نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رشته جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

2 استاد گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

3 استاد گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

چکیده

دریای خزر بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی، منطقه‌ای پویا، فعال و با هویت نوینی است که توامان، ظرفیت تکامل و یا کشمکش و بحران را دارد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دریای خزر را که یک منطقه جغرافیایی محض بود به سازه ژئوپلیتیک مبدل ساخت. امضای کنوانسیون وضعیت حقوقی با پایان بخشیدن به شماری از عوامل واگرا، نقطه عطف آغاز فرآیند چیرگی عوامل همگرا بر واگرا به‌شمار می‌آید که می‌تواند نهادسازی منطقه‌ای و گرایش به تشکیل ساختار دایمی همکاری‌های منطقه‌ای و نهادهای کارکردی را سرعت ‌بخشد. به‌رغم امضای کنوانسیون، قلمروسازی در خزر هنوز نهایی نشده و عدم‌تعیین خطوط مبدا پنج کشور و نبود موافقتنامه تحدیدحدود بستر و زیربستر سه کشور جمهوریآذربایجان ـ ترکمنستان،  ایران ـ جمهوری آذربایجان و ایران ـ ترکمنستان می‌تواند، واگرایی جدیدی را بازتولید کند. این مقاله بر اساس ماهیت و روش، توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس هدف، کاربردی با رویکرد توسعه‌ای است. روش اصلی مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای و اسنادی بوده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش انجام شد که پس از امضای کنوانسیون و اتخاذ الگوی رفتاری تعامل و همگرایی و بهره‌گیری از دیپلماسی کارآمد چندسویه، دستیابی به عقلانیت و کمال ژئوپلیتیک منجر به نهادسازی در منطقه خزر امکان پذیر است یا خیر؟ یافته‌های مقاله بیانگر آن است که این سازه با اتخاذ الگوی رفتاری تعامل و همگرایی و تدوین و اجرای راهبردهای مناسب می‌تواند به منطقه‌ای یک‌پارچه تبدیل شود. در غیر این‌صورت با افول اندیشه همگرایی و توسعه تنش‌ها و اهداف و منافع متعارض، فرآیند واگریی تقویت خواهد شد.

کلیدواژه‌ها