2024-03-29T03:54:17Z
http://ca.ipisjournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=33269
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
ابعاد و اهداف حقوق ملی فضا در فدراسیون روسیه
علی
ایلخانیپور
با وجود پیشرفت قابل توجه حقوق بین الملل فضا، قویترین و مؤثرترین منبع حکمرانی فعالیت ها و برنامه های فضایی دولت های پیشرو در این حوزه را در حال حاضر خط مشی ها و حقوق ملی فضا تشکیل می دهد. اتحاد جماهیر شوروی به رغم پیشگامی در فعالیت های فضایی و برخورداری از برنامه های فضایی چشمگیر، فاقد سازوکارهای مشخص قانونگذاری در حوزه تدوین حقوق فضا بود، اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ضرورت پیریزی مبانی قانونی و سازمانی فعالیت های فضایی در روسیه را برجسته ساخت. مقاله حاضر با هدف شناخت پدیده قانونگذاری ملی فضا در فدراسیون روسیه به نگارش درآمده است و به طور مشخص به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که «انگیزه های اصلی فدراسیون روسیه از توسعه قواعد حقوقی ملی در حوزه فضا کدام هستند؟» پاسخ اولیه مقاله برپایه ادبیات پژوهش این بوده است که «توسعه حقوق ملی فضا در فدراسیون روسیه تا حد زیادی بازتاب دهنده چهار انگیزه اصلی مسکو مبنی بر صیانت از حکمرانی ملی فضا، پرکردن کاستی های نظام بین المللی معاهده ای در حوزه فضا، تأثیرگذاری بر هنجارهای بین المللی حاکم بر فضا و نیز تحکیم مقررات استفاده از پایگاه ها و تأسیسات فضایی به جامانده در سرزمین های پساشوروی است». یافته های مقاله بر درستی این فرضیه صحه می گذارند. روش پژوهش در مقاله حاضر از نوع کیفی بوده و در طبقه بندی مطالعات پس رویدادی جای می گیرد و آزمون فرضیه برپایه استدلال قیاسی صورت پذیرفته است.
قانونگذاری ملی فضا
حقوق بین الملل فضا
فضای فراجو
فدراسیون روسیه و شرکت دولتی روسکاسموس برای فعالیتهای فضایی
2021
02
19
1
33
http://ca.ipisjournals.ir/article_244163_7ee0b24220f3d2e58fbe7558ea8a97ba.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
مبارزه برای اطمینان، بررسی سیاست خارجی روسیه2014-2020
علیرضا
رستم آقایی
عبدالعلی
قوام
کیهان
برزگر
امنیت دولت یک مفهوم اساسی در زمینه دانشگاهی روابط بینالملل به شمار میآید. تامین آن، قبل از هرچیز نیازمند شناختی دقیق و الزاما چارچوبها و نظریههای شناختی مفید و موثر است. تحقیقات در مورد امنیت به طور سنتی بر عدم اطمینان و آسیبپذیری کشورهایی است که در یک سیستم بینالمللی آنارشیک به سر میبرند، علاوه بر این، پیچیدگی در رفتارهای انسانی و کثرت عوامل موثر در اتفاقاتی که میان کشورها روی میدهد؛، همچنین تزاحم و تداخل منافع و علایق آنها باعث شده تـئوریهای روابط بینالملل در ارایه یک تبیین جامع و فراگیر درباره امنیت و تهدید با مشکلات جدی روبهرو شوند. با اینوجود، طی دو دهه گذشته، زیرمجموعه جدیدی ظهور و رشد کرده است که نه به امنیت دولتها به معنی کلاسیک آن، بلکه به امنیت "هستیشناختی" آنها اختصاص دارد. در حالی که امنیت به معنای متعارف به"بقا" اشاره دارد، مانند محافظت از تمامیت ارضی دولت. امنیت هستیشناختی به رابطه میان هویت جمعی یک کشور و احساس امنیت مربوط میشود. در این مقاله سعی میشود علت و انگیزههای رفتار سیاست خارجی روسیه بر مبنای نظریه امنیت هستیشناختی مورد تجزیه تحلیل قرار گیرد و به فهم سیاست خارجی روسیه پرداخته شود. سوالی که در این مقاله مطرح میشود این است، چرا روسیه بهرغم هزینههای نامطلوب مادی و معنوی بهویژه از نظر امنیتی و رفاه اقتصادی همراه با وضعیت بینالمللی این کشور تصمیم به مداخله نظامی در اوکراین و سوریه گرفت. نتایج مقاله نشان میدهد، دغدغههای امنیت هستیشناسی محرک اصلی سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین در این مداخلات بوده است. روش پژوهش در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانهای و الکترونیکی بهصورت توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است
امنیت هستیشناسی
بحران سوریه
بحران اوکرایین
سیاست خارجی روسیه
هویت روسی
2021
02
19
34
61
http://ca.ipisjournals.ir/article_243234_572d730bfb64d1b5e24a635d64d6a565.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
دیپلماسی علمی آمریکا در قزاقستان
سید اصغر
کیوانحسینی
زهرا
بهرامی
در فضای جهانی شده که بازیگران به ویژه قدرتهای نوظهور در صدد ارتقا موقعیت خود در ساختار بینالمللی هستند، بهرهگیری از قدرت نرم بهویژه در چهره دیپلماسی علمی از اهمیت فزایندهای برخوردار شده است. در این شرایط، آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ که در عین حال در حوزه تولید و انتشار علم و فناوری پیشرفته نیز دست بالا دارد از دیپلماسی یاد شده در راستا دستیابی به اهداف و منافع ملی بهره برداری مینماید. جهتگیری مزبور در ارتباط با حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص کشور قزاقستان با ویژگیهای خاصی همراه شده؛ به گونهای که ایالات متحده درصدد است در یک چشمانداز جدید استراتژیک با بهرهمندی از دیپلماسی علمی خاصه بر مبنای «ساحت علم برای دیپلماسی»، همکاری سازنده، هدفمند و چارچوبمندی را با کشور مزبور اعمال نماید. این نوع همکاری دیپلماتیک بر محور نقش اندیشمندان و دانشگاهیان و چگونگی ارتباط یابی آنان با تودههای مردمی، مراکز دانشگاهی و صنعتی شکل گرفته و توسعه مییابد. در این راستا این پرسش مطرح میشود که در چارچوب سیاست خارجی آمریکا در قبال قزاقستان در دوره زمانی پس از 11سپتامبر2001، دیپلماسی علمی چگونه نقش آفرین بوده است؟ در پاسخ با استفاده از راهبرد قیاسی، روش توضیحی – تبیینی و گردآوری اطلاعات و دادههای علمی به صورت مجازی و کتابخانهای این فرض مورد مداقه قرار میگیرد که در چارچوب سیاست خارجی آمریکا در مورد قزاقستان در دوره پس از حوادث 11 سپتامبر 2001، دیپلماسی علمی در قالب«علم برای دیپلماسی» و با تأکید بر مقولههای«همکنشی توسعه محور» و «همکنشی امنیت محور» به پیشبرد سیاست خارجی این دولت کمک کرده است. یافتههای مقاله نمایانگر آن است که امریکا با اتکا بر دیپلماسی علمی در قزاقستان از فرصتهای نرم افزاری لازم برای توسعه روابط همه جانبه با این کشور به ویژه در حوزههای سیاسی و امنیتی بهره برده و آن را در چارچوب متحدی راهبردی در منطقه در جهت تأثیربخشی بر معادلات فراملی تعریف نموده است.
دیپلماسی علمی
ساحت علم برای دیپلماسی
همکنشی امنیت محور
همکنشی توسعه محور و فرستادگان علمی
2021
02
19
63
91
http://ca.ipisjournals.ir/article_244164_fff032544168c97cdb8b7b7aae114912.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
نقش تحولات روابط روسیه با غرب (اروپا و آمریکا) در همکاری اقتصادی ایران با کشورهای قفقازجنوبی(2019-2014)
الهه
کولایی
علیاکبر
جوکار
نگاه جمهوری اسلامی ایران به روابط با سه کشور قفقاز جنوبی گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان از زمان استقلال این کشورها در سال 1991 همیشه ایجابی و با هدف بهرهوری بوده است. با این حال، روابط اقتصادی با این کشورها با وجود ظرفیتها و زمینههای فراوان همکاری، هیچگاه به نقطه مطلوب خود نرسیده است. اگرچه متغیرهای مهمی مانند مانند ظرفیت و ویژگیهای اقتصادی ایران و مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکا و سازمان ملل در دورههای مختلف را میتوان از موانع اصلی رشد این همکاریها برآورد کرد ولی نمیتوان تاثیر عوامل ژئوپلیتیک ازجمله مشکلات روابط ایران با اروپا و آمریکا و نقش رقبای منطقهای مانند روسیه و ترکیه بر چگونگی همکاری اقتصادی با کشورهای قفقاز جنوبی بهویژه درحوزه انرژی را نادیده گرفت. در پی تشدید اختلافهای روسیه با اروپا و آمریکا پس از بحران اوکراین در سال 2014 که سبب اعمال تحریمهای گسترده علیه این کشور شد، توجه روسیه به سوی همکاریهای اوراسیایی و همکاری با همسایگان از جمله ایران بیشتر شد. توافق هستهای ایران با کشورهای 5+1 در سال 2015 و رفع تحریمهای سازمان ملل نیز عامل مهم دیگری بود که زمینه همکاری ایران با همسایگان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی را بهبود بخشید. بر این اساس این مقاله با توجه به متغیر روسیه به عنوان مهمترین بازیگر قفقاز جنوبی که نگاه رقابتی نسبت به حضور دیگر کشورها در منطقه دارد، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا تحولات روابط روسیه با اروپا و آمریکا بهویژه بعد از بحران اوکراین در سال 2014 و اعمال برخی تحریمها علیه این کشور از سوی غرب که موجب تقویت اوراسیاگرایی روسیه شد، بر روابط ایران با کشورهای قفقاز جنوبی تاثیر داشته است؟ و در صورت پاسخ مثبت، این تاثیر چگونه بوده است؟ فرضیه نویسندگان این است که رقابت منطقهای روسیه با همسایگان خود در منطقه قفقاز جنوبی در پی تحولات ژئوپلیتیک و تشدید اختلافهای این کشور با اروپا و آمریکا در سال 2014 در تقویت همکاری اقتصادی ایران با سه کشور قفقاز جنوبی تاثیرگذار بوده است. در این مقاله با استفاده از روش تبیینی و تحلیلی تحولات روابط ایران و کشورهای قفقاز جنوبی از سال 2014 تا 2019 با توجه به عامل روسیه بررسی میشود.
تحریم
روسیه
ایران
قفقاز جنوبی و روابط اقتصادی
2021
02
19
93
116
http://ca.ipisjournals.ir/article_243232_eeb9a74f58a5772843019fcb97e84afd.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
روسیه در سوریه و تکفیرگرایی در آسیای مرکزی
عباس
گلرو
اردشیر
سنایی
شروع جنگ داخلی سوریه و مداخله بازیگران منطقهای و فرامنطقهای با انگیزههای مختلف و متضاد در آن، پیامدهای مختلفی را در پی داشته است که از جمله آنها تشدید تکفیرگرایی و عضوگیری گروههای افراطی از مناطق مختلف بوده است. یکی از این مناطق آسیای مرکزی با داشتن گروههای مختلف افراطی است. براین اساس پرسش اصلی مقاله این است که دلایل اصلی تسری تکفیرگرایی از بحران سوریه به آسیای مرکزی کدام هستند؟ سئوال فرعی مقاله که متعاقب پرسش اصلی مطرح میشود این است که این تسری تکفیرگرایی چگونه بر منافع روسیه در منطقه آسیای مرکزی تاثیرگذار است؟ فرضیه اصلی مقاله این است که مداخله بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از جمله روسیه منجر به تسری تکفیرگرایی به آسیای مرکزی در قالب بازگشت جنگجویان کشورهای منطقه به کشور خود می باشد. فرضیه فرعی مقاله این است، روسیه با هدف احیای ابرقدرتی گذشته، سوریه را به عنوان میدان اصلی مبارزه با غرب تلقی میکند و از طریق احیا امنیت سوریه در صدد دستیابی به موقعیت ابرقدرتی و جلوگیری از تسری تهدیدهای افراط گرایی به آسیای مرکزی میباشد و اینکه بازگشت افراط گرایان اسلامی در جنگ داخلی سوریه به آسیای مرکزی پیامدهای امنیتی برای روسیه در منطقه آسیای مرکزی در پی دارد.
موازنه قوا
سوریه
روسیه
افراط گرایی
آسیای مرکزی و انرژی
2021
02
19
118
143
http://ca.ipisjournals.ir/article_244165_5d7efe47dcef0553f16bdce47df6f1b5.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
112
اقتصاد سیاسی روابط ایران و قزاقستان و همگرایی اوراسیایی (2010-2020)
مهدی
هدایتی شهیدانی
امید
رحیمی
اقتصاد بخشی جداییناپذیر از مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوده است. در این مدت مناسبات تجاری دو کشور رشد چشمگیری داشته و تعداد قابل توجهی از اسناد حقوقی با هدف تسهیل تعاملات تجاری میان دو کشور به امضا رسیده است. با این حال پس از سال 2000 روند مبادلات تجاری متناسب با روند رشد بازرگانی دو کشور پیش نرفته و شاهد فراز و نشیبهایی در مبادلات تجاری دوجانبه بودهایم که متاثر از عوامل اقتصاد سیاسی روی داده است. در پاسخ به این شرایط، دو کشور تلاشهایی را برای باثباتسازی مناسبات مبتنی بر سازوکارهای سیاسی و اقتصادی صورت دادهاند. براین اساس، سوال اصلی مقاله آن است که باتوجه به ناپایداری در روند رشد مبادلات تجاری ایران و قزاقستان در پی بروز چالشهای اقتصادی-سیاسی، دو کشور در بازه سالهای 2010 تا 2020 از چه الگویی در حوزه اقتصاد سیاسی برای باثباتسازی مناسبات و تعاملات اقتصادی استفاده کردهاند؟ فرضیه نویسندگان آن است که در پاسخ به ناپایداری روند رشد مبادلات تجاری، ایران و قزاقستان از سال 2010 روندهای چندجانبه همگرایی سیاسی را با محوریت اهداف ژئواکونومیک در پیش گرفتهاند. در نتیجه این رویکرد، دو کشور در چارچوبهای چندجانبه مختلفی از جمله اتحادیههای اقتصادی، بسترهای حقوقی مشترک و طرحهای ترانزیتی بینالمللی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. یک برونداد این رویکرد نیز که با حضور دو بازیگر کلیدی از جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی روی داده، زمینهسازی برای مشارکت ایران در فرایند «همگرایی اوراسیایی» بوده است.
: ایران
قزاقستان
اقتصاد سیاسی
همگرایی اوراسیایی و میانمنطقهگرایی
2021
02
19
143
167
http://ca.ipisjournals.ir/article_244166_7bb174ba73ec74cde11e79e8aa5292f6.pdf