ORIGINAL_ARTICLE
دیپلماسی آموزشی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی
بهره گیری از ظرفیتهای آموزشی به ویژه در حوزه آموزش عالی در جهت بسط تفاهم و درک مشترک و تصویر سازی مثبت از کشور را میتوان دیپلماسی آموزشی نامید که خود یکی از ارکان دیپلماسی فرهنگی قلمداد میگردد. امروزه بسیاری از کشورها با استفاده از کانال ارتباطی دانشگاهی در صدد افزایش قدرت نرم خود برآمدهاند. مبادلات آموزشی و ایجاد شعب دانشگاهی در نقاط مختلف جهان به ویژه در کشورهایی که زمینههای فرهنگی مشترک وجود دارد این امکان را به کشورها میدهد تا از طریق تعامل با نخبگان و تحصیلکردگان میزان تاثیرگذاری خود را گسترش دهند. قشر دانشگاهی به عنوان مهمترین قشر موثر در ساخت آینده یک کشور، تاثیر بهسزایی در تفاهم و همسویی فرهنگی میان ملتها خواهد گذاشت. در همین راستا یکی از مناطق مهمی که زمینههای هویت فرهنگی مشترک فراوانی با جمهوری اسلامی ایران دارد، منطقه آسیای مرکزی است. این نوشتار در صدد پاسخ به این پرسش است که جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند از ظرفیتهای آکادمیک خود در منطقه آسیای مرکزی بهره برداری نماید؟ نظر نویسندگان آن است که جمهوری اسلامی ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، زبان فارسی، پیشینه مشترک تمدنی و توان آموزش عالی کشور به ویژه در عرصه تبادلات دانشگاهی نسبت به برسازی تصویری مثبت از خود اقدام کند و دیپلماسی آموزشی خود را در منطقه آسیای مرکزی ارتقا دهد.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24260_35cc3ad0885d48b16ac3dfab34f7c764.pdf
2016-09-01
1
42
دیپلماسی آموزشی
آموزش عالی
آسیای مرکزی
اشتراکات فرهنگی
سازه انگاری و قدرت نرم
محمدرضا
دهشیری
mohammadreza_dehshiri@yahoo.com
1
دانشیار دانشکده روابط بین الملل، وزارت امور خارجه
AUTHOR
مهدی
طاهری
2
دانشجوی دکترای سیاست گزاری فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رویکرد ژئوپلیتیک فدراسیون روسیه در بحران سوریه
فدراسیون روسیه بهعنوان قدرتی برآمده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همواره تلاش داشته تا جایگاه خود بهعنوان یک قدرت بزرگ در معادلات سیاست جهانی را احیا نموده و این گزاره را با تمام توان پیگیری نماید. این موضوع سبب شده تا رویکرد ژئوپلیتیک روسیه در بحرانهای مختلفی نظیر بحران سوریه قابل توجه و دقت نظر باشد. در واقع، روسیه با عنایت به فرهنگ استراتژیک خاص خود پای در آوردگاه سوریه نهاده و تلاش داشته تا علایق ژئوپلیتیک خود در این حوزه جغرافیایی فراسرزمینی را مدنظر قرار دهد. از این رو، مقاله حاضر در صدد است تا با بهرهگیری از نظریه ژئوپلیتیک و روش توصیفی-تحلیلی-کتابخانهای به تشریح رویکرد ژئوپلیتیک روسیه در قبال بحران سوریه بپردازد. لذا، سوال اصلی مدنظر در این مقاله این است که رویکرد ژئوپلیتیک فدراسیون روسیه در بحران سوریه چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ، توضیح داده خواهد شد که رویکرد ژئوپلیتیک فدراسیون روسیه در قبال بحران سوریه را میتوان در چارچوب نزاع ژئوپلیتیک دامنهدار این کشور با ایالات متحده آمریکا تجزیه و تحلیل نمود.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24261_262a12876f9c95784f87fc1ca061d33c.pdf
2016-09-01
43
70
فدراسیون روسیه
ایالات متحده آمریکا
بحران سوریه و رویکرد ژئوپلیتیک
مصطفی
زهرانی
zahrani@ipis.ir
1
دانشیار دانشکده روابط بین الملل، وزارت امور خارجه
AUTHOR
تیمور
فرجی لوحه سرا
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشکده وزارت امور خارجه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین دیپلماسی جدید همسایگی چین نسبت به افغانستان
توسعه بیسابقه روابط چین و افغانستان طی سالهای اخیر و ورود چین به عرصه تحولات سیاسی افغانستان به عنوان یک بازیگر بیطرف حکایت از تکاپوی چین برای ایفای نقشی فعال در عرصه افغانستان آن هم پس از سی سال "سیاست صبر و انتظار" دارد. فرصت خروج ناتو از افغانستان در سال 2014، سبب شده تا چین در چارچوب "رهیافت ژئوپلیتیک همسایگی"، نگاه تازهای به افغانستان داشته باشد؛ نگاهی که برخلاف گذشته، چین را از "یک کشور ناظر بر تحولات افغانستان" به "کشوری مداخلهگر سازنده در افغانستان" تبدیل خواهد کرد. رهیافت ژئوپلیتیک همسایگی چین چهار ویژگی مهم سیاسی، استراتژیک، جغرافیایی و اقتصادی را در بر میگیرد و پکن امیدوار است در چارچوب این رهیافت بخشی از نگرانیهای امنیتی-سیاسی و اقتصادی- تجاری خود را از ناحیه افغانستان بر طرف نماید. نگرانیهای امنیتی چین و تغییر مهم در شرایط ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک پکن را مجبور کرده تا دیپلماسی فعالتری در قبال افغانستان در پیش بگیرد. این مقاله در جستجوی پاسخ به این سوال است که دیپلماسی جدید چین در صحنه افغانستان از چه ماهیت و ویژگیهایی برخوردار است و پیامدهای آن چیست؟ و بر این فرضیه استوار است که تعامل سازنده با افغانستان، منافع استراتژیک، اقتصادی و امنیتی چین را توسعه خواهد داد که به طور مستقیم با مخاطرات امنیت ملی چین و فرصتهای اقتصادی مرتبط میباشد. درواقع، افغانستان تجزیه شده، هرج و مرج و بنیادگرا، برخلاف منافع چین است و تهدیدی برای حفظ ثبات در منطقه خودمختار سینکیانگ است.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24262_0b47f932abda1601157e53000abf1a18.pdf
2016-09-01
71
102
ژئوپلیتیک
دیپلماسی همسایگی
ناتو
جاده ابریشم
طالبان و بازی بزرگ
نوذر
شفیعی
shafiee2@hotmail.com
1
استادیار دانشگاه اصفهان
AUTHOR
روح الله
صالحی دولت آباد
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد، مطالعات مطنقه ای دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روسیه و شورای امنیت در پرونده هسته ای ایران
پرونده هستهای ایران موضوعی مهم برای همه قدرتهای بزرگ در یک دهه اخیر بوده است، اما رویکرد و مواضع روسیه بهویژه در رسیدگی به این موضوع در شورای امنیت به دلیل سابقه همکاری فنی هستهای با ایران در مقایسه با دیگر بازیگران از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. این موضوع که روسیه چه رویکرد، مواضع و اهدافی در روند رسیدگی به پرونده هستهای ایران در شورای امنیت بهخصوص در موضوع تصویب قطعنامهها علیه ایران تعقیب کرده است، اهمیت و تاثیر قابل توجهی در سرنوشت موضوع داشته است. لذا این نوشتار با درنظر داشتن این مفروض که منافع ملی اصل راهنمای شکلگیری مواضع و رفتارهای روسیه بوده است در پی پاسخ به این پرسش است که چه علل و عوامل در شکلدهی به مواضع روسیه در روند تصویب قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، تاثیرگذار بودهاند؟ در پاسخ به پرسش مقاله این فرضیه مطرح است که روسیه با تکیه بر برداشتهای این کشور از برنامه هستهای ایران و نوع تعامل و رقابت آن با امریکا و ایران با رویکرد دوگانه کنترلی و تعدیلی در پی اعمال فشار برای کنترل پیشرفتهای هستهای ایران و همچنین تعدیل فشارهای غرب علیه آن بهمنظور ممانعت از اقدام نظامی امریکا بوده است. به منظور بررسی و ارزیابی ابعاد مختلف فرضیه فوق در این نوشتار از روشهای کیفی مانند جمعآوری دادهها و همچنین مصاحبه در کنار بررسی اسناد و قطعنامههای شورای امنیت استفاده خواهد شد.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24263_bcb1c6f97f838023641085e20c0a4c48.pdf
2016-09-01
103
131
پرونده هسته ای ایران
روسیه
شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران و نقش های سیاست خارجی
یوسف
مولایی
yousef.molaei@gmail.com
1
استادیار دانشگاه تهران
AUTHOR
هادی
زرگری
zargari_hadi@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اکراین: عرصه تقابل غرب و روسیه
جدایی کریمه از اوکراین و الحاق دوباره آن به قلمرو فدراسیون روسیه نتیجه رقابتهای سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیک غرب و روسیه تحت رهبری پوتین است. روسیه در این تقابل به دنبال بسط هرچه بیشتر حوزه نفوذ خود در منطقه خارج نزدیک میباشد که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آن را از دست داده بود. بحران اوکراین موازنه قدرت را به نفع غرب تغییر داد و به تقویت اتحادیه اروپا و گسترش مرزهای ناتو منجر شد. در واقع، روسیه بازنده ژئوپلیتیک این بحران به شمار میرود زیرا بدون حضور اوکراین تلاشهای روسیه برای احیائ امپراطوری، فاقد نفوذ و تاثیر ژئوپلیتیک خواهد بود. نوشتار حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در جدایی کریمه از اوکراین و الحاق آن به روسیه به رشته تحریر در آمده است. در این میان سوالی که مطرح است این است که چه عواملی سبب شدند روسیه به کریمه تجاوز نموده و آن را ضمیمه خاک خود نماید؟ در پاسخ این فرضیه بررسی شده است که برداشت تهدیدآمیز روسیه از رفتارهای غرب دلیل اصلی الحاق کریمه است ولی ادعاهای فرهنگی و تاریخی روسها نسبت به کریمه نیز در این مسئله نقش داشتند. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نظریه موازنه تهدید استفن والت مسئله گسترش ناتو و اتحادیه اروپا در حوزه نفوذ سنتی روسیه یعنی اوکراین مورد بررسی قرار گیرد.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24264_b48612cbad33802174a79ee9728d24eb.pdf
2016-09-01
133
158
روسیه
اوکراین
کریمه ناتو
اتحادیه اروپا و اتحادیه اوراسیا
سعید
وثوقی
svosoughi@ase.ui.ac.ir
1
استادیار دانشگاه اصفهان
AUTHOR
مصطفی
خیری
khirimostafa@yahoo.com
2
دانشجوی دکترای روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دیپلماسی هوشمندانه و مدیریت مسائل دریای خزر
دیپلماسی هوشمندانه مفهومی است که در تناظر با بهرهبرداری مناسب مجریان سیاست خارجی دولتها از فرصتها و ظرفیتهای متنوع کشورشان- شامل منابع مادی و معنوی - منابع سختافزارانه و نرمافزارانه- برای نیل به اهداف ملی و توسعه آن به کار میبرند. همکاریهای دیپلماتیک در دوران معاصر میان کشورها، نسبت به سالیان قبل از تنوع بیشتری برخوردار شده است. یکی از مهمترین ابعاد این تنوع، مربوط به ادغام روشهای سنتی دیپلماسی چندجانبه با الگوی دیپلماسی هوشمندانه در حوزههای مختلف ژئوپلیتیک است. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ژئوپلیتیک حوزه خزر به واسطه پیچیدگیهای منحصر بهفرد، یکی از مهمترین مناطقی است که ضرورت اجراییسازی صحیح روشهای هوشمندانه دیپلماتیک برای کسب منافع ملی را در خود دارا است. این مقاله به تبیین مهمترین عناصر و مولفههای مفهوم دیپلماسی هوشمندانه و بایستههای اجرای آن در ژئوپلیتیک خزر میپردازد. و با رویکردی ترکیبی ضمن تبیین روندهای موجود در ژئوپلیتیک حوزه خزر و با توجه به روشهای آیندهپژوهی به دنبال پاسخ به این سوال است که استفاده صحیح از دیپلماسی هوشمندانه توسط دستگاه سیاست خارجی چگونه بر مدیریت مسایل دریای خزر موثر واقع خواهد شد؟ فرضیه پیشنهادی مقاله آن است که دیپلماسی هوشمندانه به واسطه برخورداری از مولفههای تسریعکننده، کاربردیترین عامل برای نهادینهکردن روشهای دیپلماتیک تعاملی پیشروی متولیان سیاست خارجی در حوزه خزر خواهد بود.
http://ca.ipisjournals.ir/article_24265_c8aafa04bf5923a5d773a217539bcdba.pdf
2016-09-01
159
191
دیپلماسی هوشمندانه
دریای خزر
قدرت هوشمند
دیپلماسی چندجانبه و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
مهدی
هدایتی شهیدانی
mehdi.hedayati@gmail.com
1
استادیار دانشگاه گیلان
AUTHOR