نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
غم از دست رفتن عظمت دورههای تزاری و شوروی را میتوان یکی از معدود نقاط اشتراک طیفهای فعال در روندهای سیاسی- اجتماعی روسیه پساشوروی دانست. این احساس که در قالب آرمان تبدیل روسیه به یک «قدرت بزرگ» نمود مشهودی یافته، مبتنی بر عناصر مختلف مادی و معنایی گذشته، حال و آینده روسیه و مؤلفهای قابل اعتنا برای ایجاد انسجام داخلی در جامعه هویت گسیخته این کشور بوده است. این اندیشه همچنین متاثر از اعتقاد مردم و نخبگان روسیه به وستفالیایی بودگی نظام بینالملل، راهنمای اقدامی در سیاست خارجی و قرائت اصلی مسکو از موقعیت خود در نظام بینالملل به عنوان هویتی مستقل و در عین حال ممتاز است. هرچند در دهه 1990 تلاشها برای تحقق این آرمان به واسطه فقدان منابع لازم و رویکردهای ایدئولوژیک ناکام ماند، اما پوتین و مدودف با اتخاذ رویکردی عملگرا به طور نسبی در تحقق برخی جنبههای «سخت» این هدف موفق بودهاند. با این وجود، نگاه صرفاً «از بالا»، عدم توجه به مؤلفههای قدرت نرم و طنین همچنان قدرتمند نگاه سنتی به برخی عرصهها از جمله خارج نزدیک اسبابی برای عدم تحقق کامل این اندیشه بوده است.
کلیدواژهها