نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

واحد لامرد، دانشگاه آزاد اسلامی

چکیده

هدف غایی قدرت هنجاری (نرم یا مدنی)، تغییر رفتار بازیگران به شیوه ‏‏های غیراجبارآمیز است. از این رو، اثربخشی "قدرت هنجاری اروپا" در کشورهای پساشوروی را باید برحسب مفهوم "قدرت تحول‏ گرا" یعنی میزان تأثیر واقعی طرح ‏ها و تلاش ‏های بروکسل بر فرایند گذار در این کشورها مورد سنجش قرار داد. این بعد از قدرت اتحادیه اروپایی با "همبستگی داوطلبان" در داخل و "حکمرانی بیرونی" در خارج مرزهای آن تعریف ‏می‏ شود. قدرت هنجاری اروپا با تکیه بر "قدرت تحول‏گرای اتحادیه اروپایی" اهداف زیربنایی بلندپروازانه‏ ای را در آسیای مرکزی دنبال می‏ کند و هدف مقاله حاضر، بررسی و تحلیل اثربخشی آن است. پرسش اصلی مقاله این است که «اهرم اتحادیه اروپایی برای پیاده ‏سازی قدرت هنجاری اروپا در آسیای مرکزی چیست و تا چه میزان اثربخش بوده‏ است؟» در پاسخ این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «قدرت هنجاری اروپا در آسیای مرکزی با اهرم قدرت تحول‏گرای اتحادیه اروپایی برای ایجاد تحول اقتصادی (گذار به اقتصاد بازار تمام‌عیار) و سیاسی (گذار به نظم دموکراتیک) اعمال می‏ شود و چون تأثیر این تحولات بر فرایند گذار کشورهای آسیای مرکزی ناچیز بوده است، اثربخشی قدرت هنجاری اروپا در آسیای مرکزی اندک ارزیابی می‏ شود.» این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی (کیفی) بوده و در فرایند تحلیل یافته‏ها از روش ‏شناسی استنباطی استفاده شده است. یافته ‏های مقاله نیز ضمن تأیید فرضیه، نشان می‏ دهند که جوامع و دولت ‏های آسیای مرکزی به ‏لحاظ اقتصادی الگوی "سرمایه ‏داری دولتی" چین را بر الگوی اقتصاد بازار تمام ‏عیار ترجیح می‏ دهند و به‏ لحاظ سیاسی الگوی "دموکراسی هدایت ‏شده از داخل" را برتر از الگوی دموکراسی لیبرال می‏دانند.
 

کلیدواژه‌ها