نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

چکیده

بعد از فروپاشی شوروی، ترکیه اولین کشوری بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت و تلاش کرد از خلأ ژئوپلیتیکی به وجود آمده، جهت افزایش نفوذ خود در جمهوری آذربایجان که اشتراکات فرهنگی و زبانی زیادی با این کشور دارد، استفاده کند. بحران قره‌باغ از مهم‌ترین مسائل پیشروی سیاست خارجی ترکیه پس از فروپاشی شوروی بود. ازاین‌رو، در دهه 1990، عمده‌ترین روابط دو کشور در ارتباط با حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان در مقابل ارمنستان بود. از آغاز قرن حاضر، آنکارا و باکو با همکاری در زمینه پروژه‌های زیربنایی بزرگ در حوزه انرژی روابط خود را گسترش دادند. عمیق این روابط در جنگ دوم قره‌باغ بیشتر شد و با اعلامیه شوشی به اوج خود رسید. این اعلامیه، نقشۀ راه آینده روابط دو کشور را ترسیم می‌کند و بر شعار یک ملت دو دولت باکو و آنکارا صحه می‌گذارد. ازاین‌رو، این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره‌گیری از نظریه سازه‌انگاری به‌عنوان یکی از رویکردهای روابط بین‌الملل که توجه ویژه‌ای به مؤلفه «هویت» و نقش آن در شکل دادن به منافع و سیاست‌ها دارد، تلاش شده است به این پرسش که پان‌ترکیسم چه نقشی در تکوین و تعمیق اتحاد راهبردی باکو – آنکارا داشته است و این اتحاد چگونه و در چه ابعادی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیر می‌گذارد؟ پاسخ داده شود. فرضیه‌ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می‌شود این است که پان‌ترکیسم نقش تسهیل‌کننده در اتحاد راهبردی باکو و آنکارا داشته است و اتحاد این دو در ابعاد ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کند. در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات نیز به‌صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب، مقالات، اسناد و داده‌های اینترنتی است.

کلیدواژه‌ها