نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه روابط بین الملل، دانشگاه تهران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
چکیده
جاده ابریشم نوین به عنوان بلندپروازانهترین کلان پروژه در زمانه کنونی، نمود و نماد اعمال قدرت چین در ورای مرزهای خود است. دو دالان از دالانهای ششگانه کمربند زمینی جاده ابریشم نوین از قلمرو روسیه میگذرند. همچنین اروپا پایانه عمده مسیرهای زمینی و دریایی این کلان پروژه خواهد بود. بااینحال، روابط چین با روسیه و اروپا دربردارنده تنشهای بالقوه با پیامدهای کلان برای موازنه قوا و اقتصاد جهانی نیز است. از این دریچه، مسئله اساسی نوع واگرایی و همگرایی این سه قدرت بزرگ در مسیر زمینی اوراسیایی جاده ابریشم نوین است." عوامل همگرایی و واگرایی در رابطه چین با روسیه و اروپا در مسیر جاده ابریشم نوین کدماند؟" فرضیه بر این امر استوار است که از جاده ابریشم قطبی بستر همگرایی و آسیای میانه زمینه واگرایی پکن و مسکو را فراهم میکند و از سوی دیگر، پروژههای چین در بالکان زمینه همگرایی در اروپای شرقی را فراهم میسازد٬ درصورتیکه واگرایی با قدرتهای اروپای غربی و مرکزی را به همراه دارد. این نوشته با ذکر جزییاتْ این سویهها و پیامدهای جاده ابریشم یخی (قطبی) را نشان میدهد. همچنین، فرصتها و چالشهای میان چین و روسیه را بهویژه در آسیای میانه برمیشمرد. سپس، سیاستها و خطمشی چین برای نفوذ در اروپای شرقی و بالکان نشان داده میشود. در آخر نیز دامنه و گستره روابط تنش آمیز چین با کشورهای اروپای غربی نیز موردبررسی قرار خواهد گرفت. چارچوب نظری مقاله پیشرو بر خوانشی سهحوزهای و سهسطحی از ژئوپلیتیک استوار است. چنین چارچوبی از پیوند این سه ساختار با عوامل جغرافیایی نشان میدهد که ردپای ریشهها و پیامدهای این کلان پروژه را میتوان در سه حوزۀ ژئوپلیتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومی و در سه سطح "بینالمللی"، "منطقهای" و "داخلی" یافت.
کلیدواژهها