نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

2 دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

چکیده

پایش مداوم زندگی روزمره­ شهروندان از جمله گزاره ­های بنیادی نظریه­ زیست­ سیاست است. در مقیاسی وسیع­تر، کنترل امنیتی مداوم و رویه نظارتی سخت بر کشورهای پیرامون نیز از سوی کشورهایی به اجرا درمی­ آید که نوعی تقابل و تنازع تاریخی- تمدنی با همسایگان خود دارند. روسیه به­عنوان یکی از محورهای تاریخی و سیاسی آسیای مرکزی، سیاست ­های خارجی متفاوتی را در قبال آنچه خارج نزدیک نامیده می­شود در پیش گرفته است. با این حال به ­نظر می­رسد، عنصر بنیادی که در سیاست خارجی روسیه در قابل محیط پیرامونی خود بیش از همه به چشم می­خورد، رویکرد امنیتی همه­جانبه و تحمیل خود به مثابه­­ی هژمون منطقه­ ای است. در این راستا، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از گزاره ­های نظریه­ زیست ­سیاست به بررسی سیاست خارجی روسیه در قفقاز جنوبی پرداخته است. لذا سوالی مقاله حاضر این است که براساس نظریه زیست سیاست، سیاست خارجی و کدهای ژئوپلیتیک فدراسیون روسیه در منطقه قفقاز جنوبی چگونه است؟ در پاسخ فرضیه مقاله از این قرار است، سیاست خارجی روسیه با وجود لایه­های چندگانه و انعطاف مداوم، اما فاقد بار هژمونیک است. این فقدان به دلیل تاریخ، فرهنگ و ایدئولوژی­های واگرایانه­ ای است که در این منطقه­ وجود دارد و روسیه همواره کوشیده است تا با حفظ دکترین نظامی برتر خود، آنها را سرکوب کند. دکترین نظامی روسیه، اما توانسته است هژمونی سخت­افزاری این کشور بر قفقاز جنوبی را حفظ کند و سه کشور ارمنستان، آذربایجان و گرجستان نیز به دلیل کاستی­ های ساختاری به ناگزیر سیاست همسویی و همراستایی با روسیه را در پیش می­گیرند. مقاله حاضر از نظر ماهیت، بنیادی- کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی ـ تحلیلی است.

کلیدواژه‌ها