نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

2 دانشیار روابط بین‌الملل، گروه علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده

 کسب استقلال سیاسی و حاکمیتی در پایان فرایند اتحاد، آلمان را در برابر چالش‌های جدیدی در سیاست خارجی روبه‌رو ساخت. از طرف دیگر، فدراسیون روسیه به‌عنوان وارث امپراتوری فروپاشیده اتحاد جماهیر شوروی در تکاپو برای محدود ساختن خسارات ناشی از این فروپاشی به دنبال ایجاد ساختارهای جدیدی در راهبردهای سیاست خارجی خود در سطوح منطقه‌ای و جهانی می‌باشد. در این میان، آسیای مرکزیبه‌واسطه موقعیت سیاسی و جغرافیایی ایجاد شده پس از پایان نظام دوقطبی و نیز غنی از منابع عظیم هیدروکربنیبه حوزه‌ای مهم جهت کنشگری قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای تبدیل گردیده است. از این رو، دو کشور آلمان و روسیه به دلایلی نظیر قرار داشتن پنج جمهوری آسیای مرکزی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و همچنین وجود اقلیت‌های آلمانی وروس تبار در این منطقه برای خود منافع گسترده‌ای تعریف کرده‌اند که ماهیت روابط و مناسبات دو کشور را در این منطقهبعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد آلمان دست‌خوش تغییر کرده است. بنابراین این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس چارچوب نظری سازه‌انگاری به این سؤال دهد که آیا روابط آلمان و فدراسیون روسیه در آسیای مرکزی ماهیتی همکاری جویانه دارد و یا رقابت جویانه؟ نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که روابط دو کشور به‌رغم تاریخ پرفراز و نشیب خود و فقدان اطمینان میان دو طرف از ماهیتی همکاری جویانه و پایدار در سطح منطقه آسیای مرکزی برخوردار بوده و اولویت‌های تجاری، اقتصادی و انرژی هسته اصلی این روابط را تشکیل می‌دهند.

کلیدواژه‌ها