نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 وزارت امور خارجه - مشاور معاون سیاسی

2 استادیار گروه جغرافیای سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران

چکیده

فضای حائل، چگونگی شکل­گیری، بقای این فضا و نقش آن در تنظیم معادله قدرت بین کشورهای مختلف از مباحث قابل‌توجهی است که به‌ویژه از اواخر قرن 19 به صورتی مشخص و چارچوب­مند وارد ادبیات سیاسی گردید. اصولاً برداشت از مفهوم حائل در طول تاریخ و به فراخور نظام‌مند شدن مناسبات بین کشورهای مختلف و پدید آمدن نظام بین‌الملل، توسعه یافته است. این مقاله در واقع بیانی جدید از همین توسعه رو به رشد مفاهیم و کارکردهای آن در این حوزه خاص است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا تصویری کلی از مفهوم فضای حائل بر اساس مطالعه، درک و برداشت محققین که عمدتاً مورد اجماع نیز است، ارائه و در ادامه مفاهیم و برداشت‌های جدید از فضای حائل که عمدتاً متأثر از تحولاتی است که طی قرن حاضر به وقوع پیوسته، عرضه شود. این فهم جدیدی از فضای حائل در دو تصویر جداگانه و با مختصاتی متفاوت خواهد بود. در یک تصویر جغرافیا به‌عنوان پایه اصلی کماکان موقعیت خود را با کارکردی متفاوت حفظ خواهد کرد. در تصویر دوم جغرافیا مفهوم خود را ازدست‌داده، کارکرد آن ورای مرزهای جغرافیایی، با ماهیتی جدا از حاکمیت‌های ملی بوده و هدف آن روایت سازی مستقل  از پدیده است.

کلیدواژه‌ها