ORIGINAL_ARTICLE
منافع روسیه در خارج نزدیک با تاکید بر ارمنستان
تلاش برای بازیافت موقعیت قدرت روسیه بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی عرصه نظام بین الملل را می توان ویژگی عمده سیاست خارجی روسیه بعد از به قدرت رسیدن پوتین در این کشور دانست. استراتژی سیاست خارجی کرملین در رابطه با احیا قدرت امپراطوری روسیه و موقعیت ژئوپلیتیک آسیبپذیر و انزوای سیاسی جمهوری ارمنستان زمینه ساز همکاریهای بیشتر کرملین- ایروان بوده و باعث ارتقا روابط به سطح شراکت استراتژیک گردیده است. شراکت استراتژیک و همکاریهای باثباتی که دو کشور بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشتهاند، تامین کننده منافع استراتژیک کرملین در منطقه قفقاز بوده است. با توجه به مطالب مذکور، نوشتار حاضر با هدف بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی-نظامی نفوذ روسیه در جمهوری ارمنستان به رشته تحریر درآمده است. در این میان مولفین با مطرح کردن این سوال که اتحاد روسیه با جمهوری ارمنستان چه منافعی برای کرملین داشته است؟ این فرضیه را مطرح میکنند، تامین منافع سیاسی و امنیتی روسیه از جمله دور کردن زیرساختهای سیاسی و نظامی غرب (اتحادیه اروپا و ناتو) از منطقه در کنار منافع اقتصادی هدف عمده روسیه از همکاری و اتحاد با ارمنستان بوده است. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نظریه موازنه تهدید استفان والت، منافع روسیه در اتحاد با ارمنستان مورد بررسی قرار گیرد.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30525_da1b18c3dbbbbfc0abdc19f79a51b49d.pdf
2018-02-20
1
24
روسیه
ارمنستان
ناتو
اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی
اوراسیا
مصطفی
خیری
khirimostafa@yahoo.com
1
دانشآموخته دکتری روابط بینالملل، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
رجب
ایزدی
2
استادیار علومسیاسی دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
راهبرد ضدتروریسم چین و آمریکا در آسیای مرکزی
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مقایسهای سیاست چین و آمریکا در قبال تروریسم در آسیای مرکزی است. در همین راستا، پرسش اصلی مقاله این است که چین و آمریکا چگونه سیاستی نسبت به گسترش تروریسم در آسیای مرکزی اتخاذ کردهاند؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه مقاله این گونه مطرح میشودکه چین و آمریکا به رغم رقابت کلان در آسیای مرکزی، سیاست تعامل و همکاری را برای مبارزه با تروریسم در پیش گرفتهاند. البته در مقایسه با آمریکا، حفظ امنیت و ثبات آسیای مرکزی برای چین اهمیت بیشتری دارد. در نتیجه این امر، رهبران چین ملاحظات امنیتی بیشتری در برابر رشد تروریسم دارند که این امر باعث توجه چین به چندجانبهگرایی و تلاش برای مقابله با ریشههای تروریسم شده است. در مقابل آمریکا برای مقابله با تروریسم تمایل کمتری به چندجانبهگرایی دارد. تفاوت دیگر این است که در سیاست آمریکا در مبارزه با تروریسم رویکرد نظامی اولویت را به خود اختصاص داده است. در حالی که چین بر راهکارهای سیاسی و اقتصادی برای حل و فصل مساله تروریسم تاکید دارد. مقاله حاضر قصد دارد سوال و فرضیه فوق را به روش مقایسهای مورد بحث و بررسی قرار دهد.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30526_ec38629faee50c11489702d9c38b6d9a.pdf
2018-02-20
25
52
آسیای مرکزی
تروریسم
رویکرد نظامی
رویکرد اقتصادی - سیاسی
آمریکا و چین
قاسم
ترابی
ghasemtoraby@yahoo.com
1
دانشیار روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی
AUTHOR
مژگان
رضایی
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته روابطبینالملل دانشگاه مازندران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جنگ سرد جدید در روابط اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه
روابط اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه در سه دهه اخیر با نوسانهای مختلفی همراه بوده است. در دو دوره نخست ریاست جمهوری پوتین و همچنین دیمیتری مدودیف، دورههای تنشآمیزی از جمله حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 به وجود آمد. با این حال در دوره سوم ریاست جمهوری پوتین که در سال 2012 آغاز شد، رویارویی و تنش میان بروکسل و مسکو به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است.بحران اوکراین در سال 2014 نگرانیها را پیرامون شکلگیری یک جنگ سرد جدید در اروپا افزایش داده است. پس از وقوع بحران اوکراین، روابط میان روسیه و اتحادیه اروپا تا حدود زیادی با نوعی انجماد مواجه شده است. در واقع، دوگانه همکاری-ستیزه جای خود را به ستیزه داده است.پرسش اصلی مقاله عبارت است از «چه مولفههایی موجب شکلگیری جنگ سرد جدید در روابط میان اتحادیه اروپا و روسیه شده است؟» فرضیه مطرح شده نیز عبارت است از جنگ گرجستان، اجرای برنامه شراکت شرقی از سوی اتحادیه اروپا و شکلگیری بحران اوکراین و منضم شدن کریمه به روسیه موجب تغییر پندار اتحادیه اروپا و روسیه از یکدیگر از یک شریک به رقیب ژئوپلیتیک، شروع جنگ هیبریدی توسط روسیه بر ضد اتحادیه اروپا و در نتیجه شروع دوره جدیدی از جنگ سرد میان این دو کنشگر شده است. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30527_8ed22dc681ea7ff0dd118160d7d26234.pdf
2018-02-20
53
88
اتحادیه اروپا
رویکرد هنجاری
روسیه
جنگ هیبریدی و خروج بریتانیا
علیرضا
ثمودی پیله رود
arsamoudi@mofidu.ac.ir
1
اﺳﺘﺎدﯾﺎر داﻧﺸﮕﺎه ﻣﻔﯿﺪ ﻗﻢ
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بحران آب در آسیای مرکزی و ضرورت مداخله نهادهای بین المللی
اکوسیستم آسیای مرکزی وابسته به آب رودها و دریاچههای منطقه است. به دلیل واقعشدن در یک محیط ناپایدار، منازعات بر سر آب به عنوان یک تهدید بالقوه باقی مانده و منطقه آسیای مرکزی را با بحران روبهرو ساخته است. این نوشتار با تکیه بر مفاهیم بحران آب و همگرایی و واگرایی به دنبال آن است تا ریشههای بحران آب در آسیای مرکزی را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به شرایط موجود و سیاستهای اتخاذ شده توسط حاکمان کشورهای منطقه، بحران آب در نهایت این کشورها را به سمت همگرایی سوق خواهد داد یا موجب واگرایی بیشتر خواهد شد؟ و با توجه به سوابق تاریخی، سیاسی و اقتصادی موجود در منطقه چه سازوکار یا نهاد بینالمللی میتواند زمینههای همگرایی کشورهای آسیای مرکزی در مورد منابع آبی را تسهیل نماید. به عنوان یک پاسخ احتمالی به نظر میرسد با توجه به میراث مدیریت آب اتحاد جماهیر شوروی، عدمتوازن در دسترسی به منابع انرژی، عدم شفافیت قوانین بینالمللی و نیز استفاده نادرست از منابع آب، بحران آب در آسیای مرکزی بیشتر به نزاع و درگیری نزدیک است تا شکلگیری همکاریهای گسترده منطقهای. بنابراین افزایش همکاری کشورهای منطقه در مورد مسئله آب نیازمند ورود نهادهای بینالمللی است. در این راستا مرکز منطقهای سازمان ملل متحد برای دیپلماسی پیشگیرانه در آسیای مرکزی که یکی از عمدهترین فعالیتهای آن کمک به حل بحرانهای زیست محیطی و به ویژه بحران آب در منطقه است میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30530_0b3fb67fd777d862b838f0187a393ccc.pdf
2018-02-20
89
118
آسیای مرکزی
بحران آب
واگرایی
امنیت و سازمان ملل متحد
معصومه
راد گودرزی
1
استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان
AUTHOR
عسگر
صفری
khiyav2013@gmail.com
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه گیلان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چالش های سیاسی و امنیتی راهبرد چین برای جمهوری اسلامی ایران
ابتکار کمربند – راه که به عنوان راهبرد بزرگ چین در عرصه سیاست خارجی در سال 2013 توسط شی جین پینگ، رئیس جمهور چین پیشنهاد شد اکنون به عنوان طلایه دار سیاست خارجی این کشور مطرح است و به دلیل درگیر ساختن کشورهای متعدد در منطقه به یک موضوع فراگیر منطقه ای تبدیل شده و کنشگرهای مطرح در این ابتکار، خط مشی های لازم را برای حداکثر بهره مندی و به حداقل رساندن چالشهای ناشی از آن در سیاست خارجی خود مورد توجه قرار داده اند. در این مقاله سعی شده است که چالش های این راهبرد کلان برای جمهوری اسلامی ایران تبیین گردد. نگارنده در مقاله حاضر به طرح این پرسش می پردازد که چالش های ابتکار کمربند - راه برای ایران چگونه ارزیابی می شوند؟ چالشهای ابتکار کمربند – راه برای ایران در این نوشتار از دو منظر 1) کم توجهی به ظرفیت های داخلی ایران (به عنوان مؤلفه های کاهنده تأثیرگذاری)؛ و 2) تهدیدهای خارجی (به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر ایران) مورد توجه قرار گرفته اند. مقاله پیش رو بر پایه این فرضیه استوار است که بهرغم آنکه چین همواره رونق و همگراییاقتصادی راتنها هدف ابتکارکمربند – راه اعلام کرده است، رویکرد این کشور در عرصه عمل پیامدهای سیاسی و امنیتی را به همراه خواهد داشت. نظریه نوواقع گرایی به عنوان چارچوب نظری این مقاله مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30531_0228a0ecc1666734fd393d9edfe88698.pdf
2018-02-20
119
146
ابتکار کمربند – راه
ایران
کریدور بینالمللی شمال – جنوب
بندر چابهار و بندر گوادر
پریسا
شاه محمدی
1
دکترای روابط بین الملل
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
راهبرد انرژی روسیه : ضرورت همکاری با اوپک
در عرصه بینالملل تسلط و کنترل بر منابع انرژی مؤلفه عمده قدرت محسوب میشود. روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی جهانی در حوزههای تولید، صادرات و ترانزیت، دارای نقش موثری است. با نگاهی به راهبرد انرژی روسیه برای سال 2035 و در نظر داشتن تحولات بازار انرژی، ثبات بازار و حفظ بالاترین قیمت نفت از اولویتهای سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. بهنظر میرسد، فدراسیون روسیه به دنبال آن است تا از انرژی به عنوان ابزاری سیاسی برای بازسازی قدرت و بازیابی اعتبار بینالمللی خود بهره برداری نماید. در دیگر سو، اوپک به عنوان مهمترین سازمان بین المللی صادرکننده نفت، همواره نقش مهمی در بازار انژری جهانی داشته، لیکن تحت تاثیر متغییرهای مختلفی از جمله سیاستهای انرژی کشورهای تولیدکننده غیر عضو بوده است. رقابت یا همکاری؟ درک روسیه از اوپک نسبت به چند سال گذشته متفاوت شده و به جای رقابت بر سر فروش نفت به همکاری در چارچوب سازوکارهای دسته جمعی از جمله کاهش تولید با هدف کنترل قیمت جهانی روی آورده است. از اینرو، مقاله حاضر به این پرسش پاسخ میدهد که راهبرد انرژی روسیه در قبال اوپک چگونه است و چه تأثیری بر الگوی تعامل خود با اوپک گذارده است؟ در پاسخ به نظر میرسد، روسیه با آگاهی از ظرفیتهای انرژی خود قادر به تاثیرگذاری بر جایگاه اوپک در بازار جهانی انرژی بوده به گونهای که ضرورت همکاری دو بازیگر بیش از پیش آشکار گردیده و الگوی تعامل جدیدی میان دو بازیگر شکل گرفته است. در تحلیل فرضیه حاضر از مضامین و مفروضات نظریه بازیها مبتنی بر حاصل جمع غیر صفر بهره بردهایم. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و فضای مجازی است.
http://ca.ipisjournals.ir/article_30533_a68851e4f7c6182ee351580f7cff1a3c.pdf
2018-02-20
147
172
اوپک
بازار جهانی انرژی
سیاست انرژی روسیه و واقعگرایی اقتصادی
سید مهدی
مرادی
meh.moradi@gmail.com
1
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
AUTHOR
فرشته
بهرامی پور
f.bahramipoor73@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه رازی
AUTHOR