نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار علوم سیاسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

2 دانشجوی دکترای روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان

چکیده

مسئله دولت‌های غیررسمی و بدون شناسایی که هم‌زمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و خلأ قدرت به وجود آمده، براساس منازعات قومی موجود در برخی از جمهوری‌های تازه استقلال یافته شکل گرفتند؛ از جمله مسائل مهم در فضای سیاسی پساشوروی محسوب می‌شوند. اهمیت این امر زمانی بیش‌تر می‌شود که ارتباط این مسئله را با موضوعات مهمی مانند انسجام و همگرایی سرزمینی، حاکمیت ملی، وضعیت حقوقی دولت‌های غیررسمی و در مجموع دولت‌سازی پسااستقلال مدنظر قرار دهیم. در میان جمهوری‌های استقلال‌یافته، جمهوری گرجستان موردی مناسب برای بررسی وضعیت دولت‌های غیررسمی محسوب می‌گردد؛ زیرا تنها دولتی است که دو دولت غیررسمی در آن وجود داشته و بیشترین تأثیر را از عملکرد این موجودیت‌ها پذیرفته است.
در این راستا سؤال مقاله پیش‌رو چنین است که تأثیر دولت‌های غیررسمی بر روند دولت‌سازی در جمهوری گرجستان به چه صورت بوده است؟ می‌توان گفت که موجودیت‌های غیررسمی آبخازیا و اوستیای جنوبی در سه محور ایجاد مانع در مسیر شکل‌گیری حاکمیت ملی کامل، مخدوش نمودن انسجام سرزمینی و وارد کردن عاملی به عنوان دولت حامی در روند معادلات سیاسی داخلی، بر روند دولت‌سازی در جمهوری گرجستان تأثیر منفی گذاشته‌اند؛ به صورتی ‌که این موجودیت‌ها به عنوان مهم‌ترین موانع در ساخت دولت ملی واحد و موفقیت اقدامات صورت گرفته توسط دولت برآمده از انقلاب در عرصه دولت‌سازی در این کشور مورد بررسی قرار گرفته‌اند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای می‌باشد.

کلیدواژه‌ها