نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه گیلان
چکیده
جمهوری آذربایجان پس از کسب استقلال با بحران ناشی از اشغال اراضی از جانب ارمنستان مواجه شد. مناقشه قرهباغ بعدها به دلیل دخالت برخی قدرتهای خارجی به یک بحران منطقهای تبدیل شد. در این میان، تصور میشود که حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان تلاشی برای گسترش حوزه نفوذ خود هم از طریق حمایت از مواضع باکو در مناقشه قرهباغ و هم از طریق به حاشیه راندن نفوذ ایران و روسیه در منطقه است. ایران نیز نگران از سرریز شدن ناامنیها به درون مرزهای شمال غربی خود، خواهان توقف این درگیری است و ضمن مخالفت با مداخله خارجی در این بحران، بر حلوفصل مناقشه از طریق دیپلماسی تأکید دارد. سؤال اصلی پژوهش این است که ایران و ترکیه در قبال مناقشه قره باغ چه راهبردی را دنبال میکنند؟ فرضیه پژوهش این است که ترکیه تحت توسعه سیاست ترک گرایی و اوراسیاگرایی خود با هدف تأمین اهداف و سیاستهای منطقه ای خود، اوضاع در قرهباغ کوهستانی را به نفع باکو تغییر داده است که این امر ضمن تغییر معادلات به ضرر ایران و تأثیر بر امنیت ملی آن، در درازمدت مطلوب ترکیه خواهد بود. از سویی، ایران ضمن به رسمت شناختن حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر قره باغ، با هرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی در مرزهای شمالی خود مخالفت می ورزد و در این راستا، در تلاش است تا از شکل گیری نظم و موازنه قدرت منطقه ای به ضرر تهران و هم پیمانان آن در قفقاز مبادرت ورزد. برای تحلیل دادههای این پژوهش از روش تحلیل مقایسه ای از نوع کیفی استفاده شده است.
کلیدواژهها
موضوعات