پس از آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی دومین اولویت در سیاست همسایگی چین است و به همین دلیل پکن همواره تلاش مینماید تا از راه افزایش تجارت، سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی و ارائه کمکهای توسعهای ...
بیشتر
پس از آسیای جنوب شرقی، آسیای مرکزی دومین اولویت در سیاست همسایگی چین است و به همین دلیل پکن همواره تلاش مینماید تا از راه افزایش تجارت، سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی و ارائه کمکهای توسعهای به اهداف سیاست خارجی خود در منطقه دست یافته و کشورهای مزبور را از گسترش روابط با آمریکا و دیگر ممالک غربی دور نگه دارد. کمکهای اعطایی چین به این کشورها در قرن بیست و یکم بهمراتب از کمکهای آمریکا و اروپا بیشتر اما چارچوب و اهداف آنها متفاوت بوده است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که "چین چه اهدافی را از ارائه کمکهای توسعهای به کشورهای در حال توسعه دنبال میکند؟" فرضیه پژوهش آن است که کمکهای توسعهای چین برخلاف کمکهای توسعهای غرب به دنبال ایجاد تغییرات نهادی و ساختاری در کشور پذیرنده نیست و بیشتر به دنبال تأمین نیازهای ژئواکونومیکی خود در زمینه انرژی، کریدورهای بینالمللی حملونقل و پروژههای زیربنایی است. این پژوهش از روش کیفی در چارچوب نظریه نظامهای جهانی استفاده میکند. یافتههای پژوهش بر تلاش چین برای تضمین منافع سیاسی- امنیتی و اقتصادی- تجاری توسط کمکهای توسعهای، سرمایهگذاری و توافقات تجاری دلالت میکند.