فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تغییرات بنیادینی در ساختار سامانه بینالمللی پدید آورد. این امر زمینهساز آن شد تا در سالهای نخستین هزاره نوین، همگان درباره "جهانی شدن" ارزشها و هویتها و بازسازی منافع مشترک در جامعه جهانی سخن گویند. از این رو در دهه 90رهیافت نوین "سازنده گرایی"[1] در ادبیات روابط بینالملل شکل گرفت و از منظری جامعه شناختی به مطالعه سیاست جهانی پرداخت. بر این پایه، هویتها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند چرا که آنها به تعریف منافع کشورهای گوناگون مینشینند و آنان را به سوی همگرایی یا واگرایی سوق میدهند. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا بر پایه رهیافت سازندهگرایی در تحلیل روابط بینالملل، نقش گوناگونیهای هویتی در شکلدهی به منافع بازیگران مختلف در افغانستان با تاکید بر سه بازیگر اصلی یعنی ایران، افغانستان و سازمان ناتو، بررسی شوند. هدف اصلی در این نوشتار، فهم ملاحظات ایران درباره حضور ناتو در افغانستان است. بر پایه این پرسش اصلی، نویسنده تلاش خواهد کرد تا تاثیر حضور ناتو در افغانستان بر امنیت ملی ایران را در سه سطح روابط دو جانبه ایران و افغانستان، روابط منطقهای ایران و تعاملات جهانی این کشور بررسی نماید. [1]. Constructivism