ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001The Impact of Turkmenistan's Foreign Policy on Its Economyتاثیر سیاست خارجی ترکمنستان بر اقتصاد آن13622220FAعلی امیدیدانشیار دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.احسان فلاحیدانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.0000-0001-7898-5899زهرا آقامحمدیدانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.Journal Article20161019 Since 2001 Ashgabat lunched more normal pattern of neutrality. In 2006, with the arrival of Gurbanguly Berdimuhamedow as new leader, The process of change in foreign policy intensified. In view of the aforementioned considerations, this paper seeks to answer the two main questions: what kind of changes Turkmenistan's neutrality strategy have experienced? And what have been the economic consequences of this strategy? The hypothesis here is that the Turkmenistan’s foreign policy until 2006 was based on Isolation. After 2001 negative neutrality has been adopted. Then, with the arrival of Gurbanguly Berdimuhamedow, active and positive neutrality has been adopted. This strategy explain as one of the main factors of economic growth in Turkmenistan in the last ten years (2016-2006).<em>جمهوری ترکمنستان پس از استقلال، بیطرفی دائم را به عنوان استراتژی سیاست خارجی اعلام نمود. در فاصله سالهای 1991ـ 2001 این استراتژی به نحوی اعمال میگردید که به تقویت پایههای حکومت نیازاف منجر شود. اما تحولات پس از 11سپتامبر2001 شرایط ویژهای را در نظام بینالملل و مناسبات منطقهای به وجود آورد. کشورهای آسیای مرکزی از جمله ترکمنستان بیش از سایر دولتها تحت تأثیر دگرگونیهای نظام بینالملل قرار گرفتند.</em><em>با حمله آمریکا به افغانستان (2001)، عشقآباد الگویی متعارفتر از استراتژی بیطرفی را به نمایش گذاشت و با روی کار آمدن محمداف در سال 2006 روند تغییرات در سیاست خارجی ترکمنستان شدت یافت.</em>
<em> با توجه به نکات فوق، مقاله پیشرو در صدد پاسخ به این سوالات است که روند تغییرات در سیاستخارجی ترکمنستان چگونه بوده است؟ و پیامدهای اقتصادی این تغییرات چیست؟ «سیاست خارجی ترکمنستان تا سال 2001 مبتنی بر انزواطلبی بود. اما بعد از 11 سپتامبر 2001، استراتژی بیطرفی منفی توسط نیازاف در پیش گرفته شد. سپس با روی کار آمدن محمداف استراتژی بیطرفی فعال اتخاذ شد که به رشد اقتصادی ترکمنستان در ده سال اخیر انجامیده است.»</em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001Geopolitics Changes of Caucasus and its Effects on
National Security of Islamic Republic of Iranتحولات ژئوپلتیک قفقاز و امنیت جمهوری اسلامی ایران376422221FAحمید حکیمدکتری روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.اصغر جعفری ولدانیدانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.Journal Article20161019The Caucasus always has enjoyed a unique geopolitical importance. The fall of the Soviet Union and its geopolitical aftermath were the factors which dramatically enhanced the significance and influencing role of this vital part of the world. According to the fact that the Islamic Republic of Iran and the Caucasian region benefit from a common cultural and historical heritage and the geographical proximity, it can be said that the geopolitical characteristics of the Caucasus can have direct effect upon Iran's national security.
The main question of this study has been carried out based on the impacts of Caucasian region geopolitical shifts on military and political dimensions of national security of the Islamic Republic of Iran. The inherent tense situation in the Caucasus made the governments of this region weak and at the same time, rendered the Caucasus extremely alluring for the regional and international powers, which might entail their presence and influence, and subsequent tensions. All these factors can seriously endanger the national security of the Islamic Republic of Iran and pose military and political threats against Iran.
<em>قفقاز جنوبی به لحاظ ژئوپلیتیک همواره از اهمیتی خاص برخوردار بوده و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییرات ژئوپلیتیک صورت گرفته در منطقه قفقاز، عاملی بود که باعث اهمیت و تأثیرگذاری بیشتر عوامل ژئوپلیتیک این منطقه گردید. با توجه به همسایگی و اشتراکات تاریخی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با این منطقه، عوامل(ویژگیهای) ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی را میتوان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار دانست. </em>
<em>لذا سوال مقاله نیز بر همین مبنا شکل گرفته که تغییرات ژئوپلیتیک قفقاز چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه نیز این است که ویژگیهای ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی عواملی تنشزا هستند که در کنار ضعف این عوامل برای جمهوریهای قفقاز و جذابیت آنها برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به</em><em></em><em>طور مستقیم و غیرمستقیم با ایجاد مواردی مانند تنش، بیثباتی و حضور و نفوذ قدرتها بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران موثر میباشند؛ بهطوری که این تغییرات ژئوپلیتیک، جهموری اسلامی ایران را با افزایش تهدیدها در ابعاد نظامی سیاسی امنیت ملی مواجه کرده است.</em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001Russia and United Nations Security Council
with Focus upon Voting Mechanismروسیه و شورای امنیت سازمان ملل متحد با تاکید بر شیوه رایدادن659222222FAوحید ذوالفقاریدکترای سیاست تطبیقی، دانشگاه بامبرگ، مونیخ، آلمان.Journal Article20161019The hypothesis of this paper is that due to impotency of understanding the changing concept of ‘Geopolitics’ in Russian foreign policy and its shifting strategic choice, the doctrine of political realism and economic pragmatism are not capable of analyzing the Russian voting behavior in the SC, rather, the admixture of classic approaches with the doctrine of critical geopolitics will more clarify the Kremlin’s voting behaviors in the SC. Indeed, realistic and utilitarian approaches on one hand and the concept of politics as societal, cultural and discursive action on the other hand will answer the question. <br/><em>تحلیل رفتار رأیدهی روسیه در شورای امنیت نیازمند فهم منطق تصمیم گیری در سیاست خارجی میباشد. گذار از عقلانیت ایدئولوژیک عصر شوروی و رأیدهی وتویی به عنوان منطق رفتاری مسلط کرملین در شورای امنیت به عملگرایی واقع بینانه عصر پساشوروی و رفتار رأیدهی ائتلافی، غیرائتلافی و موازنهگرا، فهم گشت و بازگشت رأیدهی مسکو در شورای امنیت سازمان ملل را به معمای اصلی نگاشته جاری تبدیل ساخته است. </em> <br/><em>مقاله حاضر بر این باور است که هستی شناسی مادهگرایی دکترین واقعگرایی سیاسی و عملگرایی اقتصادی به دلیل عدم درک مفهوم متغیر ژئوپلیتیک در سیاست خارجی و تغییر انتخاب استراتژیک روسیه، کفایت جامع برای تحلیل رفتار رأیدهی کرملین در شورای امنیت را ندارد؛ بلکه همنشینی رویکردهای کلاسیک با دکترین ژئوپلیتیک انتقادی، فهم رفتار رأیدهی کرملین در شورای امنیت را آشکارتر می سازد. در حقیقت، درک داروینیستی و فایده گرا از یک سو و تلقی سیاست به مثابه کنش اجتماعی، فرهنگی و گفتمانی از سوی دیگر، پاسخگوی پرسش اصلی این نگاشته میباشد. روش شناسی این مقاله، تحلیلی- تطبیقی میباشد که با مطالعات اسنادی، کتابخانهای و تحلیل کیفی سخنرانی نمایندگان روسیه در سازمان ملل و اجلاس منطقهی و بین المللی به تجمیع اطلاعات پرداخته است. همچنین، فرضیه مقاله اساس تز تغییر قدرت، رهیافتهای نهاد گرا و دکترین مسئولیت حفاظت نظریهپردازی میشود. </em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001Radical Salafism in the North Caucasus; with Emphasis on Historical, Cultural and Political Factorsسلفیگری افراطی در قفقاز شمالی؛ با تاکید بر مولفههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی9313322223FAمهدی حسینی تقیآباددانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی، دانشگاه تهران، تهران ایران.علی کالیراداستادیار بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20161019Salafism as a relatively new phenomenon has obtained an active and growing role in Islamic affairs of the Russian Federation especially in the Northern Caucasus, in various dimensions.The realization of radical salafis’ endeavors in separatist militants’ activities, either in the framework of al-Qaeda linked Emirate of the Caucasus or in IS Caucasus Province are not the whole story. Another aspect of this phenomenon is the efforts of moderate salafis to increasingly open up the areas for public and official activities in the religious sphere of Northern Caucasus republics. There is so much evidence to indicate salafism as the fastest growing Islamic sect in the Northern Caucasus, which given especial Importance to this phenomenon.
According to the internal dynamics of the region, continuation of insecurity in the North Caucasus and the failure of the Russian government to implement its stated policy to eradication of separatist and extremist movements in the region, this phenomenon has been emerged as a crucial problem with national dimension in Russia. In the current situation, there is no doubt about ties between radical salafism in Northern Caucasus and sponsors of radical salafism in regional and international level.
The main problem of this paper is about the historical, cultural and political factors which have been playing role in the emergence and development of salafism in the Northern Caucasus. The problem of the paper has been explained and analyzed by descriptive – analytical method.
To answer the problem of the paper, a series of historical, cultural and political factors of the Northern Caucasus, including the background, and the political - defiant characteristics of Islam in the region, weakening of Islam during soviet period, post – Soviet sphere and the transformation of the roles of religious actors, rejection of Sufi Islam by the salafists, the lack of a coherent and coordinated policy towards Salafism in the North Caucasus, counterproductive rivalry between Muslim scholars of Russia, counterproductive ethnic rivalry in the region, the consequences of Chechnya wars, assassination of scholars and thinkers of traditional Islam and de-Iranization of the Northern Caucasus have been introduced and surveyed as the hypothesis of the paper. <em>سلفیگری بهمثابه پدیدهای بهنسبت جدید، نقشی </em><em>کنشگر و </em><em>فزاینده در ابعاد مختلف اسلام در فدراسیون روسیه و بهویژه قفقاز شمالی یافته است.</em>
<em>عینیت یافتن تکاپوهای سلفیهای افراطی در اقدامات شبهنظامیان جداییطلب چه در قالب امارت القاعدهای و چه ولایت داعشی قفقاز در عین تلاش سلفیهای میانهرو برای گشودن بیشازپیش عرصه تحرک علنی و رسمی در فضای مذهبی جمهوریهای قفقاز شمالی و شواهد موجود مبنی بر تبدیل شدن سلفیگری به روبهتوسعهترین گرایش اسلامی در قفقاز شمالی، اهمیت ویژهای از منظرهای گوناگون به این پدیده بخشیده است.</em>
<em>پدیدهای که با توجه به پویاییهای درونی منطقه، تداوم ناامنی در قفقاز شمالی و عدم کامیابی دولت روسیه در تحقق سیاست اعلامی خود مبنی بر ریشهکنی جریانهای جداییطلب و افراطگرا در این منطقه، بهمنزله مسألهای جدی در ابعاد ملی در روسیه ظاهر شده است. در شرایط حاضر دیگر تردیدی درباره گرهخوردگی سلفیگری افراطی در قفقاز شمالی با حامیان افراطگرایی سلفی در سطح منطقهای و بینالمللی وجود ندارد.</em>
<em>این نوشتار با کاربست روش توصیفی ـ تحلیلی این پرسش را مورد تبیین و تحلیل قرار میدهد که «مولفههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی برآمدن و گسترش سلفیگری در قفقاز شمالی چه مواردی هستند؟».در پاسخ به پرسش فوق مجموعهای از مولفههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی قفقاز شمالی شامل پیشینه و مشخصههای سیاسی و مبارزاتی اسلام در منطقه، تضعیف نهاد اسلام در دوره شوروی، فضای پساشوروی و تحول نقشهای کنشگران مذهبی، رد اسلام طریقتی توسط سلفیها، فقدان سیاست منسجم و هماهنگ در قبال سلفیگری در قفقاز شمالی، رقابتهای غیرسازنده علمای مسلمان روسیه، رقابتهای غیرسازنده قومی در منطقه، پیامدهای جنگهای چچن، کشتار علما و متفکران اسلام سنتی و ایرانزدایی در قفقاز شمالی بهمنزله فرضیه این نوشتار معرفی شده و مورد بررسی قرار میگیرند</em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001The Process of Modernization in Russia: A Powerful State
and the Nature of Developmentروند نوسازی در روسیه: دولت قدرتمند و سطحی ماندن توسعه13516322224FAجهانگیر کرمیدانشیار دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0001-8815-7069رقیه کرامتی نیادانشآموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات روسیه، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20151020 Modernization for long time has been the main concern of many developing countries. In Russia also this process, began in earnest from the time of Peter the Great and until today continues as one of the key issues in this country. This article is a descriptive and analytical research based on Russian sources and data, historical investigation of political and economic modernization in Russia. Moreover, this article addition to offer the definitions of the modernization, and different points of view, insinuates to intensity and weakness of Russian government’s policy and measures. In line with barriers and problems of political and economic modernization. The main question of this article is that why political and economic modernizations in Russia were reversed? The hypothesis of this paper is that modernization in Russia in effect of the state modernization, never hasn’t could found the depth of the social, thus has been superficial and vulnerable. In fact, the main goal of this article for the expansion of this idea is studying the process of construction and genealogy of modernization in Russia. Therefore this article is trying to explain the historical necessity to establish economic modernization in Russia, and the root of many of the problems and barriers to political modernization in today's Russia <br /><strong> </strong><em>نوسازی مدتها است که دغدغه بسیاری از دولتهای در حال توسعه میباشد، کشورهایی که تمایل دارند با اقتباس و الگوبرداری از جوامع غربی در مسیر توسعه و نوسازی گام بردارند. در روسیه نیز این فرآیند از زمان پتر کبیر آغاز شد و تا امروز همچنان به عنوان یکی از مسائل کلیدی در این کشور ادامه دارد.</em><br /> <em>این مقاله یک پژوهش توصیفی</em><em>–</em><em> تحلیلی است که با استناد به منابع و دادههای روسی به بررسی سیر تاریخی نوسازی سیاسی و اقتصادی در روسیه و تأثیر متقابل هرکدام از آنها بر دیگری میپردازد. همچنین این نوشتار ضمن ارائه تعاریف و نقطهنظرات گوناگون درباره نوسازی به شدت و ضعف اقدامات و سیاستهای حاکمیت روسی در راستای نوسازی سیاسی و اقتصادی اشاره مینماید این مقاله به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که چرا نوسازی سیاسی و اقتصادی در روسیه روند معکوسی داشتهاند؟ در پاسخ به این پرسش اصلی این فرضیه مطرح میشود که نوسازی در روسیه به خاطر دولتی بودن هیچگاه نتوانسته است عمق اجتماعی بیابد و در نتیجه لاجرم همچنان سطحی و آسیبپذیر مانده است. هدف اصلی</em><em>در</em><em>این</em><em>مقاله</em><em>در جهت بسط این ایده،</em><em>تبارشناسی</em><em>و</em><em>روند</em><em>تکوین</em><em>نوسازی در روسیه معاصر است. لذا این مطالعه، تلاش دارد ضمن بیان ضرورتهای تاریخی برای ایجاد نوسازی اقتصادی در روسیه به ریشه</em><em>بسیاری</em><em>از</em><em>مشکلات و موانع نوسازی سیاسی در روسیه</em><em>امروز </em><em> </em><em>بپردازد.</em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766219120161001America's Missile Defense and
the Security of Russia Regionتأثیر طرح سپر دفاع موشکی آمریکا بر امنیت روسیه در منطقه اورآسیا16519722225FAسیدمهدی مرادیاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران.مسلم گلستاندانش آموخته کارشناسی ارشد رشته دیپلماسی و سازمانهای بینالمللی دانشکده روابط بینالملل وزارت امورخارجه، تهران، ایران.رحیم نوروزیدانشجوی کارشناسی ارشد رشته دیپلماسی و سازمانهای بینالمللی دانشکده روابط بینالملل دانشکده روابط بینالملل وزارت امورخارجه، تهران، ایران.Journal Article20151020American missile defense shield defines from cold war in context of "Star Wars", "global protection against limited attacks", "National Missile Defense" and most recently "comparative approach "Obama stage.Whether the Cold War or the post-Cold War, missile capabilities use as a means of deterrence and containment of missile capabilities, particularly missile defense rival countries as well as increasing the relative power for control of the other competitors.
The missile defense shield plan in East Europe aim to maintaining America's hegemony in the Western Hemisphere. Therefore, America's offshore balancing strategy and alliances with actors of East Europe region seeks to curb and control Russia as a potential regional hegemony through the deployment of a missile defense shield near Russia for controlling potential power. In this regard, this article tries to answer these questions by applying the theory of offensive realism that the purpose of extends missile defense shield in Europe and America is and how it has affected the control of Russian power? The hypothesis is that America's missile defense shield maintains America regional hegemony and curbs Russian rising military and missile power in Eurasia. The study is based on descriptive-analytical research.
<strong> </strong><em>سپر دفاع موشکی آمریکا از دوران جنگ سرد تاکنون در قالب «جنگ ستارگان»، «حفاظت جهانی در مقابل حملات محدود»، «دفاع ملی موشکی» و رویکرد «مرحلهای تطبیقی» اوباما تعریف شده است. چه در دوران جنگ سرد و چه پساجنگ سرد، توانمندی موشکی به عنوان ابزاری برای بازدارندگی و مهار تواتمندیهای نظامی و به ویژه موشکی کشورهای رقیب و همچنین افزایش قدرت نسبی برای سیطره بر دیگر رقبا مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا، طرح استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا میتواند با هدف حفظ استمرار هژمونی در نیمکره غربی صورت گرفته باشد. همچنین، آمریکا با استراتژی موازنه دور از کرانه و اتحاد و ائتلاف با بازیگران منطقه شرق اروپا می</em><em></em><em>تواند درصدد مهار و کنترل روسیه به عنوان یک هژمون منطقهای بالقوه از طریق استقرار سپر دفاع موشکی برای مهار و کنترل قدرت بالقوه آن در اطراف روسیه باشد. در این راستا، این مقاله با کاربست نظریه واقعگرایی تهاجمی درصدد پاسخ به این سوال است که گسترش سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا با چه هدف بوده و چگونه بر کنترل قدرت روسیه تأثیر گذاشته است؟ بر این اساس فرضیه مقاله این است که سپر دفاع موشکی آمریکا با هدف حفظ و استمرار هژمونی آمریکا و مهار و کنترل افزایش قدرت نظامی و موشکی روسیه در منطقه اورآسیا استقرار یافته است. روش پژوهش مبتنی بر راهبرد پژوهشی توصیفی- تحلیلی است.</em>