نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای روابط بین المل دانشکده حقوق و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان

2 دانشیار گروه دیپلماسی و سازمانهای بین المللی دانشکده روابط بین الملل،

چکیده

پس از آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی دومین اولویت در سیاست همسایگی چین است و به همین دلیل پکن همواره تلاش می‌نماید تا از راه افزایش تجارت، سرمایه‌گذاری در بخش­های زیربنایی و ارائه کمک­های توسعه­ای به اهداف سیاست خارجی خود در منطقه دست یافته و کشورهای مزبور را از گسترش روابط با آمریکا و دیگر ممالک غربی دور نگه دارد. کمک‌های اعطایی چین به این کشورها در قرن بیست و یکم به‌مراتب از کمک‌های آمریکا و اروپا بیشتر اما چارچوب و اهداف آن‌ها متفاوت بوده است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که "چین چه اهدافی را از ارائه کمک‌های توسعه‌ای به کشورهای در حال توسعه دنبال می­کند؟" فرضیه پژوهش آن است که کمک‌های توسعه­ای چین برخلاف کمک‌های توسعه­ای غرب به دنبال ایجاد تغییرات نهادی و ساختاری در کشور پذیرنده نیست و بیشتر به دنبال تأمین نیازهای ژئواکونومیکی خود در زمینه انرژی، کریدورهای بین­المللی حمل‌ونقل و پروژه­های زیربنایی است. این پژوهش از روش کیفی در چارچوب نظریه نظام‌های جهانی استفاده می­کند. یافته­های پژوهش بر تلاش چین برای تضمین منافع سیاسی- امنیتی و اقتصادی- تجاری توسط کمک‌های توسعه­ای، سرمایه‌گذاری و توافقات تجاری دلالت می­کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات