2024-03-28T21:47:25Z
http://ca.ipisjournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=6911
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
سیاست منابع آب ترکمنستان در فضای هیدروپلیتیک آسیای مرکزی
انیس
پورخسروانی
محمد
توحیدفام
امنیت آب، انرژی و غذای کشورهای آسیای مرکزی بهدلیل ماهیت بهشدت یکپارچه سازههای آبی و هیدروپلیتیک پیچیده و دستکاریشده منطقه بهطور بالقوه تحت تأثیر تغییرات حتی اندک در سیاست آبی هر یک از این پنج کشور قراردارد. از اینلحاظ، آسیای مرکزی یا دستکم هر یک از دو مجموعه کشورهای واقع در دو حوضه آبریز آمودریا و سیردریا را میتوان بهمثابه یک مجموعه امنیتی هیدروپلیتیک درنظرگرفت. هدف مقاله حاضر، تحلیل و ارزیابی سیاست منابع آب ترکمنستان در مجموعه امنیتی هیدروپلیتیک آمودریا با تأکید بر چگونگی استفاده از آبهای روانسطحی فرامرزی است. پرسش اصلی این است، «مشکلات آبی ترکمنستان از کجا ریشهمیگیرد و راهحل عملیاتی فایقآمدن بر آنها چیست؟»در پاسخ این فرضیه به آزمون گذاشته شدهاست که «ریشه مشکلات آبی ترکمنستان به تقاضاهای روبهرشد آبیاری در این کشور تحت تأثیر سه عامل رشد سریع جمعیت، عدم آبیاری بهینه و تغییر اقلیم بازمیگردد که در صورت بهینهسازی مصرف آب و ایجاد سازوکار چندجانبه تخصیص منصفانه آب با هدف تأمین امنیت آب-انرژی همه کشورهای واقع در مجموعه امنیتی هیدروپلیتیک آمودریا تا حد زیادی مرتفع خواهدشد». مقاله حاضر از نوع کیفی (توصیفی-تحلیلی) بوده و با استفاده از روششناسی استنتاجی انجام پذیرفتهاست و دادههای توصیفی و یافتههای بهدست آمده به این شیوه نیز تحت مفهوم امنیت آب و نظریه مجموعه امنیتی هیدروپلیتیک تجزیهوتحلیل شدهاند. تحلیل یافتههای مقاله ضمن تأیید نسبی فرضیه بالا نشانمیدهند، ترکمنستان و دیگر کشورهای آبی پاییندست چارهای جز "کنارگذاشتن گزینه کشاورزی نقدی و تمرکز بر روی طرحهای جایگزین برای درآمدزایی و اشتغال جمعیت روستایی" یا "دنبالهروی از الگویی مشابه سیستم تبادل آب-انرژی دوران شوروی" ندارند.
سیاست منابع آب
مجموعه امنیتی هیدروپلیتیک
حوضه آبریز آمودریا
سیستم تبادل آب-انرژی و کشاورزی نقدی در برابر کشاورزی معیشتی
2020
05
21
1
31
http://ca.ipisjournals.ir/article_45665_7040522737d639a12664096ff03ce147.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
روایت راه ابریشم ژاپن در آسیای مرکزی و نسبت آن با ابتکار کمربند و راه
مجتبی
تویسرکانی
دیپلماسی راه ابریشم ژاپن در سال 1997 نخستین کاربرد رسمی و آشکار استعاره راه ابریشم از سوی یک دولت در فضای پساشوروی برای تعامل با جوامع آسیای مرکزی به شمارمی آید. قدرت گفتمان روایی راه ابریشم ژاپن، اگرچه توانست به پیشرفت سریع دیپلماسی توکیو در آسیای مرکزی کمک کند، اما پس از رسیدن به نقطه اوخ خود در سال 2006 با رکود -اما نه افت- مواجه شد. هدف مقاله حاضر را، کشف روند تکاملی روایت راه ابریشم ژاپن در آسیای مرکزی و نسبت آن با کمربند اقتصادی راه ابریشم (بخش قارهای ابتکار کمربند و راه چین) تشکیل می دهد و این پرسش مطرح شده است که «قاعده حاکم بر بازی راه ابریشم ژاپن و چین در آسیای مرکزی کدام است و چرا؟» پاسخ اولیه این بوده است که «رویکرد توکیو درقبال کمربند اقتصادی راه ابریشم به دلیل معطوف بودن اولویت های امنیتی و زیرساختی ژاپن به جنوب و جنوب شرق آسیا و نیز وجود تنگناهای ژئوپلیتیک در اتصال به آسیای مرکزی به تدریج از عدم مشارکت به سمت تعامل مشروط و چندجانبه با بازی جمع جبری مضاعف تغییر کرده است». یافته های مقاله که به شیوه استنتاجی حاصل شده اند با اصلاح فرضیه فوق نشان می دهند که برهم کنش میان روایت های راه ابریشم ژاپن و چین در آسیای مرکزی هیچگاه خصمانه نبوده و میان مشارکت حداقلی و تعامل مشروط/چندجانبه در نوسان بوده است. درعوض، تضاد گفتمانی دو کشور برپایه حاصل جمع جبری صفر به سمت هندو-پاسیفیک میان روایت راه ابریشم دریایی چین و روایت هندو-پاسیفیک آزاد و باز (هپآب) ژاپن سوق یافته است.
نمانام راه ابریشم
دیپلماسی راه ابریشم هاشیموتو
برنامه اقدام راه ابریشم اوبوچی
ابتکار کمربند و راه چین
ابتکار هندو-پاسیفیک آزاد و باز (هپآب)
2020
05
21
33
69
http://ca.ipisjournals.ir/article_45666_9141aedd68a2337ab491a2c64dbc9404.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
تبیین دستورکار همگرایی منطقه دریای خزر با تاکید بر وابستگیهای متقابل
رضا
سیمبر
کیوان
افشاریان
افزایش کشورهای ساحلی دریای خزر به واسطه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان قرن بیستم و اهمیت مناطق به واسطه افول هژمونی ایالت متحده بر نظام بین الملل در ابتدای قرن بیست ویکم شرایط ظهور یک منطقه جدید با نام منطقه دریای خزر را فراهم کرده است. منطقه دریای خزر که از پنج کشور ساحلی تشکیل شده، دارای یک قدرت بزرگ، یک قدرت منطقه ای و سه قدرت محلی است. باتوجه به اینکه این منطقه در نقطه اتصال قاره آسیا به اروپا قرار گرفته و منابع فراوانی را در خود جای داده، توجه بازیگران فرامنطقه ای به این منطقه معطوف شده است و این افزایش توجه می تواند، آینده منطقه را به سوی یک محیط آشوب زده سوق دهد. بنابراین مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که "چگونه میتوان دستورکار همگرایی منطقه دریای خزر را مشخص نمود؟" در پاسخ به این پرسش از روش پژوهش ترکیبی- اکتشافی دو مرحله ای- استفاده شده است. در مرحله نخست با استفاده از منابع کتابخانهای وابستگی های متقابل امنیتی کشورهای منطقه دریای خزر که بر روند همگرایی موثر است در پنج حوزه نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی احصا شده است. در مرحله بعد با استفاده از گویه های احصا شده ابزار پرسشنامه تدوین و از نمونه 24 نفر آشنا با مسائل منطقه، نظرسنجی به عمل آمده است. در انتها با تحلیل کمی پرسشنامه ها سیاست های سفلی از سیاستهای علیا تفکیک و دستورکار همگرایی منطقه دریای خزر پیشنهاد شده است
منطقه دریای خزر
وابستگی متقابل امنیتی
سیاست علیا
سیاست سفلی و همگرایی منطقهای
2020
05
21
71
101
http://ca.ipisjournals.ir/article_45667_7acad3e675b0e1b41b844468b643ca29.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
ایران و محور چین- روسیه در آسیای مرکزی
فرزانه
صفری
حمید
احمدی
کیهان
برزگر
منطقه آسیای مرکزی به لحاظ پیوندهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژبک از اهمیت قابل توجهی برای ایران برخوردار است. این در حالی است که در سالهای اخیر دو کشور چین و روسیه نیز توجه بیشتری را به سمت آسیای مرکزی سوق داده و ابتکارات بسیاری را برای گسترش نفوذ و تایید تقدم خود ارائه کردهاند. هدف مقاله حاضر، بررسی ابعاد و ویژگیهای محور چین-روسیه در آسیایمرکزی و فرصتهایی است که راهبرد دو کشور در این منطقه پیشروی جمهوری اسلامی ایران قرار میدهند. بر این پایه، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به دنبال دست یافتن به پاسخی مناسب برای این پرسش است که در میان اهداف منطقهای مسکو و پکن در آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند به تامین منافع خود در این منطقه نزدیکتر شود؟ فرضیه مقاله این است که «نگرانی متقابل چین و روسیه در خصوص منافع امنیتی، اقتصادی و نهادی منجر به اتخاذ سیاستهای هماهنگ از جانب دو کشور شده این موضوع توازن منطقهای را به دنبال دارد و جمهوری اسلامی ایران میتواند در چنین فضایی با در پیش گرفتن رویکرد مشارکتگرای تدافعی به تامین منافع اقتصادی و امنیتی خود در منطقه نزدیک شود». پایههای نظری مقاله بر نظریات واقعگرایان (ساختاری) تدافعی و تهاجمی استوار است و یافتههای موجود بر اساس گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای، اسناد، منابع فضای مجازی و آمار و ارقام میباشد.
ایران
آسیای مرکزی
محور چین-روسیه
توازن منطقهای و رویکرد مشارکتگرای تدافعی
2020
05
21
103
138
http://ca.ipisjournals.ir/article_45678_3ef68d65907ad015340ebef15bbdbf43.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
دیپلماسی سایبری روسیه برای تحول در رژیم حکمرانی فضای مجازی
سمیه
قنبری
کوشش های دیپلماتیک وسیع روسیه در حوزه تصدی گری و تنظیم مقررات فضای مجازی که از آن تحت عنوان دیپلماسی سایبری نام برده می شود تا به امروز سه مرحله از توسعه را پشت سر گذاشته است. هدف دیپلماسی سایبری روسیه در ابتدا به جلوگیری از نظامی سازی فضای سایبر معطوف بود، اما با توسعه ابعاد جنگ سایبری و اطلاعات به مرحله متقاعدسازی دولت ها برای پذیرش برخی انواع قواعد حاکم بر رفتار دولت ها در فضای سایبر واردشد و در ادامه به تلاش برای انعقاد موافقتنامه های دوجانبه با برخی دولتهای غربی با هدف منع استفاده نظامی از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات علیه یکدیگر منجرشد. این مقاله با هدف رونمایی از ابتکارها، اولویت ها، انگیزه ها و پیامدهای دیپلماسی سایبری روسیه در سطوح جهانی، منطقهای و دوجانبه تدوین شده و به دنبال ارائه پاسخی مناسب به این پرسش محوری است که «خاستگاه فکری دیپلماسی سایبری روسیه چیست و چه هدفی را دنبال می کند؟» ریشه دیپلماسی سایبری روسیه برپایه یافته های مقاله به فهم این کشور از قلمروی سایبر به مثابه ابزار جدید سلطه غرب بازمی گردد. هدف غایی مسکو از تلاش های دیپلماتیک در سپهر سایبر را نیز رفع تصدیگری از موجودیت های طرفدار واشنگتن، بروکسل و ناتو بر فضای سایبر با ایجاد حکمرانی جهانی فضای مجازی تشکیل می دهد. مقاله حاضر از نوع کیفی (توصیفی-تحلیلی) بوده و با استفاده از روششناسی استنتاجی انجام پذیرفته است و داده های توصیفی و یافته های به دست آمده نیز تحت مفهوم حکمرانی فضای مجازی و ماهیت غیرقطعی و سیال این مفهوم تجزیه و تحلیل شده اند.
دیپلماسی سایبری
حکمرانی امنیت سایبری
بیطرفی فضای مجازی
حکمرانی جهانی فضای مجازی و آیکان
2020
05
21
140
174
http://ca.ipisjournals.ir/article_45679_bd193539ccd7dbc1d0dca9644290f54c.pdf
فصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
2322-3766
2322-3766
1399
26
109
نقش ابتکارات منطقه ای در گذار از نظام تک قطبی به نظام چندقطبی ( مطالعه موردی طرح اوراسیای بزرگ تر)
سید امیر
نیاکویی
عسگر
صفری
ساختار نظام بین الملل کنونی نتیجه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظم دو قطبی است. مهمترین ویژگی این نظام توزیع نابرابر قدرت است. این ساختار که از آن به عنوان نظم تک قطبی یاد می شود، باعث افزایش رقابت میان بازیگران اصلی نظام بین الملل برای پر کردن شکاف قدرت شده است. به عقیده برخی ها این کشمکش ها می توانند، زمینه انتقال نظام بینالملل به یک نظم چند قطبی را فراهم کنند. از جمله استدلال ها در این زمینه ضعف ایالات متحده آمریکا، ظهور قدرت های جدید و شکل گیری قطب های جدید در قالب طرح های منطقه ای است. جدیدترین نمونه برای تحقق چنین بلوکی از قدرتهای غیر غربی طرح اوراسیای بزرگتر است که بعد از بحران اوکراین از سوی روسیه پیگیری می شود. ایده "اوراسیای بزرگ" به فضایی اشاره دارد که از لیسبون تا شانگهای امتداد می یابد. در عین حال، آن یک نوآوری ژئوپلیتیک، شعار سیاسی، آرزوی اقتصادی و ساختار ایدئولوژیک است. مهمتر از همه این که به دنبال ایجاد یک نظم جدید و پسا آمریکایی است که در آن روسیه نقش حیاتی داشته باشد. با توجه به این موضوع، سوال اصلی مقاله عبارت است، طرح های منطقه ای از جمله طرح اوراسیای بزرگتر چه نقش وکارکردی می توانند در گذار نظام بین الملل کنونی به یک نظم چند قطبی داشته باشند؟ به عقیده نویسندگان با توجه به ویژگی عدم توزان قدرت در نظام بین المللی و تلاش دایمی بازیگران برای جبران این امر، طرح های منطقهای ابزاری ابتکاری در جهت تمرکز زدایی از قدرت در نظام بین الملل بوده و دوکارکرد عمده دارند؛ اولا از رویارویی مستقیم بازیگران اصلی نظام بین الملل جلوگیری می کنند (همکاری روسیه و چین در قالب این طرح برای عدم رویارویی مستقیم با آمریکا) و در وهله دوم از طریق ارائه قواعد جایگزین به شکل گیری یک نظم چند قطبی کمک می کنند (تلاش روسیه برای تغییر هنجارهای نظم لیبرالی). به دلیل پیچدگی های حاکم بر روابط بازیگران در چنین مجموعه هایی سرعت این انتقال پایین خواهد بود، اما در بلندمدت در صورت تحقق می توانند نقش اساسی در ایجاد یک نظم چندقطبی کامل داشته باشند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.
نظام بینالملل
قطبیت
طرح اوراسیای بزرگتر و توازن قوا
2020
05
21
176
196
http://ca.ipisjournals.ir/article_45680_679c85f5a422ff662897693b56bba103.pdf