نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
2 پژوهشگر مرکز خاورمیانه مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن
چکیده
نوعثمانیگرایی در واقع عنوانی بود که به اقدامات ترکیه پس از بهار عربی اطلاق گردید. سیاست خارجی جدیدی که دارای انگیزه مذهبی با حمایت از گروههای اخوانی و همچنین انگیزه ترکی با حضور در سرزمینهای سابق امپراتوری عثمانی بود. اما به نظر میرسد امروز اثر چندانی از نوعثمانیگرایی باقی نمانده است و از ترکیه مفاهیم جدیدی چون «دوران جدید» یا «قرن ترکی» به گوش میرسد. پرسشی که در نوشته پیش رو مطرح کردهایم این است که گذار ترکیه از نوعثمانیگرایی به قرن ترکی چگونه بوده و قرن ترکی چه بنیانهایی را در برمیگیرد؟ در این مقاله تلاش کردهایم با استفاده از روش روندپژوهی، ضمن واکاوی در تغییر سیاست ترکیه از نوعثمانیگرایی به قرن ترکی، به بنیانهای اصلی سیاست خارجی جدید ترکیه و حوزههای نفوذ آن و همچنین عوامل تغییر آن بپردازیم و پرسش خود را پاسخ دهیم. بر این مبنا شکست ترکیه در سیاستهای خود در خاورمیانه و همچنین تغییر اتحادهای داخلی پس از کودتای ۲۰۱۶، منجر به تغییر راهبردها و تلاش ترکها برای حضور در کمربند اوراسیایی مدیترانه شرقی، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی گردید. آنکارا از طریق حضور در این کمربند در سراسر اوراسیا سودای تبدیلشدن به هاب انرژی و ترانزیتی را در دوران جدید خود دارد. دوران جدیدی که طبق سخنان ترکها میتوان از آن با عنوان قرن ترکی یادکرد.
کلیدواژهها
موضوعات