نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان

2 دانشجوی دکترای روابط بین الملل، دانشگاه گیلان

چکیده

دکترین اتحاد پیرامونی رژیم صهیونیستی همواره راهی برای افزایش امنیت، گسترش روابط اقتصادی و نیز کاهش انزوای این دولت در عرصه منطقه‌ای بوده است. به دنبال تغییر و یا از بین رفتن وضعیت منطقه‌ای مورد دلخواه؛ رژیم صهیونیستی تلاش کرده است از طریق ارتباط با دولت‌های پیرامونی بر انزوای خود غلبه کند. طی دهه‌های متوالی این دکترین شکل نسبتا ثابتی داشت؛ تحولات منطقه خاورمیانه از سال 2011 به بعد باعث شد که دکترین اتحاد پیرامونی فرم و محتوای جدیدی به خود گرفته و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند، مناطق و کشورهای جدیدی را به دکترین اتحاد پیرامونی کلاسیک خود اضافه کند. یکی از مناطقی که در این اتحاد پیرامونی جدید جایگاه برجسته‌ای دارد، منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است. در میان کشورهای آسیای مرکزی نیز قزاقستان به دلیل تأثیرگذاری سیاسی و اقتصادی این کشور در عرصه منطقه‌ای اهمیت به‌سزایی برای رژیم صهیونیستی پیداکرده است. هدف این مقاله واکاوی ماهیت و ساز کار استراتژی پیرامونی جدید رژیم صهیونیستی و اهداف این دولت در منطقه آسیای مرکزی در بعد از تحولات 2011 است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مهم‌ترین دلایل و انگیزه‌های ورود رژیم صهیونیستی به منطقه آسیای مرکزی و تعمیق روابط با کشورهایی نظیر قزاقستان چیست؟ یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که در استراتژی پیرامونی جدید رژیم صهیونیستی، گسترش به فراسوی منطقه خاورمیانه جایگاه اساسی دارد و در این میان مناطقی و کشورهایی که بتوانند از لحاظ سیاسی و اقتصادی به خروج از انزوای رژیم صهیونیستی در شرایط جدید کمک کنند اهمیت به‌سزایی دارند. آسیای مرکزی به دلیل اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیک و همچنین ظرفیت‌های اقتصادی بالقوه خود تأمین‌کننده این نیاز است.  
 

کلیدواژه‌ها