شرکت روسی گازپروم که یکی از بزرگترین غولهای جهان انرژی شناخته میشود، نه تنها بر اکثر منابع گاز روسیه مسلط میباشد، بلکه تلاشهای گستردهای را نیز به منظور تسخیر بازارهای جهانی انرژی انجام داده ...
بیشتر
شرکت روسی گازپروم که یکی از بزرگترین غولهای جهان انرژی شناخته میشود، نه تنها بر اکثر منابع گاز روسیه مسلط میباشد، بلکه تلاشهای گستردهای را نیز به منظور تسخیر بازارهای جهانی انرژی انجام داده است. همین امر موجب شده که این شرکت در معادلات راهبردی انرژی از جایگاه برجستهای برخوردار شود. گازپروم در حالی رویای تسخیر بازارهای جهانی انرژی را در سر میپروراند که عملاً از پشتیبانی دولت روسیه برخوردار است.
در این بین مقاله حاضر قصد دارد ضمن بررسی جایگاه گازپروم در معادلات جهانی انرژی، نگاهی به تلاشهای این شرکت جهت گسترش بازارهای جهانی خود نیز داشته باشد.
سه کشور قفقاز جنوبی یعنی گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه ای پیچیده و بی ثبات قرار دارند که تقاطع مسیر اروپا، آسیا، خاورمیانه است. این کشورها از دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی آسیبهای ...
بیشتر
سه کشور قفقاز جنوبی یعنی گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه ای پیچیده و بی ثبات قرار دارند که تقاطع مسیر اروپا، آسیا، خاورمیانه است. این کشورها از دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی آسیبهای عمیق تاریخی مشترکی دارند. دوره شوروی تجربه بدی برای این کشورها بود. مدیریت نادرست اقتصاد، فساد، مشکلات اجتماعی، نهادسازی ضعیف، گرایشهای متعارض به اقتدارطلبی و اصلاح، اختلافهای قومی، ناآرامیهای مرزی و وجود چندین بحران خاموش در منطقه، میراث اتحاد جماهیر شوروی برای این کشورها است.
معضلات امنیتی منطقه قفقاز جنوبی (گرجستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان)، دیدگاه قدرتهای فرامنطقهای (آمریکا- اتحادیه اروپا- ناتو) به امنیت قفقاز جنوبی، دیدگاه قدرتهای منطقهای (ترکیه، فدراسیون روسیه، جمهوری اسلامی ایران) به این منطقه مهمترین مسائل مورد بررسی در این پژوهش میباشند.
چارچوب نظری مقاله حاضر براساس مفهوم «مجموعه امنیتی منطقهای » است که برای نخستین بار توسط باری بوزان مطرح گردید، این نظریه با نظریه نوین وی در خصوص بین الاذهانی بودن امنیتی شدن تلفیق خواهد شد تا چارچوبی فراسوی نظریه کلاسیک مجموعه امنیتی ارائه گردد.
نوشتار حاضر سعی دارد با رویکردی نوکارکردگرایانه، دستاوردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را در سه دوره از روابط ترکیه و ارمنستان یعنی بازگشایی مرزها، عادی سازی روابط و شرکای قابل اعتماد در حوزههای ...
بیشتر
نوشتار حاضر سعی دارد با رویکردی نوکارکردگرایانه، دستاوردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را در سه دوره از روابط ترکیه و ارمنستان یعنی بازگشایی مرزها، عادی سازی روابط و شرکای قابل اعتماد در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در منطقه به بحث بگذارد. با این روش نگارنده، پویایی حاکم بر روابط دو کشور و تکامل آن در مرحلههای زمانی ذکر شده و همچنین در بستر منطقه را در نوشتار حفظ خواهد کرد. در کوتاه مدت تمرکز بحث بیشتر بر تاثیراتی است که بازگشایی مرزها بر اقتصاد دو کشور دارد و در میان مدت، ترمیم و راه اندازی زیر ساختهای منطقهای به جا مانده از زمان اتحاد جماهیر شوروی و شکل دهی به زیرساختهای جدید ارتباطی و همچنین خطوط لوله حاملهای انرژی و انطباق آنها با پروژههای اروپایی بحث میشود که مقدمهای بر همگرایی اقتصادی منطقه خواهد بود. در نهایت، روند سرایت یا سرریز حوزههای ذکر شده به همگرایی اقتصادی در بلند مدت، ترکیب جدید اتحادها و ائتلافهای سیاسی و همچنین حل و فصل مناقشات منطقهای همچون مناقشه قره باغ در سطح منطقه مطرح خواهد شد. این رویکرد سبب می شود هم آینده منطقه در پی چنین تحولی برای مخاطب ملموستر گردد و هم روندی که در ابتدای راه خود قرار دارد را با نگاهی عملگرا به طرفهای ذینفع معرفی کند تا موجبات تکمیل آن با مساعی بیشتری از ناحیه کشورهای ذینفع، قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای فراهم گردد.
یکی از ویژگیهای مشترک هشت کشور حاضر در دو منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، ساختار قومی متکثر است که این امر بر فرایند ملتسازی و حتی دولتسازی در این کشورها تاثیرات منفی قابل توجهی برجای گذشته است. ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای مشترک هشت کشور حاضر در دو منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، ساختار قومی متکثر است که این امر بر فرایند ملتسازی و حتی دولتسازی در این کشورها تاثیرات منفی قابل توجهی برجای گذشته است. این مقاله برآن است که با ارائه یک چارچوب نظری منسجم به درک و تبیین پویش ملیگرایی قومی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی _ به عنوان یکی از مهمترین چالشهای درونی کشورهای این دو منطقه _ یاری رساند و با ارائه مدلی مناسب راهگشای تبیین مصادیق پویش ملیگرایی قومی در هریک از کشورهای این منطقه از سوی سایر پژوهشگران باشد.
مفروض اصلی این نوشتار تلاقی سه متغیر ساختار اقتدارگرای دولتهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، جریانات فراملی تاثیرگذار بر پویش ملی گرایی قومی و ساختار نظام بینالملل است که منجر به بهرهگیری نخبگان قومی در جهت بسیج سیاسی اقوام گشته و موجبات تکوین، تکامل و تداوم جریانات تجزیهطلب را طی دو دهه فراهم ساخته است.
در نتیجهگیری این مقاله بیان میشود، دو متغیر ساختار نظام بینالملل و جریانات فراملی تاثیرگذار بر پویش ملی گرایی قومی به روند حرکت و اثربخشی خود ادمه خواهند داد و گریزی از آنها نخواهد بود و تنها راه حل جلوگیری از سیاسیشدن پدیده قومیت و جریانات تجزیهطلب، اصلاح ساختار نظامهای سیاسی اقتدارگرای کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و به کارگیری شیوه مدیریت سیاسی در جوامع متکثر و متنوع مبتنی بر الگوی وحدت در عین کثرت است.
مقاله حاضر به بررسی اهداف و منافع نوین چین در منطقه آسیای مرکزی و شیوه بهره گیری دولتمردان چین از عناصر قدرت برای پیشبرد این اهداف و منافع می پردازد. نویسنده مقاله در ابتدا به مباحث نظری قدرت در متون روابط ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی اهداف و منافع نوین چین در منطقه آسیای مرکزی و شیوه بهره گیری دولتمردان چین از عناصر قدرت برای پیشبرد این اهداف و منافع می پردازد. نویسنده مقاله در ابتدا به مباحث نظری قدرت در متون روابط بین الملل و به ویژه در اندیشههای واقع گرایی و نو واقع گرایی اشاره میکند و در ادامه، مفهوم قدرت نرم و عناصر و اجزای آن توضیح داده میشود. استدلال اصلی مطرح شده آن است که شیوه اصلی دولتمردان پکن برای پیشبرد منافع ملی کشورشان در مناطق مختلف دنیا و به ویژه در منطقه آسیای مرکزی به کارگیری قدرت نرم و قدرت اقتصادی میباشد.
سازمان همکاری شانگهای از جمله نهادهای مهم منطقهای است که ایران میتواند با حضور موثر در آن از ظرفیتهای ابزاری و حقانیتبخش این نهاد برای افزونسازی منافع خود استفاده کند. صرفهنظر از منافع خرد، ...
بیشتر
سازمان همکاری شانگهای از جمله نهادهای مهم منطقهای است که ایران میتواند با حضور موثر در آن از ظرفیتهای ابزاری و حقانیتبخش این نهاد برای افزونسازی منافع خود استفاده کند. صرفهنظر از منافع خرد، یکی از مطلوبیتهای کلان عضویت مؤثر در این سازمان، مشارکت نسبی در چگونگی تنظیم ترتیبات در مرزهای شمالی کشورمان است. بهرغم وضوح این مزایا، روندها حاکی از عدم حضور موثر تهران در این سازمان است. در میان عوامل مختلف، ترجیح رویکرد «یکسونگر» به «عملگرا» و پیرو آن اتکای به «فرضهای پیشینی» چون ضدیت ماهوی سازمان همکاری شانگهای با غرب، «دشمنیِ» پایدار میان مسکو و واشنگتن و تلقی از روسیه به عنوان «شریک راهبردی» سببی مهم در این ناکامی بوده است. به تبع این «فرضها»، ایران در پی آن بوده تا به کمک «دوستان» خود در این سازمان، نسبت به جبههسازی در برابر غرب اقدام نماید. در مقابل، روسیه بر اساس اصلِ «عملگرایی» در سیاست خارجی خود به سازمان همکاری شانگهای و اعضای آن صرفاً به عنوان ابزارهایی برای تامین منافع «عینی» خود مینگرد. به این اعتبار و با عنایت به حضور همزمان ایران و روسیه در سازمان همکاری شانگهای، در این نوشتارضمن قیاس رویکرد تهران و مسکو به این سازمان، چرایی ناکارآمدی حضور ایران به روش توصیفی- تحلیلی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
وابستگی متقابل امنیتی- اقتصادی، پیوندهای تاریخی، قومی و نژادی، تهدیدها و نگرانیهای مشترک امنیتی میان کشورهای آسیای مرکزی بیانگر وجود شبکهای در هم تنیده از اشکال گستردهای از روابط و پیوندهای امنیتی ...
بیشتر
وابستگی متقابل امنیتی- اقتصادی، پیوندهای تاریخی، قومی و نژادی، تهدیدها و نگرانیهای مشترک امنیتی میان کشورهای آسیای مرکزی بیانگر وجود شبکهای در هم تنیده از اشکال گستردهای از روابط و پیوندهای امنیتی میان جمهوریهای منطقه میباشد که امکان ترسیم خطوط مرزی جداگانه میان امنیت ملی این کشورها را با سختی مواجه نموده است. این وابستگیها و پیوندهای متعدد بیش از هر چیز دیگر بیانگر ضرورت انکار ناپذیر نیاز به رشد و توسعه ساز و کارهای مبتنی بر همکاریهای بین کشوری برای مقابله، حل و یا مدیریت تهدیدهای امنیتی و دیگر وابستگیهای موجود در سطح منطقه میباشد. با این وجود نگاهی به سالیان گذشته و روابط و معادلات حاکم بر روندهای موجود در منطقه، نشانهها و شواهد اندکی از حرکت جمهوریهای آسیای مرکزی به سمت ترتیبات مبتنی بر همکاری مشاهده میشود. توسعه همکاریهای بین کشوری با موانع و چالشهای بیشماری مواجه بوده و چشم انداز روشنی را در پیش رو نمایان نمیکند. بر این اساس، تلاش عمده مقاله پیش رو، پاسخ به این پرسش است که موانع عمده بر سر راه رشد و گسترش همکاریها در سطح منطقه آسیای مرکزی کدام هستند؟ ساختار سیاسی کشورهای منطقه، وجود اختلاف و رقابت بین کشوری، تاکید بر ملی گرایی افراطی، سطح نامتوزان توسعه و وجود بازیگران متعدد فرضیههایی میباشند که در پاسخ به سوال یاد شده به آزمون گذاشته خواهند شد.