2024-03-19T06:14:09Z
http://ca.ipisjournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=5397
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
نظام بروکراتیک تصمیم گیری در سیاست انرژی روسیه
قدرت
احمدیان
ندا
غلامی
تشکیل اوپک و سپس بهره برداری از نفت به عنوان یک ابزار فشار توسط کشورهای عرب برای مقابله با رژیم صهیونیستی در اوایل دهه 70میلادی نمونه آشکاری از اهمیت سیاسی نفت بود. در عصر جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی سعی داشت برای جلوگیری از کاهش صادرات نفت بعد سیاسی این منبع مهم انرژی را کمرنگ کند. با سقوط شوروی و غلبه گفتمان لیبرالیسم و غربگرایی در دوره یلستین نفت ماهیت غیرسیاسی خود را حفظ کرد با شروع ریاست جمهوری پوتین به ویژه پس از ظهور جنگ سرد جدید پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003، فدراسیون روسیه به تدریج به سمت تبدیل ابزار اقتصادی نفت به یک ابزار سیاسی و حتی امنیتی متمایل شد. سند " راهبرد انرژی فدراسیون روسیه 2020 " به صراحت اعلام می دارد که منابع انرژی بزرگترین ابزار هدایت سیاست خارجی و داخلی روسیه است. این مقاله براساس مواضع فوق حول این پرسش اساسی شکل گرفته است که علت اصلی بهره گیری فدراسیون روسیه از منابع انرژی (نفت و گاز) به عنوان یک ابزار سیاسی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و امنیتی چیست؟ برمبنای چارچوب نظری تصمیم گیری بروکراتیک و در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه در مقاله مورد بررسی قرار گرفته است که ملاحظات بروکراتیک داخلی از جمله توازن قدرت و کشمکش های درون حکومتی در دولت پوتین عامل اصلی پیوند زدن ابزار ماهیتا اقتصادی نفت به ملاحظات و اهداف سیاست خارجی و امنیتی روسیه است. مناسبات داخلی قدرت به ویژه نقش مرکزی شرکتهای نفتی در تصمیم سازی های دولت روسیه موجب بهره گیری از ابزار انرژی به عنوان یک سلاح سیاسی و امنیتی شده است.
روسیه
اقتصاد سیاسی
سیاست خارجی
امنیت انرژی و تصمیمگیری بروکراتیک
2018
11
22
1
32
http://ca.ipisjournals.ir/article_33853_e0d032b07260d7f51a707aeceb1abf40.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
حوزه های اختلاف میان بریتانیا و روسیه
علیرضا
ثمودی پیله رود
با وجود قرن ها تاریخ مشترک، حضور در شورای امنیت و کنشگری به عنوان یک قدرت بزرگ و ائتلاف در برخی بحران های بین المللی از جمله همکاری در جنگ های ناپلئونی و همکاری راهبردی در جنگ جهانی دوم از زمان پایان جنگ سرد به این سو هیچ یک از دو کشور بریتانیا و روسیه، دیگری را به عنوان اولویت در نظر نگرفته است و روابط دو طرف بیشتر در چارچوب مناسبات میان روسیه و اتحادیه اروپا و ناتو تنظیم می شود. در این میان، پندار دو طرف از یکدیگر در چارچوب رقابت و ستیزه شکل گرفته است. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در ژوئن ۲۰۱۶ نیز یکی از محورهای چالش برانگیز در روابط دو کشور بوده است. هم اکنون روابط دیپلماتیک دو جانبه میان بریتانیا و روسیه از زمان پایان جنگ سرد به این سو در پایین ترین سطح ممکن خود قرار دارد پرسش اصلی مقاله عبارت است از « مولفه های موثر بر بروز اختلاف میان بریتانیا و فدراسیون روسیه چگونه قابل تحلیل است؟» فرضیه مطرح شده نیز عبارت است از تفاوت در نگاه به نظم بینالملل پس از جنگ سرد، جنگ هیبریدی روسیه در بریتانیا و تلاش برای تاثیرگذاری بر همهپرسی سال ۲۰۱۶، بحران اوکراین و منضم شدن کریمه به روسیه، قتل اتباع روس در بریتانیا و تفاوت رویکرد در بحران سوریه، موجب شکل گیری پندار تهدید از یکدیگر، بروز اختلاف میان لندن و مسکو و کاهش سطح روابط دوجانبه شده است. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ است.
برگزیت
جنگ هیبریدی
بحران اوکراین
فدراسیون روسیه
بریتانیا و بحران سوریه
2018
11
22
33
64
http://ca.ipisjournals.ir/article_33854_5dccb22d1d20a257f887e74fffaf704b.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
چین و افراط گرایی برگرفته از منطقه آسیای مرکزی
محمد کاظم
سجادپور
آسیه
پورقربان نیاکی
در این مقاله تلاش شده تا تصویری از افراط گرایی در ایالت سین کیانگ چین، زمینه ها و عواملِ تشدید کننده آن ارائه شود. علاوه بر این نحوه برخورد و تعامل دولت مرکزی چین با ساکنان این ایالت نیز مطمح نظر قرار خواهد گرفت. اختلافات دینی و نژادی ساکنان سین کیانگ یعنی اویغورها با ساکنان اصلی کشور چین یعنی قوم هان، در کنار تأثیرپذیری از گروه های تندرو و اسلام گرایان در منطقه آسیای مرکزی از جمله عوامل بروز افراط گرایی در سین کیانگ می باشد.این سرزمین مستعد عدم ثبات و برخورد فزاینده بین چینی های هان نژاد و اویغورهای بومی است، یکی برای استیلا و دیگری برای خودمختاری یا استقلال از اکثریت چینی ها.این مقاله با تمرکز بر تأثیرات جریان های تندرو در آسیای مرکزی بر تمایلات افراط گرایانه و جدایی خواهانه در استان سین کیانگ، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که: دولت مرکزی چین برای مهار افراط گرایی در استان سین کیانگ چه راهبردهایی را در پیش گرفته است؟ در پاسخ باید گفت که دولت چین برای مهار این پدیده، یک استراتژی ترکیبی اتخاذ نموده است. در بخش اقتصادی، استراتژی توسعه بخشی در مناطق غربی چین دنبال شده؛ در بخش امنیتی سیاست سرکوب و در بخش فرهنگی_اجتماعی سیاست کنترل مذهبی و سیاست تغییر جمعیت از مهم ترین اقدامات دولت چین در بُعد داخلی می باشد. در بُعد خارجی نیز تقویت روابط اقتصادی با همسایگانِ سین کیانگ، سرمایه گذاری در بخشهای انرژی این منطقه و طرح راه اندازی جاده ابریشم در قالب استراتژی اقتصادی؛ استفاده از ظرفیت های سازمان همکاری شانگهای و تلاش برای ایجاد ثبات در کشورهای همسایه سینکیانگ در قالب استراتژی سیاسی_امنیتی دنبال شده است. روش تحقیق در این مقاله با توجه به ماهیت آن، توصیفی_تحلیلی بوده و دامنه آن نیز آسیای شرقی و مرکزی را در بر خواهد گرفت.
سین کیانگ
چین
آسیای مرکزی
افراط گرایی و اسلامگرایی
2018
11
22
65
99
http://ca.ipisjournals.ir/article_33855_11c0821ee5f97370a4dc55dbe6bf89c6.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
الگوی رفتاری روسیه در نظام بین الملل: تلاش برای دستیابی به موازنه قوای مطلوب (2014-2018)
سید امیر
نیاکویی
عسگر
صفری
در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی افزایش نفوذ غرب در حوزه های ژئوپلیتیک- امنیت روسیه یکی از عوامل موثر در نوع تعامل مسکو با کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریکا بوده است. محرک هایی مانند گسترش اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به شرق، ترویج دموکراسی در فضای پس از شوروی و ابتکار مشارکت شرقی با هدف گسترش روابط اقتصادی اروپا با جمهوری های استقلالیافته در شکل گیری دوگانه اختلاف-همکاری بین روسیه و غرب نقش داشته اند. آخرین مورد از تلاش های غرب برای افزایش نفوذ در فضای پس از شوروی بحران اوکراین و متعاقب آن انضمام شبه جزیره کریمه از سوی روسیه بود. این بحران وجه اختلاف آمیز روابط روسیه و غرب را برجسته کرده و منجر به این گردید که موضوع جنگ سرد جدید در روابط دو طرف مطرح گردد. با توجه به این مقدمه سوال اصلی مقاله حاضر حاکی از این است که از سال 2014 به بعد روسیه چه الگویی را برای تعامل با نظام بین المللی و به ویژه غرب اتخاذ کرده است و این الگوی رفتاری دارای چه ویژگیهایی است؟ در پاسخ به این پرسش، نگارندگان استدلال می کنند، روسیه از سال 2014 به بعد راهبرد توازن قوا را به عنوان الگوی رفتاری خود برای مواجهه با نظام بین المللی و غرب اتخاذ کرد و مهم ترین ویژگی های توازن قوای روسیه، مقابله ای (مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا) واقع گرایانه (پذیرش آمریکا و چین به عنوان بازیگران اصلی) تکیه بر موازنه سخت و نرم و در نهایت منطقهگرایانه است. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به نگارش در آمده است.
روسیه
نظام بین الملل
توازن قوا
نظام چند قطبی و هژمون منطقهای
2018
11
22
101
130
http://ca.ipisjournals.ir/article_33856_1b353540f3cba421bc3c6a42b4cba3b2.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
دولت روسیه و مسأله غرب، "سدههای اقتباس و مقابله"
جهانگیر
کرمی
رقیه
کرامتی نیا
اگرچه غرب در سدههای اخیر مسأله اصلی بسیاری از جوامع و دولتها بوده، اما این موضوع در نسبت با روسیه بسیار بنیادین و متفاوت بوده است. از سده پانزدهم میلادی تا کنون حدود پنج سده است که روسیه در پرتو تحولات ناشی از نوزایی اروپا قرار گرفته و به تعبیری در حاشیه آن، گاه در تعامل و گاه نیز در تقابل با آن به زیست خود ادامه داده است. موقعیت جغرافیایی و شرایط فرهنگی و مذهبی روسیه پیوستگیها و گسستگیهایی با غرب داشته که نتایج مهمی در حیات سیاسی و رفتار خارجی این دولت بر جای نهاده و نگاه به غرب را در دورههای مختلف به موضوعی اساسی و با نتایج و پیامدهای خاص تبدیل نموده است. با امعان نظر به این موضوع، اینکه دولتهای روسی چگونه به غرب نگریستهاند و این نگرشها چه تأثیری بر رفتار داخلی و خارجی آن ها داشته است و از همه مهمتر، علت خاص بودن واکنشهای دولتهای روسی و دلایل تبدیل غرب به مسأله اصلی برای این کشور از مهمترین پرسشهای این نوشتار هستند. فرضیه اصلی این نوشتار آن است که «ریشه رفتار روسیه نسبت به غرب را باید در خصلت پیرامونیبودن و سپس در آستانگی آن درک کرد.» در توضیح این ایده نگارندگان باور دارند که روسیه نه توانسته است به غرب ملحق و در آن ادغام شود و نه کاملا از غرب جدا شده و مسیر متفاوتی را در پیش گیرد.
روسیه
اروپا
غرب
مجادلات فکری
نوزایی
روابط سیاسی و نوگرایی
2018
11
22
131
160
http://ca.ipisjournals.ir/article_33857_ccb6e0f2976ce20c66e5698f47cc4005.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1397
24
103
ظرفیت های بریکس و محدودیت های روسیه برای تغییر نظم بین الملل
محمدرضا
جهانگیری
خسرو
وفایی سعدی
یک دهه پس از اصرار کرملین بر ا یده بریکس به عنوان باشگاه دیپلماتیک قدرت های منطقه ای رو به ظهور و بازسازی آن در راستای به چالش کشیدن سلطه ای ایالات متحده بر نهادهای اقتصادی جهانی، فعالیت موازی گروه کشورهای بریکس با نظم آمریکا-محور و به ویژه رژیم مالی برتون وودز، شبکه نوظهور همکاری میان قدرت های تجدیدنظرطلب را با هدف تغییر نحوه حکم رانی جهانی پدید آورده است. شکی نیست که بریکس راهبردی ترین نیرو برای اصلاح نظام بین الملل و نوع جدیدی از مدیریت استراتژیک به شمار می آید، اما موضوع اساسی به تفاوت میان آنچه که کرملین می خواهد با آنچه که به دست می آورد یا خواهد آورد، باز می گردد. محور اصلی مقاله حاضر نیز حول این پرسش شکل گرفته است که «انتظارات روسیه از بریکس چیست و تا چه میزان قابل تحقق خواهد بود؟». پاسخ اولیه بخش نخست پرسش این بوده که «روسیه انتظار دارد، بریکس با تضعیف نهادهای آمریکا محور در مدیریت اقتصاد جهانی و خلق رژیم های جایگزین، منجر به ایجاد نظام بین الملل چندقطبی شود که روسیه یکی از قطب های آن باشد». برای بخش دوم نیز این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «اگرچه فعالیت های بریکس با فرض تداوم همگرایی و توجه اعضا به معیارهای توسعه پایدار و حکمرانی سیاسی در بلندمدت به تضعیف نهادهای آمریکا-محور و خلق رژیم های جایگزین منجر خواهد شد، اما جایگاه روسیه در نظم آتی، شبیه به آنچه هست، خواهد بود». یافته های مقاله که با روش اسنادی-کتابخانه ای تهیه و با روش علی در ابعاد کیفی و توصیفی تجزیه وتحلیل شده اند درستی فرضیه های مقاله را نشان می دهند.
بریکس
قدرت های نوظهور
نظم آمریکایی-محور
روسیه و چین
2018
11
22
161
198
http://ca.ipisjournals.ir/article_33858_d52b0f27de3c9d7c5402ddb7df87c693.pdf