نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه تهران. دانشکده جغرافیا. گروه جغرافیای سیاسی
2 دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
چکیده
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکلگیری روسیه جدید سرزمینهایی که امنیت روسیه مستقیما به آنها مربوط میگردید، اهمیت فراوانی یافتند. با توجه به سیطره مجدد گفتمان ژئوپلیتیک منفعت بنیان در سیاست خارجی روسیه جدید و نیز تکیه بر ذهنیت تاریخی، دکترین خارج نزدیک و روابط با این منطقه مبدل به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی روسیه گردید و در عین حال راهبرد امنیتی جدید روسیه از یک راهبرد جهانی با رویکرد مضیق به یک راهبرد منطقهای با رویکردی موسع تبدیل شد. در دوره جدید، روسیه در راستا تأمین امنیت خود، سه حلقه امنیتی تعریف کردهاست؛ حلقه اول، خود روسیه، حلقه دوم، فدراسیون روسیه که جمهوریهای خودمختار وابسته را نیز شامل میشود و سومین حلقه به منطقه خارج نزدیک اشاره دارد و آسیای مرکزی در حلقه سوم قرار دارد. سوال مقاله عبارت است از اینکه با کاربست نظریه فالکر ریتبرگر نقش و ماهیت نهادگرایی روس محور در سیاستگذاری های فدراسیون روسیه در منطقه آسیای مرکزی چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ به این سوال نگارندگان فرضیه خود را اینچنین مطرح مینمایند که هر سه موقعیت شناختی، هژمونیک و مساله محور نظریه ریتبرگر در زمینه نهادگرایی روسیه در منطقه آسیای مرکزی به کار گرفته شده است، اما وزن و نقش هر موقعیت متفاوت است و روسیه بیشتر بر موقعیت هژمونیک و مساله محور متکی بوده است. در این مقاله روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است و منابع از طریق اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده است.
کلیدواژهها