ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122Geopolitics of American and Chinese Silk Road Narratives in Central Asiaمبنای ژئوپلیتیک راه ابریشم آمریکا و چین در آسیای مرکزی12529426FAماندانا تیشه یاراستادیار، دانشکده اکو، دانشگاه علامه طباطبایی0000-0002-8171-6240مجتبی تویسرکانیدانشجوی دکترای روابط بین الملل، دانشگاه تهرانJournal Article20180106Some international actors have sought to revive and benefit from the symbolic power of the term “Silk Road” in recent years. China launched the "One Belt One Road" initiative in 2013 and presented the Silk Road Economic Belt with Central Asia as its main route. Earlier in 2011, the United States officially used the romantic term of the Silk Road to define its foreign policy towards Central Asia. However, the American narrative of the Silk Road distinguishes from its Chinese narrative. This study is aimed to compare geopolitical discourses on which the American and Chinese narratives of the New Silk Road in Central Asia rely. This literature addresses the following question: “which geopolitical discourse shapes the American and Chinese narratives of the New Silk Road?” In spite of US resorting to the Silk Road metaphor, its New Silk Road map is based on redefining the geopolitics of domination in Central Asia, while China's Silk Road Economic Belt is based on a critical geopolitical idea, and recognizes Central Asian Republics as influential geopolitical actors. <em>برخی بازیگران بینالمللی در سالهای اخیر با توسل به قدرت نمادین تمثیل راه ابریشم در صدد بازسازی و بهرهمندی از منافع آن برآمدهاند. چین در سال 2013 از</em><em>ابتکار </em><em>"</em><em>یک کمربند، یک راه" رونمایی کرد و ابرطرح کمربند اقتصادی راه ابریشم را ارائه نمود که مسیر اصلی آن از آسیای مرکزی میگذرد. پیش از آن نیز ایالات متحده در سال 2011 بهطور رسمی، اصطلاح رمانتیک راه ابریشم را در تعیین سیاست خارجی خود در قبال آسیای مرکزی بهکار برد. با این حال، روایت راه ابریشم ایالات متحده معانی متمایزی از روایت چینی همنام آن دارد. هدف اصلی این مقاله، مقایسه گفتمان ژئوپلیتیک پشتیبان روایتهای آمریکایی و چینی راه ابریشم نوین در آسیای مرکزی است. پرسش محوری مقاله نیز این است که روایتهای راه ابریشم نوین آمریکا و چین در آسیای مرکزی بر مبنای کدام یک از گفتمانهای ژئوپلیتیک شکل گرفتهاند</em>؟ <em>فرضیهای که مقاله در صدد آزمون آن برآمده این است که بهرغم توسل ایالات متحده به استعاره راه ابریشم، طرح راه ابریشم نوین این کشور در آسیای مرکزی بر بازتعریف ژئوپلیتیک سلطه، یعنی بازگشت منطقه به ژئوپلیتیک استعماری گذشته بنا شده است؛ در حالیکه طرح کمربند اقتصادی راه ابریشم چین با درس گرفتن از تاریخ، بر پندار ژئوپلیتیک انتقادی و در نظر گرفتن جمهوریهای آسیای مرکزی بهمثابه بازیگر و نه صرفا زمین بازی مبتنی است. یافتههای مقاله نیز نشاندهنده درستی این فرضیه است. </em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122A Study on the Relation between Geopolitical Codes and Genome in Russia and Afghanistan Foreign Policyبررسی پیوند میان کد و ژنوم در سیاست خارجی روسیه و افغانستان274929427FAسید محمدکاظم سجادپوراستاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امورخارجهمحمدتقی جهانبخشدانشجوی دکتری روابط بین المل دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20180106Geopolitical genome is the genetic map of a country’s politics which determines its behavior in state and foreign policies. States consider the genomes of other actors as their geopolitical codes. The interaction or confrontation of the states’ geopolitical codes or genomes determines the atmosphere that is in line with or against the national and regional interests. The present paper attempts to answer the following question: To what extent in foreign policy arena, the geopolitical genomes are effective? Considering Afghanistan and Russia case studies; ethnic diversification, drugs, extremism and terrorism, political instability, etc. are known as Afghanistan’s dominant geopolitical codes; and vastness of territory, extremism, and terrorism, NATO and EU expansion eastward, etc. are the ones for Russia. In order to confront the threats that are derived from Afghanistan’s genomes, Russia takes some active measures, while Afghanistan – according to its geopolitical codes- behaves reactively in its foreign policy. Using analytical – descriptive method, the authors try to tell why the research findings provide an answer to the research question.<em>ژنوم ژئوپلیتیک، نقشه ژنتیک سیاست هر کشور است که رفتار کشورها را در عرصه داخلی و به ویژه خارجی تحت تأثیر قرار میدهد. کشورها ژنومهای سایر بازیگران را به عنوان کدهای ژئوپلیتیک در نظر میگیرند. تعامل یا تقابل کد/ ژنوم کشورها فضایی را ایجاد میکند که میتواند هم راستا یا مغایر با منافع ملی و منطقهای باشد. </em><em>بهطور مشخص این مقاله در پی پاسخ گفتن به این پرسش است که «در عرصه تقابل سیاستخارجی اهرمهای ژئوپلیتیک تا چه اندازه تأثیرگذار هستند»؟ در ارتباط با کشور افغانستان ژنهای ژئوپلیتیک فعال و غالبی وجود دارد که عبارت هستند از تنوع قومی مواد مخدر، افراطگرایی و تروریسم، موقعیت حائل، بیثباتی سیاسی و ماهیت تحمیلی مرزها و محصور بودن در خشکی و در ارتباط با روسیه ژنهای غالب و فعال گستردگی قلمرو، افراطگرایی، جداییطلبی و تروریسم، قاچاق موادر مخدر و گسترش ناتو و اتحادیه اروپا به شرق، وجود دارد که سیاستخارجی هر دو کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، روسیه برای مقابله با تهدیدهای ناشی از ژنومها افغانستان به صورت کنشی عمل نموده است، اما افغانستان به علت عدم عدم اولویتبندی ژئوپلیتیک در سیاست خارجی در عرصه بینالمللی و منطقهای رفتار خود را براساس مؤلفههای سلبی و ایجابی ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر روسیه دستهبندی ننموده است و در عرصه سیاست خارجی بیشتر به صورت واکنشی عمل نموده است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است</em>.ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122Strategic Initiative of Asian Powers in Caspian Regionابتکارهای راهبردی قدرتهای آسیایی در منطقه خزر518829429FAهادی سلیمانپوردانشیار، دانشکده روابط بین المللJournal Article20180106Caspian region interactions with its neighborhood have an undeniable impact on world’s strategic equations. The Caspian region is historically known as the “absent present”. Being aware of Caspian region’s exclusive potentialities, the transregional actors would like to receive a regional interpretation of Caspian stand in the future of Interantional system; but still the region has not produced a strategic rhetoric for its own. How a consensus on a regional rhetoric about Caspian’s potentialities can be made using China and India’s strategic initiatives, is the main question of this article. The role of Iran in making a balance in the competition between China and India in Caspian region; as well as Iran and Russia’s capacities in boosting regionalism in Caspian region are addressed by the author. Using analytical – descriptive method; and library resources as well as interviews with experts on regional and transregional affairs, the author tries to tell why the research findings provide an answer to the research question.<em>تعاملات منطقه خزر در قلب ژئوپلیتیک جهان با مناطق پیرامونی خود تاثیر بلافصل بر معادلات راهبردی جهانی دارد ولی این منطقه بهصورت تاریخی در معادلات جهانی </em><em>"</em><em>حاضر غائب</em><em>"</em><em> تلقی میگردد. فرامنطقه با تشخیص ظرفیتهای بیبدیل خزر در انتظار تفسیری منطقهای از جایگاه منطقه خزر در آینده نظام بینالملل است، اما منطقه هنوز روایتی راهبردی از خود ارایه ننموده است. چگونه میتوان روایت منطقهای از ظرفیتهای ژئواکونومیک حوزه خزر را با استفاده از ابتکارات راهبردی چین و هند در این حوزه به اجماع رسانید؟ این سوال اصلی نوشتار حاضر است. همزمان نقش ایران در توازن رقابت راهبردی چین و هند در این حوزه و توان روسیه و ایران در ارتقای منطقهگرایی در منطقه خزر مورد بررسی قرار میگیرد. در این مقاله از روش توصیفی _ تحلیلی و مطالعات کتابخانهای و گفتگوی حضوری با خبرگان منطقه و فرامنطقه بهره گرفته شده است. نتایج مقاله بیانگر آن است که تحول در نظام منطقهای و فرصتهای ناشی از ابتکارات راهبردی هند و چین امکان اجماع سازی با به کارگیری دیپلماسی در حوزههای ژئواکونومیک و دستیابی به همگرایی منطقهای مبتنی بر رقابت تعاملی و متعارف و ترابط<span style="font-family: 'B Nazanin';"> با قدرتهای آسیایی را ارتقا داده است. </span></em>
<br clear="all" />
ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122Impact of Ukraine’s Geopolitical Evolution on Russia’s Security from Prism of Critical Geopoliticsتاثیر تحولات ژئوپلیتیک اوکراین بر امنیت روسیه از منظر ژئوپلیتیک انتقادی8912329430FAمحمدحسن شیخ الاسلامیدانشیار دانشکده روابط بین المللصارم شیراونددانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ایJournal Article20180106Political tendencies of Soviet republics can be divided in the following categories after the collapse of the USSR: centralism and pursuing politics in line with Russia; Anti- Russian politics and western oriented approach; intermediate approach. Due to its geostrategic and geopolitical significance, Ukraine is converted to an area of conflict between Russia and the west. Why Ukraine is so important in Russia’s geopolitical vision and political security? And why Russia’s security is influenced by Ukraine? The hypothesis of this article is that in its security policymaking in post-historical era, Russia still emphasizes on two elements of ‘historical mentality” and “geopolitics”; therefore it sees a linkage between its neighboring’s geopolitical codes and its interests. That is the reason why Ukraine has a pivotal role for Russia. <em>گرایشهای سیاسی جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی، پس از فروپاشی در سه دسته « گرایش به مرکز و پیگیری سیاستهای همسو با روسیه مثل بلاروس»، «پیگیری سیاست بینابین» و «سیاستهای ضدروسی و همسو و نزدیک به غرب» قابل تقسیم است. اوکراین در دوران پساشوروی نظربه اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک آن به یک حوزه کشمکش میان غرب و روسیه مبدل شده است. درگیری و کشمکشی که شکافهای هویتی اوکراین بسترساز ورود قدرتهای بزرگ فرامنطقهای به آن شده است و معمای امنیتی و عدمقطعیت در روابط قدرتهای بزرگ نیز بهعنوان پیامد ساختار آنارشیک نظام بینالمللی بر پیچیدگیهای آن افزوده است. سوال مقاله این است که چرا و چگونه اوکراین در بینش ژئوپلیتیک و سیاست امنیتی فدراسیون روسیه دارای نقشی مهم است؟ و اساسا چرا امنیت روسیه متأثر از تحولات ژئوپلیتیک اوکراین است؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه روسیه در سیاستگذاری امنیتی خود در جهان پساتاریخی، همچنان بر دو عنصر ذهنیت تاریخی و ژئوپلیتیک تأکید دارد بههمین دلیل کدهای ژئوپلیتیک مناطق پیرامونی (خارج نزدیک)را با منافع خود تعریف میکند و امنیت خود را طبق نظم ژئوپلیتیک مطلوب خود تعریف میکند، لذا روسها به اوکراین نگاه محوری دارند، انتخاب کدهای ژئوپلیتیک غربگرا، باعث کاهش قدرت و تنزل جایگاه بینالمللی روسیه در نظام بینالملل و ورود غرب به حوزه سنتی ژئوپلیتیک این کشور و در نهایت تهدید جدی برای امنیت ملی آن میگردد و ازطرفی دیگر، قرارگیری اوکراین در مدار ژئوپلیتیک روسیه بهمعنای وجود یک منطقه حائل جهت جلوگیری از گسترش تهدیدهای امنیتی با محوریت غرب، علیه جایگاه و نفوذ منطقهای و بینالمللی این کشور است. </em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122China and Russia’s Partnership Restrains in Arcticمحدودیتهای مشارکت روسیه و چین در شمالگان12515329432FAسمیه قنبریاستادیار دانشگاه پیام نور واحد قشمJournal Article20180106Moscow and Beijing’s cooperation in developing energy resources as well as maritime and rail transportation infrastructures in the Russian division of Arctic, is a goal for which the two countries can cooperate for their shared interests. However, the mentioned cooperation has not led to a satisfactory result except in an LNG project in Yamal Peninsula. Therefore the present article tries to answer the following question: Why Russian and China have not been able so far to achieve an advanced level of cooperation and partnership irrespective of their shared interests and goals in the Arctic?” An analysis of Russia and China’s situation and their regional and global goals indicates that governments and especially the great powers are always concerned about their share in cooperation. Using analytical – descriptive method and defensive realism theoretical framework, the paper tries to tell why the research findings provide an answer to the research question.<em>در نگاه نخست، همکاری مسکو و پکن در زمینه توسعه منابع انرژی و زیرساختهای حملونقل دریایی و ریلی در بخش روسی شمالگان همچون هدفی است که روسیه و چین میتوانند برای تحقق آن بهطور نزدیک با یکدیگر همکاری داشته باشند و در اینخصوص منافع مکمل دارند. اما واقعیت این است که همکاری این دو کشور در شمالگان پیشرفت چندانی نداشته است و بهجز همکاری در طرح گاز طبیعی مایع در شبه جزیره یامال، هنوز نتایج واقعی چندانی برای عرضه وجود ندارد. بر این اساس، مقاله پیشرو در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است که «چرا روسیه و چین بهرغم داشتن اهداف و منافع مشترک و نزدیک بههم در بهرهبرداری از منابع بخش روسی شمالگان، تاکنون نتوانستهاند به سطح پیشرفتهای از مشارکت و همکاری در اینخصوص دست یابند؟» تحلیل موقعیت و اهداف منطقهای و جهانی روسیه و چین بهمثابه دو قدرت بزرگ جهانی و شرایط حاکم بر سیاست بینالملل، نشان میدهد که دولتها و بهویژه قدرتهای بزرگ بهرغم برقراری روابط همکاریجویانه با یکدیگر، همواره نگران سهم خود از همکاری در مقایسه با سهم شرکایشان که عملا رقبایشان نیز محسوب میشوند، هستند. یافتههای مقاله نیز که از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با روش تجزیهوتحلیل عّلی در چارچوب نظری واقعگرایی تدافعی انجام شده است، نشان میدهد که اصلیترین مانع در توسعه همکاری میان چین و روسیه در شمالگان، نگرانی متقابل این دو کشور از دستاوردهای بیشتر طرف مقابل است. راه غلبه بر این مانع نیز توسعه همکاری چین-روسیه در آسیای مرکزی و استفاده از ظرفیتهای دوستان مشترک همچون ایران خواهد بود.</em>ناشر: وزارت امور خارجهفصلنامه علمی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز2322-3766239920171122Russia’s Political Culture: Roots, Dimensions and Ramificationsفرهنگ سیاسی روسیه: ریشهها، ابعاد و پیامدها15518829433FAجهانگیر کرمیدانشیار گروه مطالعات روسیه، دانشکده مطالعات جهان0000-0001-8815-7069رقیه کرامتی نیادانشآموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات روسیهJournal Article20180106Political culture is a concept addressed by scholars in recent decades in an attempt to explain a society’s individuals’ political behavior and the government’s behavior toward people. Political culture is noticed in Russia for analyzing Putinism’s continuity and change in recent years. The present literature addresses the following question: How Russia’s political culture is evolved and in which situation it is at the present time. In order to answer the mentioned question, the authors argue that Russia’s political culture is a blend of its classic type and modernism and is reproduced and has been influential on political behavior in contemporary era, irrespective of important evolutions in communications and also civil institutions. Using analytical – descriptive method, the authors try to tell why the research findings provide an answer to the research question.<em>فرهنگ سیاسی از جمله مفاهیمی است که در دهههای اخیر برای تبیین رفتارهای سیاسی مردمان یک جامعه با همدیگر و با دولتها و تعاملات دولتها با مردم مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. فرهنگ سیاسی امری پویاست که در گذر زمان شکل گرفته و جریان مییابد. در روسیه نیز در سالهای اخیر به دنبال تحولات پس از فروپاشی کمونیسم و دوران یلتسین و سپس با روی کار آمدن و تداوم نظام سیاسی جدید به وسیله پوتین، این موضوع برای تحلیل تداوم و پایایی پوتینیسم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اصلی این مقاله این استکه فرهنگ سیاسی روسیه چه تحولاتی داشته و در دوره جدید در چه وضعیتی است؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه اصلی مطرح میشود که فرهنگ سیاسی روسیه از شکل سنتی آن در دوره پیش از پتر با مدرنیسم و الزامات آن همزیستی یافته و در دوره جدید با وجود تحولات مهم در حوزه ارتباطات و نهادهای مدنی همچنان بازتولید شده و بر رفتارهای سیاسی تاثیرگذار بوده است. برای بررسی این موضوع، نخست به ارائه مفهوم فرهنگ سیاسی پرداخته و سپس تطور و تکوین آن را در روسیه بحث کردهایم. ابعاد و ویژگیهای فرهنگ سیاسی روسیه موضوع بحث بعدی است و در پایان تاثیر آن را بر جامعه ارائه نمودهایم. موضوع روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و برای اجرای آن از روش کتابخانهای و فضای مجازی استفاده شده است. </em>
<strong> </strong>