفی_تحلیلی و بر مبنای نظریه وابستگی متقابل میباشد.
An increase of energy consumption in China since last two decades and the same continuous perspective for future has made the issue of fossil fuel provision a vital and significant factor for the country. An access to safe energy resources is an important element for guaranteeing the revitalization trend as China’s strategic choice. Therefore one of the prominent foreign diplomacy trends for China is to have an access to convenient energy resources and to diversify its import hubs as well as to extend its relations with countries that are rich in hydro carbonic resources, especially in Caspian region. Furthermore considering its rich gas resources, Turkmenistan’s strategic plan is to become a strategic actor in energy area. During the presidency of Bardi Mohammadov, de-isolation was one of the foreign policy priorities as well as attracting foreign investment and access to diversified foreign markets through development of gas transportation routes. The present article attempts to assess the impact of energy on foreign policy and bilateral relations. The hypothesis of the literature is that energy has paved the way for Turkmenistan – China relations and Central Asia – China gas pipeline has been the startup of the mentioned cooperation. This article is written using explanatory – analytical description and the theory of economic interdependency.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31761_f7484adc99ac1f21e3029db2bb509ad9.pdf
انرژی
چین
ترکمنستان
خط لوله آسیایمرکزی_چین و گاز طبیعی
energy
China
Turkmenistan
Central Asia – China Gas Pipeline
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
117
148
31762
Research Paper
مثلث روسیه-هند-چین (ریک) و امکان ایجاد شبکه نوظهور همکاری
Russia – India – China Triangle and the Possibility of a Cooperation Network
محمدرضا جهانگیری
m_r_jahangiri@yahoo.com
1
خسرو وفایی سعدی
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رفسنجان
استادیار گروه روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان
مثلث روسیه-هند-چین موسوم به ریک از سازوکارهایی بهشمار میرود که پس از جنگ سرد از سوی قدرتهای شرقی در جهت تغییر یا تعدیل ساختار نظم بینالملل آمریکایی- محور پدید آمد. این هدف سپس به شکل گستردهتری در قالب سازمان همکاری شانگهای، ائتلاف بریک و بعدها، بریکس پیگیری شده است. سهگانه وزرای خارجه روسیه، هند و چین در واقع تلاشی است برای ایجاد شبکه نوظهور همکاری میان قدرتهای تجدیدنظرطلب بهمنظور تغییر نحوه حکمرانی جهانی و تأسیس نظم بینالمللی چندقطبی. با توجه به روابط دوجانبه، سهجانبه و چندجانبه ریک، پرسش مقاله حاضر این است که آیا تحقق چنین هدفی ممکن است و چرا؟ یافتههای مقاله همراستا با فرضیه آن نشان میدهد که مثلث روسیه-هند-چین بهرغم برخورداری از ظرفیتهای نسبی و انگیزههای قوی برای تغییر نظم بینالمللی آمریکا-محور از انجام این هدف در شرایط کنونی عاجز است؛ چراکه هرچند مسکو، دهلی نو و پکن در خصوص نیاز به نظمی چندقطبی یا نظام چندمرکزی روابط بینالملل اتفاقنظر دارند، اما ادراکات آنها از ماهیت این تغییر و جایگاه هر یک از این سه کشور در نظم بینالمللی آینده در اساس واگرا است. نتیجه آنکه تعامل بیشتر شبکه ریک در قالب گروههای همفکر بزرگتر همچون بریکس و یا سازمان همکاری شانگهای و بریکس پلاس که ایران یکی از گزینههای حضور در آنها است، میتواند با تقویت چشمانداز تغییر نظم جهانی موجود به نفع کشورهای نوظهور و درحال توسعه تا حد زیادی بر رقابت درونی روسیه-هند-چین و واگرایی میان آنها فائق آید. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و با بهرهگیری از روش تبیینی در پی کشف علل ناکارآمدی سازوکار ریک برآمده است.
The Russia – India – China Triangle is one of the first mechanisms that were used to encounter the US centered international order by the eastern powers which brought along the SCO and BRICS. Russia, India and China’s foreign ministers troika is actually an attempt for making a cooperation network among revisionist powers. Given the bilateral, trilateral and multilateral relations between the three mentioned countries, the question is whether such a goal is possible or not. The article’s achievement proves that although having relative potentialities and strong motivations for changing the US centered international order, the Russia – India – China Triangle is not capable of achieving the goal in the present situation. That is rooted in their diverse perception about the nature of this change and the position of each three country in the future of such a new order. Therefore strengthening the perspective of a change in international order is assessed as a positive measure for these players. Using an explanatory - analyzing method, the literature tries to find out the inefficiency causes in mechanisms of Russia – India – China Triangle.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31762_8358f32fea50fd1a49536f0758da3bb8.pdf
مثلث روسیه-هند-چین (ریک)
بریکس
نظم بینالمللی چندقطبی
یکجانبهگرایی آمریکا- محور و ثبات هژمونیک
Russia – India – China Triangle
BRICS
Multipolar International Order
Unilateralism
US Centered and Hegemonic Stability
per
ناشر: وزارت امور خارجه
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2018-04-21
24
101
150
178
31780
Research Paper
عملکرد روسیه در مواجه با تحریمهای اقتصادی غرب (2014-2018)
Russia’s Approach against Economic Sanctions (2014 – 2018)
مهدی هدایتی شهیدانی
hedayati@guilan.ac.ir
1
استادیار روابط بینالملل، دانشگاه گیلان،
تحریمهای اقتصادی همواره آثار مثبت و منفی را در درون کشورهای تحریمشده با خود به همراه خواهد داشت. تحریمهای غرب علیه اقتصاد روسیه از سال 2014 به بعد موجب افزایش فشار تورمی، دشواری دسترسی به بازارهای سرمایه بینالمللی برای وامگیرندگان، تضعیف ارزش روبل (واحد پول ملی روسیه) در برابر یورو و دلار و ایجاد تاخیر در خروج اقتصاد روسیه از رکود را فراهم آوردند. این نتایج موجب شدند تا دولت روسیه به دنبال راههایی برای حمایت بیشتر از بخش مالی و اقتصادی در برابر تحریمها باشد و برای مقابله با آثار سوء آنها برنامههایی را تدارک ببیند. سوال مقاله آن است که مهمترین اقدامهای روسیه در پاسخ به تحریمهای غرب از چه ویژگیهایی برخوردار بوده است؟ فرضیه ارائه شده در مقاله بر این اساس بنیان نهاده شده است که دو اصل عقلانیت راهبردی و کنش متوازن به عنوان عناصر اصلی مواجه با تحریمها در دستور کار مسکو قرار داشتهاند. برای پرداختن به این نکته، ابتدا مقاله بر تحولات اقتصادی روسیه در سالهای اولیه تحریم متمرکز خواهد بود. سپس به مهمترین اقدامهای انجام شده توسط روسیه بر اساس اصل کنش عقلانی و متوازن پرداخته میشود. این مقاله بـا گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و اسنادی و تجزیه و تحلیل دادهها به روش توصـیفی- تحلیلی، شاخصهای اقتصادی روسیه را در فاصله سالهای 2014 تا 2018 مورد ارزیابی قرار خواهد داد.
Economic sanctions always bring along both positive and negative results for a country. The economic sanctions against Russia since 2014 caused inflation, difficulty of access to international investment markets, lower value of ruble against euro and dollar, and a delay in Russia’s path out of crisis. All these events, made Russian government support its financial and economic divisions against sanctions. The present article addresses the following question: What characteristics do the most important measures have that Russia took against sanctions? Strategic wisdom and a balanced activism are addressed as the main elements that Moscow used against sanctions. Using library and archive resources and an explanatory – analyzing method, the present literature attempts to assess Russia’s economic indexes since 2014 to 2018.
http://ca.ipisjournals.ir/article_31780_6f935bf6de4c48229744de714416a3d5.pdf
روسیه
تحریم
عقلانیت راهبردی
کنش متوازن و جنگ اقتصادی
Russia
sanctions
Strategic Wisdom
Balanced Activism
Economic War